پول و آبرویم در عشق اینترنتی بر باد رفت
دختر 22 ساله توضیح میدهد چگونه فریب پسری جوان را خورد.
دوات آنلاین-دختری 22 ساله بود، ترم آخر کارشناسی. یک بند گریه میکرد و متوجه خیلی از حرفهایش نمیشدم! اما مثل همیشه در جلسات مشاوره، منتظر بودم تا از زبان خودش همه ماجرا را بشنوم. میدانستم که از زودباوریاش سوءاستفاده شده است. همانگونه که افراد دیرباور به دلیل داشتن تجربههای تلخ، با پذیرش هر حقیقتی به شدت مقابله میکنند، به عکس افراد زودباور همواره به دیگران اعتماد دارند و در نهایت سادگی و سادهانگاری هر سخنی را باور میکنند. در ادامه مطلب، ماجرای واقعی دختری را خواهید خواند که به خاطر زودباوری علاوه بر پول، آبرویش هم رفته و چند نکته درباره این مشکل خواهیم گفت.
واقعا قصد ازدواج با من را داشت
رو به رویم نشسته بود و گوله گوله اشک میریخت. بعد از این که یک دل سیر گریه کرد، با صدای لرزان شروع به حرف زدن کرد: «توی فضایمجازی باهاش آشنا شده بودم. خیلی پسر خوبی به نظر میرسید؛ همه چیز تموم و ایدهآل. پولدار، خوشتیپ و از خانوادهای با اصالت. میگفت تو شهر خودشون نتونسته دختری رو که موردپسندش برای ازدواج واقع بشه پیدا کنه، تا این که من رو توی فضایمجازی پیدا کرده. بهم قول داده بود وقتی درسش تموم شد با خانوادهاش بیان شهرمون و از من خواستگاری کنن. همه چیز خیلی خوب به نظر میرسید اما بعد از یه مدت بهم گفت دچار یک مشکل مالی شده و به کمک نیاز داره. یک شب، وسط چت هامون، ارتباط قطع شد. گفت که دیگه حتی نمیتونه بسته اینترنت بخره تا از طریق فضایمجازی با هم ارتباط داشته باشیم. من اونقدر بهش اعتماد داشتم که شماره و رمز دوم کارتم رو براش فرستادم و گفتم هر وقت خواستی از کارت من برای خودت شارژ و بسته اینترنت بخر تا ارتباطمون قطع نشه، اون هم قبول کرد. اما بعد از یک مدت دیدم هر روز به بهانههای مختلف از کارت من پول برداشت میکنه، تا جایی که مجبور بودم مدام از پدرم بخوام برام پول واریز کنه و پدرم هم دیگه کمکم داشت شک میکرد.
تصمیم گرفتم رمز کارتم رو عوض کنم تا اینقدر از کارتم برداشت نکنه. اما وقتی این کار رو کردم خیلی ناراحت شد، بهم پیام داد و گفت: «حتما به من اعتماد نداشتی که رمز کارتت رو تغییر دادی، من هم هیچ وقت حاضر نیستم با دختری که به من اعتماد نداره ازدواج کنم!» به نظرتون کار اشتباهی کردم که رمز کارتم رو تغییر دادم؟». من که هاج و واج مانده بودم که چطور شگفت زدگی خودم از این حجم از زودباوری را پنهان کنم، گفتم: «نه مطمئنا کار اشتباهی نکردی! کاملا مشخص است که این آدم با هدف سوءاستفاده وارد رابطه با شما شده». دختر با بغض ادامه داد: «نه! اون واقعا قصد ازدواج با من رو داشت. بعد از اون ماجرا، یک شب خبر داد که داره میاد شهرمون. سر از پا نمیشناختم. گفت که میخواد حرفهای آخرش رو باهام بزنه و تکلیف ازدواجمون رو یکسره کنه. رفتیم به خونهای که ظاهرا مال یکی از دوستاش بود تا برای مراسم خواستگاری برنامه ریزی کنیم اما...» دوباره دیگر گریه امانش را برید و نتوانست ادامه ماجرا را برایم تعریف کند.
