سرقتهای سریالی مرد عنکبوتی در تهران
متهم: خانههایی را انتخاب میکردم که با توجه نوع ساخت آن و موقعیتش ورود به آن غیرممکن بود اما من مثل عنکبوت از طریق پنجره وارد آنجا میشدم و ...
دوات آنلاین-مرد پارکوکاری که به شیوه مرد عنکبوتی با بالا رفتن از ساختمان های مرتفع دست به سرقت های سریالی میزد در آخرین سرقت به دام افتاد.
به گزارش جوان، چندی قبل مأموران پلیس پایتخت با تماس تلفنی شهروندی از سرقت خانه ای در شمال تهران باخبر و راهی محل شدند.
بررسی ها نشان داد سارق یا سارقان با تخریب پنجره آپارتمان طبقه چهارم دست به سرقت زده و از محل گریخته اند.
صاحبخانه توضیح داد: همراه خانواده ام برای چند روز به مسافرت رفته بودم. وقتی امروز به خانه برگشتم متوجه شدم پول و طلاهایمان سرقت شده است.
بررسی های مأموران پلیس در محل حادثه نشان داد این ساختمان مجهز به دوربین مدار بسته بوده اما سارق یا سارقان از نقطه کور ساختمان به طرز عجیبی خودشان را به پنجره آپارتمان در طبقه چهارم رسانده و از آنجا وارد خانه شده و به این ترتیب دوربین ورود و خروج آنها را ضبط نکرده است.
سپس مأموران به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت برای شناسایی سارقان دست به تحقیقات تخصصی زدند که در جریان تحقیقات با شکایت های مشابه ای رو به رو شدند که مشخص شد سارقان به همین شیوه و پس از ورود از پنجره ساختمان ها در طبقات سوم و چهارم دست به سرقت های سریالی می زنند.
در حالی که تحقیقات برای دستگیری سارقان ادامه داشت شهروندی با اداره پلیس تماس گرفت و مأموران پلیس را در جریان سرقت خانه همسایهشان قرار داد.
وی گفت: همسایه ما که در طبقه دوم زندگی می کند برای مسافرت به خارج از کشور رفته اند و به همین سبب از من خواستند در نبودشان مواظب خانه شان باشم. دقایقی قبل بی خوابی به سرم زد و برای سیگار کشیدن به بالکن خانه ام رفتم که با صحنه شگفت انگیزی روبه رو شدم. من دیدم در تاریکی شب مردی مثل مرد عنکبوتی از دیوار صاف ساختمان بالا رفت و خودش را به پنجره آپارتمان طبقه دوم رساند و پس از سوراخ کردن شیشه پنجره را باز کرد و وارد خانه همسایه شد.
با اعلام این خبر به سرعت تیمی از مأموران پلیس برای دستگیری سارق وارد عمل شدند. مأموران پلیس در محل حادثه که مرد همسایه نشانی اش را داده بود مشاهده کردند مرد موتور سواری داخل کوچه در گوشهای پنهان شده و آماده حرکت است بنابراین احتمال دادند وی منتظر همدستش است که برای سرقت وارد ساختمان شده است.
ماموران وی را به صورت نامحسوس تحت نظر گرفتند و لحظاتی بعد که همدستش از ساختمان پایین آمد هر دو را دستگیر و به اداره پلیس منتقل کردند.
بررسیهای مأموران نشان داد دو سارق دستگیر شده سارقان سابقه داری هستند که مدتی است در این منطقه دست به سرقت های سریالی میزنند.
گفت و گو با سارق پارکوکار
فرزاد، سارق سابقه داری است که ورزش پارکور را به صورت حرفه ای دنبال می کند و فکر می کرد آینده درخشانی در انتظارش است اما وسوسه یک شبه پولدار شدن سرنوشت او را تغییر داد و آینده اش را خراب کرد.
*فرزاد معتادی؟
نه، من ورزشکار حرفه ای هستیم و حتی سیگار هم نمی کشم.
*چه رشته ای ورزش می کنی؟
من از دوران کودکی باشگاه می رفتم ابتدا ژیمناستیک و بعد که کمی بزرگتر شدم وارد رشته پارکو شدم و الان هم به صورت حرفهای دنبال می کنم.
*چه شد که وارد باند سرقت شدی؟
طمع پول، می خواستم یک شبه ره صد ساله را بروم که خطا رفتم و آلوده شدم.
*بیشتر توضیح بده؟
من عاشق بالا رفتن از ارتفاع بودم و به همین خاطر از حرکاتم فیلم میگرفتم و در فضای مجازی به اشتراک می گذاشتم تا اینکه بین دوستانم معروف شدم به فرزاد عنکبوتی و همین شهرت کار دستم داد. چند سال قبل یکی از دوستانم پیشنهاد داد از حرفهام برای پولدار شدن استفاده کنم. او پیشنهاد داد با هم به سرقت برویم و می گفت من به آسانی از دیوارها بالا می روم و راحت سرقت می کنم. ابتدا قبول نکردم اما بی پول بودم و کم کم وسوسه پولدار شدن باعث شد پیشنهاد او را قبول کنم.
-یعنی شما مثل مردعنکبوتی از ساختمان ها بالا می روی؟
بله، البته ابتدای کار برای بالا رفتن از یک ساختمان سه طبقه حدود سه دقیقه یا کمی بیشتر زمان لازم داشتم اما الان یک دقیقه ای از ساختمان سه طبقه بالا میروم.
*تا الان از چند طبقه بالا رفته ای؟
معمولا تا طبقه سوم و چهارم بالا می روم و سرقت می کنم و بیشتر از آن امتحان نکردم.
*سابقه داری؟
بله، در این ۱۰ سال که سرقت می کنم شش بار دستگیر شدم.
*به مأموران پلیس گفته بودی که پارکو کار هستی؟
نه. سعی کردم این راز و برملانکنم.
*چطور محل سرقت را انتخاب می کردی؟
من و همدستم که مدتی است با هم کار می کنیم در خیابان های شمالی پرسه می زدیم و خانه هایی که بر قشان خاموش بود برای سرقت انتخاب می کردیم. همیشه خانههایی را انتخاب میکردم که با توجه نوع ساخت آن و موقعیتش ورود به آن غیرممکن بود اما من مثل عنکبوت از طریق پنجره وارد آنجا میشدم و پس از سرقت طلا و پول از همان راه خارج می شدم.
*در این مدت پیش آمده بود با صاحبخانه روبه رو شوید؟
بله یک بار ساختمان سه طبقه ای را برای سرقت انتخاب کردم. از طریق پنجره وارد طبقه سوم شدم و پس از سرقت به طبقه دوم رفتم که دیدم صاحبخانه خواب است از آنجایی که من روی پنجه پا راه می روم و راه رفتنم صدایی ندارد صاحبخانه متوجه نشد.
*حرف آخر؟
پشیمان هستم می توانستم با ورزش آینده درخشانی داشته باشم اما وسوسه پولدار شدن مرا سارق کرد.
12jav.net