اسیدپاشی روی همسر بعد از حکم طلاق
فهمیدم همسرم غیابی طلاق گرفته است و حکم طلاق هم به من ابلاغ شد. همین رفتارها باعث شد روز حادثه یک ظرف اسید را که در انباری خانه داشتم برداشتم و ...
دوات آنلاین -مردی که پس دریافت حکم طلاق همسرش روی وی اسید پاشیده و از محل متواری شدهبود، پس از بازداشت گفت که برای انتقام دست به ارتکاب این جرم زده است.
به نوشته روزنامه جوان ۱۷شهریورماه امسال مأموران پلیس تهران از حادثه اسیدپاشی حوالی میدان بروجردی باخبر و راهی محل شدند. اولین بررسیها حکایت از آن داشت که در این حادثه مردی با پاشیدن اسید روی زنی رهگذر از محل گریخته است. فریبا ۳۳ ساله به بیمارستان منتقل شد و بعد از بهبود نسبی در حالیکه به سختی صحبت میکرد گفت: «لیسانس حقوق دارم و در یک شرکت ثبت اسناد کار میکنم. شوهرم سهیل نام دارد. ما زندگی خوبی داشتیم تا اینکه سهیل در رفت و آمد با دوستانش معتاد شد. خیلی تلاش کردم او را نجات دهم، اما فایده نداشت. این شد که تصمیم گرفتم از او طلاق بگیرم، اما او مرا تهدید میکرد تا از تصمیمم منصرف شوم، اما من توجهی نکردم و مدتی قبل زندگیام را از او جدا کردم و در دادگاه هم درخواست طلاق دادم.»
زن جوان ادامه داد: «بعد از آن بود که تهدیدهای شوهرم شروع شد تا اینکه روز حادثه وقتی از خانه خارج شدم تا به محل کار بروم ناگهان شوهرم از پشت ماشینی که پنهان شدهبود، بیرون آمد و سد راهم شد. او بدون اینکه حرفی بزند از داخل یک بطری مایع اسید را به رویم پاشید و فرار کرد. از شدت سوزش فریادم بلند شد تا اینکه خودم را به یک خانه رساندم و زنگ زدم. صاحبخانه وقتی مرا دید بلافاصله روی محل سوختگیها آب فراوان ریخت که همین کار باعث شد درصد سوختگیام کم باشد، سپس با اورژانس و مأموران تماس گرفت.»
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی احسان زمانی، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی و دستگیری مرد اسید پاش در اختیار کارآگاهان ادارهشانزدهم پلیسآگاهی قرار گرفت تا اینکه متهم چند روز قبل درآشپزخانهای در خیابان ازگل بازداشت شد.
میخواستم انتقام بگیرم
متهم روز گذشته برای تحقیقات به شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت منتقل شد. او مقابل بازپرس احسان زمانی به جرمش اعتراف کرد و گفت که برای انتقام دست به این کار زده است. وی گفت: «ساکن یکی از شهرستانهای استان خراسان بودم و فریبا در روستا زندگی میکرد. او بعد از اینکه در رشته حقوق قبول شد، پدرش در شهرستان برای او خانهای که متعلق به پدرم بود خرید و همین باعث آشنایی من و فریبا شد. مدتی گذشت تا اینکه به هم علاقهمند شدیم و با هم ازدواج کردیم.
دو سال از ازدواجمان گذشت تا اینکه فریبا گفت برای پیشرفت در زندگی بهتر است به تهران برویم. از طرفی اقوام و فامیل در زندگی ما خیلی دخالت میکردند این شد که قبول کردم و راهی تهران شدیم.
در شهرستان مغازه مصالح فروشی داشتم آنرا فروختم و در تهران در یک رستوران به عنوان آشپز مشغول کار شدم. در این سالها ما بچه دار نمیشدیم به همین خاطر خانوادهام اصرار داشتند با زن دیگری ازدواج کنم، اما آنقدر به فریبا علاقهمند بودم که قبول نکردم.»
متهم ادامه داد: «سالها قبل برادرش با فریبا درگیر شد. در آن درگیری من، برادر او را کتک زدم و ۱۸میلیون تومان دیه پرداخت کردم. همه این کارها بخاطر علاقه به همسرم بود، اما او بعد از شش ماه که به تهران آمدیم به دادگاه رفت و درخواست طلاق داد. وقتی علت را پرسیدم گفت او را اذیت میکنم و کتک میزنم. باور کنید حرفهایش دروغ بود او با یک مرد غریبه آشنا شده بود که یکی از مشتریهای شرکتی بود که فریبا آنجا مشغول کار بود. خودم پیامکهای او را در تلفن همراه همسرم دیده بودم. از طرفی یکی از خواستگارهای قدیمیاش چند بار با من تماس گرفته بود و تهدید کرده بود تا فریبا را طلاق بدهم.»
متهم در آخر گفت: «من قبلاً به مصرف مواد اعتیاد داشتم. با این حال عاشق همسرم بودم حتی خانهای که خریده بودم را به نام او کرده بودم، اما او از من شکایت کرده بود و مرا از خانه بیرون کرده بود. همسرم مرا فریب داده بود. روزی گفت مهریهاش را میبخشد و همه چیز را به من میسپارد، به همین خاطر به او اجازه طلاق دادم تا اینکه فهمیدم غیابی طلاق گرفته است و حکم طلاق هم به من ابلاغ شد. همین رفتارها باعث شد روز حادثه یک ظرف اسید را که در انباری خانه داشتم برداشتم و با کمین مقابل خانه فریبا وقتی او از خانه بیرون آمد در کوچهای خلوت اسید را روی او بپاشم و سپس فرار کنم. همان موقع سراغی از او نگرفتم، اما فردای آن روز به بیمارستان سوانح و سوختگی رفتم و جویای احوالش شدم. در این مدت چند بار در فضای مجازی با او چت کردم و گفتم تقصیر خودت بود.»
در پایان متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.
12jav.net