تقصیر مادر در گرفتاری دختر در دام عشق خیابانی

دوات آنلاین -زنی که دختر نوجوانش به خاطر عشق خیابانی از خانه فرار کرده و توسط پلیس دستگیر شده است می‌گوید خودش در این اتفاق مقصر است.

 

ساعت 2 بعداز ظهر بود، خسته و کوفته از سرکار برگشتم. دخترم خانه نبود . او بدون هماهنگی من جایی نمی رفت و این موضوع  نگرانم می کرد. گوشی تلفن همراهش خاموش بود.

 

 به خانه خواهرم زنگ زدم، گفتم شاید برای دیدن دختر خاله اش رفته باشد. اما آنها هم بی خبر بودند. حسابی دلواپس شده بودم. با نگرانی موضوع را به شوهرم اطلاع دادم. تا سر شب  به هر کجا عقل مان قد می داد زنگ زدیم و در به در دنبالش می گشتیم. تاریکی هوا دلشوره مان را بیشتر می کرد. به پلیس 110 هم زنگ زدیم.

 

ثانیه ها و دقایق پراضطرابی را پشت سر می گذاشتیم؛ آخر شب بود که از کلانتری زنگ زدند. افسر پلیس گفت دخترمان  در کلانتری است.  نفهمیدیم چه طور خودمان را به کلانتری رساندیم.

 

 دخترم را دیدم و گفتم معلوم هست کجا هستی دخترم. سرش را پایین انداخته بود و جواب نمی داد.  پسری جوان هم کمی آن طرف تر روی صندلی نشسته بود. 

 

هنوز نمی دانستم  این پسر برای چه در راهروی کلانتری است. وقتی شنیدم دخترم از خانه فرار کرده و دلبسته این پسر بی سر و پا شده خشکم زد .

 

شوکه شده بودم  و باورم نمی شد این دختر کم حرف و گوشه گیر و آرام پا به فرار گذاشته و بعد از چند ساعت سرگردانی در کوچه و خیابان، با پسر مورد علاقه اش جر و بحث کرده است.

 

شانس آورده ایم خودروی پلیس سر می رسد و فرزندم از ماموران کلانتری تقاضای کمک می کند و سر از اینجا در می آورند.

 

در دایره اجتماعی کلانتری ناگفته های زیادی از زندگی مان فاش شد. من یک مادر هستم و فقط می توانم بگویم برای خودم متاسفم؛ نتوانستم آن طور که باید و شاید انجام وظیفه کنم.

 

دخترم حرف هایی می زد که نشان می داد ما چه قدر از هم دور مانده ایم. می گفت انتظار دارد وقتی از سرکار به خانه بر می گردم برایش وقت بگذارم و با هم درد دل کنیم. از جر و بحث های تکراری من و پدرش هم خسته و کلافه شده و از طرف دیگر دختر خاله اش با پسری در فضای مجازی ارتباط برقرار کرده و چند بار هم با او به مغازه این پسر رفته است.

 

دخترم پشیمان است و ما برای پیدا کردن راه درست زندگی خود به مرکز مشاوره آرامش پلیس خراسان رضوی آمده ایم.

 

نظر کارشناس

درباره این ماجرا نظر یکی از مدرسان مجرب مهارت های زندگی را جویا شدیم. "مینو علی اصغری" گفت: ابتدا لازم می دانم این نکته را برای تمام خانواده ها روشن کنم، با کنار هم قرار گیری 2 نفر و اقدام به فرزندآوری، یک خانواده شکل نمی گیرد بلکه یک همزیستی اتفاق می افتد.

 

این مشاور خانواده افزود:  خانواده از منظر علوم تربیتی و روانشناسی و جامعه شناسی دارای طبقه بندی های متفاوتی است. به طور کلی چهار نوع خانواده وجود دارد

 

 الف: خانواده متلاشی که در آن طلاق، مرگ یکی از والدین یا فرزندان و یا فرار و رها کردن توسط والدین یا فرزند صورت گرفته است. در این خانواده نه مسئولیت پذیری وجود دارد و نه روحیات افراد در شرایط نرمالی است .

 

ب: خانواده ی دوم خانواده متزلزل و به طور مستمر در حال جنگ و دعوا، بگو مگو و توهین و بی احترامی است ما در عرصه ی روانشناسی معتقد هستیم آسیب ناشی از خانواده ی دوم از نوع اول شدیدتر و عمیق تر است مانند ماجرایی که مطرح شد و یک نمونه ی بارز آسیب های بعدی خانواده متزلزل به شمار می رود. یعنی یک خانواده ی متزلزل می تواند زمینه ساز هر نوع آسیب دیگری برای اعضایش  باشد.