زودباوری، خطری که در کمین ماست!
به طور کلی اگر هر شایعهای را به سرعت باور میکنید، اگر هر عکس، فیلم یا خبری را که در فضایمجازی پخش میشود(بدون اینکه درباره صحت آن شک کنید) برای بقیه ارسال میکنید، اگر با شنیدن هر حرفی از دهان هر کسی تحت تاثیر قرار میگیرید و مدام افکار، عقاید و نظراتتان عوض میشود، اگر زود به آدمها اعتماد میکنید و به آنها اجازه سوءاستفاده از خودتان را میدهید و ... باید بگوییم که شما یک انسان زودباور هستید!
چرا آدمها زودباور میشوند؟
گاهی آدمها زودباور هستند، به این دلیل که کم تجربهاند. در اجتماع حضور زیادی نداشتهاند و در نتیجه تجربیات درس آموز زیادی ندارند. این مسئله شاید بیشتر درباره نوجوانان و افراد کم سن و سال صدق کند. گاهی افراد به دلیل یک نوع مکانیزم روانی به نام «فرافکنی» زودباور میشوند. فرافکنی یعنی ما فکر کنیم دیگران هم همان صفاتی را دارند که خودمان داریم. مثلا یک فرد دروغگو همه را دروغگو میداند و یک فرد راستگو، گمان میکند همه در گفتههایشان صداقت دارند. فرافکنی در واقع همان ضرب المثل معروف خودمان است که «کافر همه را به کیش خود پندارد!» یعنی ما هر طور که خودمان هستیم، همه را همان طور برداشت کنیم. افرادی که خودشان درستکار و صادق هستند، ممکن است گمان کنند که همه همین طور هستند و راحت به همه اعتماد کنند و در نتیجه مورد سوءاستفاده قرار بگیرند.
چگونه از شر زودباوری خلاص شویم؟
تفکر نقاد داشته باشید: تفکر نقاد یعنی تمرین کنیم هرچیزی را سریع نپذیریم و باور نکنیم. از زوایای مختلف به مسئله نگاه کنیم و اشکالات و موارد مشکوک احتمالی را کشف کنیم. به جای اینکه سریع و بدون دلیل، صحت هر چیزی را تایید کنیم، یاد بگیریم اندکی شکاکانه به مسئله نگاه کنیم و تا دلایل قانع کننده پیدا نکرده ایم، تن به پذیرش و تایید ندهیم.
بپذیرید که همه آدمها مثل شما نیستند: در دنیای ما گرگهایی هستند که لباس میش به تن میکنند و در کمین آدمهای ساده دل و زودباورند. بدگمان بودن به دیگران صفت خوبی نیست، اما خوش بین بودن بیش از حد هم گاهی حماقت است. هیچگاه به افرادی که شناخت کامل و دقیقی از آنها ندارید، اعتماد صددرصد نکنید زیرا آدمهای بسیاری هستند که بازیگرانی حرفهای و کارآموختهاند. اگر قرار است با شخصی وارد رابطه عاطفی یا شغلی بشوید، حتما پیش از آن درباره شخصیت او از طریق همسایهها، همکاران و دوستان او تحقیق کنید و بدون کسب شناخت دقیق اعتماد صددرصد خود را نثار او نکنید!
آگاهی خود را افزایش دهید: کتاب مطالعه کنید، روزنامه بخوانید، پای صحبت افراد با تجربه بنشینید و از تجربیات دیگران استفاده کنید. در اجتماع حضور داشته باشید چون فعالیت اجتماعی و سر و کار داشتن با آدمهای مختلف با تیپهای شخصیتی گوناگون، در شما توانایی شناخت بهتر آدمها و احساس کنترل در موقعیتهای مختلف را افزایش میدهد، در نتیجه کمتر شتاب زده و زودباورانه اقدام میکنید.
منبع: روزنامه خراسان/ زهرا وافر- کارشناسارشد روان شناسی بالینی
12jav.net