دام سیاه سهیلا در چت روم
وقتی سر قرار رفتم، شیرین آن چیزی نبود که در پروفایلش دیده بودم. هم نام و هم عکس پروفایلش دروغ بود. از این تناقض ترسیده بودم.
دوات آنلاین-ازدواج و پیدا کردن یک دختر مناسب، مشکلی بود که سپهر سالها با آن درگیری داشت. سنش بالا رفته و هنوز ازدواج نکرده بود و پدر و مادر و اقوام هم به او فشار میآوردند تا زودتر دختری را انتخاب کند. هر دختری که مادرش برایش انتخاب میکرد، یک عیبی رویش میگذاشت و پرونده ازدواجش را برای مدت کوتاهی میبست، اما بعد از مدتی دوباره همان آش و کاسه و ازدواج سپهر نقل محافل خانوادگی میشد.
یک روز که حوصلهاش سر رفته بود برای تفریح وارد یکی از چت رومها شد و از اینجا بود که سرنوشت، درس مهمی به او داد: «در چت روم با دختری به نام سهیلا آشنا شدم که از او خیلی خوشم آمد. عکس پروفایلش نشان میداد حلقه نامزدی به انگشتش دارد، اما وقتی از خودش پرسیدم، گفت برای دور کردن مزاحمان از انگشتر استفاده میکند.
بعد از مدتی که از آشناییمان گذشته بود از من خواست با هم قرار بگذاریم. من هم که در این مدت مشتاق او شده بودم، پیشنهادش را پذیرفتم. وقتی سر قرار رفتم، شیرین آن چیزی نبود که در پروفایلش دیده بودم. هم نام و هم عکس پروفایلش دروغ بود. از این تناقض ترسیده بودم. شیرین که متوجه ترسم شده بود، گفت اسم و پروفایلم فرق میکند، اما عقایدم همانهایی است که در موردش با هم صحبت کردیم و به دلایل شخصی ناچار شدهام تا از عکس و نام غیرواقعی برای پروفایل استفاده کنم. بعد از کمی صحبت، با هم به کافیشاپ رفتیم و آنجا به بقیه صحبتهایمان ادامه دادیم.»
اما شیرین برخلاف ادعایش باز هم دروغ گفته بود. روز بعد از قرارشان، پسر جوانی به گوشی تلفن سپهر زنگ زد و گفت شوهر شیرین است و بعد شروع به ناسزا گفتن به او کرد. سپهر که جا خورده بود، با لکنت زبان از او عذرخواهی کرد و گفت شیرین خودش را دختر مجرد جا زده بود و اگر میدانست شوهر دارد، با او هرگز وارد رابطه نمیشد. پسر جوان اما دست بردار نبود و هرچه سپهر عذرخواهی میکرد، او گستاختر میشد و سپهر را به شکایت کردن تهدید میکرد.
شب که شد پسر جوان دوباره تماس گرفت و گفت اگر به او ده میلیون تومان پرداخت نکند، از او به جرم مزاحمت برای ناموسش شکایت میکند. سپهر را تهدید کرد که کلی فیلم و عکس و صدای ضبط شده از او در زمان قرار و صحبت کردن با شیرین دارد که اگر آنها را در شبکههای مجازی به اشتراک بگذارد، آبرویش میرود: «من که آبرویم به خطر افتاده بود به او گفتم تا فرداشب به من فرصت بدهد تا این پول را فراهم کنم. آن روز آنقدر کار داشتم که تهدیدهای پسر جوان را فراموش کردم. شب که شد دوباره زنگ زد و با لحن تهدیدآمیزی گفت تو با زن من چت غیراخلاقی داشتی و اگر پول را ندهی به جرم مزاحمت از تو شکایت میکنم. پای آبرویم در میان بود.
فردا صبح پول را از حسابم خارج و به حساب پسر جوان واریز کردم، اما از کلاهی که شیرین با آن پسر، سرم گذاشته بودند بهشدت ناراحت بودم. به پلیس فتا مراجعه کردم و به کارشناس گفتم هرچند مقصر خودم بودم و نباید به افراد ناشناس اعتماد میکردم، اما آن پسری که معلوم نبود شوهرش است یا نه؛ سرم کلاه گذاشته و معلوم نیست با چند نفر دیگر این کار را انجام دادهاند. بنابراین از پلیس فتا خواستم تا شکایتم را پیگیریکند.»
سراب دروغین چت رومها
سرهنگ علی موالی، رئیس پلیس فتای قم با اشاره به معایب و پیامدهای منفی حضور در چترومها گفت: یکی از مشکلات و آسیبهای مربوط به این اتاقهای گفتوگوی مجازی، افزایش دوستیها و ازدواجهای اینترنتی است که جوانان را تهدید کرده و اغلب به دوستی یا ازدواجهای ناموفق میانجامد. متاسفانه تعدادی از این افراد با هدف فریب دیگران وارد محیط چت روم شده و از اطلاعات شخصی و محرمانه سایر کاربران سوءاستفاده میکنند.
وی افزود: افراد کلاهبردار با اهداف سوء، نام کاربری و اطلاعات کذب و جذاب واردچت روم شده و با هدف کلاهبرداری و برقراری ارتباط با سایر کاربران چترومها، اعتماد طرف مقابل را به دست آورده و اقدام به اخاذی از آنها میکنند. از کاربران فضای مجازی درخواست میکنیم به این افراد اعتماد نکرده و هیچ نوع اطلاعات شخصی از خود را در اختیار آنها قرار ندهند.
منبع: جام جم
12jav.net