 

ج: خانواده نوع سوم متعادل است و این خانواده همه ی نقش ها و فعالیت هایش به درستی تعریف شده و همه کارهای خود را به درستی انجام می دهند و به هم احترام می گذارند ولی یک نوع عالی تر هم وجود دارد که خانواده ی متعالی است. این خانواده همانند خانواده ی متعادل است ولی در آن هر یک از اعضا کمک می کند تا خانواده اش مدارج ترقی را طی کند و ضعف های یکدیگر را می پوشانند و کمک می کنند تا جو خانواده همیشه در سلامت روانی باقی بماند.

 

مینو علی اصغری گفت: این خانواده مورد تاکید دین مبین اسلام است که به فرموده حضرت حق در بین اعضا آن مودت و مهربانی ساری و جاری است.

 

متاسفانه در دنیای کنونی مدیریت معاش خانواده این اکسیژن های عاطفی میان اعضا خانواده را رو به افول برده و اعضا به مرحله ی ارزشمند همدلی کردن و تبادل عاطفی پایدار در یک خانواده نمی رسند.

 

تبادل عاطفی پایدار یعنی من به عنوان مادر یا پدر بدانم که نوجوان من در نوجوانی بیش از هر زمان دیگر به گفت وگوی اختصاصی با من نیاز دارد، بنابراین در نظر گرفتن زمان اختصاصی با کودک و نوجوان را همواره به والدین پیشنهاد می کنیم.

 

اینکه والدین بدانند سکوت کودک و نوجوان نشانه آرام بودن همه چیز نیست بلکه یک زنگ خطر است که او در دنیای درونی اش فرو رفته و از من فاصله گرفته است و فاصله گرفتن یعنی اینکه حالا می تواند در معرض هر نوع آسیب دیگری قرار بگیرد.

 

اینکه والدین بدانند نوجوانی که با شما صحبت نمی کند نیازش را به گفت وگو در جای دیگری دنبال می کند. پس والدین عزیز با شروع سن نوجوانی در فرزندتان شما هم برای مدیریت این بحران در او آماده باشید.

 

مطالعه کنید، نیاز هایش را جویا شوید، نوسانات خلقی او را درک کنید، تغییرات چهره و تفکر او را محترم بشمارید. به سؤالاتش با آرامش پاسخ دهید و اگر پاسخ مناسبی ندارید او را به یک مشاور مطلع از اقوام گرفته تا روحانی محل و مشاوران روانشناس ارجاع دهید. نگذارید در سکوت فرو برود.

 

این برهه بسیار حساس است و اقدام به خودکشی، فرار از منزل و رگ زنی در این برهه بسیار متداول است. در داستان بالا باز هم جای شکر دارد که دختر هنوز بارقه هایی از حیا و تفکر را در خود دارد که مانع از بهره برداری جنسی یک پسر از خودش می شود.

 

متاسفانه در موارد بسیاری این قدرت تمیز هیجان از عقل وجود ندارد و دخترها زود در دام بهره برداری های جنسی گیر قرار می گیرند. والدین عزیز اگر کودکی هفت تا ده یا یازده سالگی آرامی را با کودک خود سپری کرده اید این یعنی آتش زیر خاکستر اما با شروع علایم بلوغ باید منتظر فوران یک آتشفشان از هیجانات، سئوالات و تنش ها باشید پس به فرموده رسول معزز اسلام حضرت ختمی مرتبت(ص) با نوجوان خود به مصداق یک وزیر تعامل کنید در اوج احترام به نظراتش و تفکراتش بها بدهی.

 

این مدرس مهارت های زندگی خاطر نشان کرد: مدیریت معاش منزل را گاهی به او بسپارید، مسئولیت پذیری را در او رشد بدهید. با او دوست باشید و پرخاش کردن، توهین، تحقیر و سرزنش کردنش را به هیچ وجه در خلوت و جمع انجام ندهید.

 

 نوجوان بسیار حساس و تحریک پذیر است. برایش بهترین دوست باشید. با او تنهایی پارک بروید. با ورزش و تفریحات سالم زمانش را پر کنید. در کنار هم کتاب بخوانید. در این اوضاع کرونا با او در خانه بازی کنید بازی های فکری و شاد مانند حدس بزن و پانتومیم و ..... .

 

حواستان باشد هیچ پولی جای شما را برای او پر نخواهد کرد و هیچ پولی هم آسیب ناشی از نبودنتان را برایش جبران و درمان نمی کند.

12jav.net