عشق به زن متاهل خون به پا کرد

دوات آنلاین-مرد هنرمند که  متهم است برای رسیدن به عشق دوران جوانی اش، شوهر زن مورد علاقه‌اش را کشته در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.

 متهم که 40 ساله‌ است هرچند در دادسرا به قتل اعتراف کرده‌ بود اما روز شنبه وقتی در دادگاه حاضر شد ادعا کرد گفته‌هایش دروغ بوده و او مرتکب قتل نشده‌ است.

براساس محتویات پرونده متهم در دادسرا به قتل حامد شوهر زنی که دوستش داشت اعتراف کرده و گفته‌بود: ما سالها قبل با هم ارتباط داشتیم و من عاشق الناز بودم هر دوی ما نقاش بودیم. من فوق لیسانس هنر دارم و مدتی در دبیرستان هنر تدریس می‌کردم و بعد از آن با برگزاری نمایشگاه نقاشی امرار معاش می‌کردم. عکس تابلوهایم را در اینستاگرام می‌گذاشتم. سالها بعد از اینکه من و الناز از هم جدا شدیم یک روز الناز در اینستاگرام به من پیام داد و اینطور دوباره ارتباط با ما برقرار شد. او ازدواج کرده و یک فرزند داشت. من رابطه‌ام با بچه‌ها خوب است. همین باعث شد ارتباط ما بیشتر شود.

متهم به قتل افزود: در این مدت متوجه شدم الناز خوشبخت نیست. هرچند شوهرش پولدار بود اما رفتار خوبی با الناز نداشت. او الناز را کتک می‌زد و با افراد زیادی ارتباط داشت. همین هم باعث شد الناز تصمیم بگیرد شوهرش را از میان بردارد. ما با هم نقشه کشیدیم الناز گفت حاضر است هزینه خرید تفنگ را بدهد. من سلاح را خریداری کردم. روز حادثه طبق نقشه ای که کشیده‌ بودیم الناز شوهرش را به بهانه اینکه ماشینش پنچر شده و در اتوبان گیر کرده‌ است به اتوبان آزادگان کشاند و من هم در آنجا با شلیک چند گلوله مرد جوان را کشتم تا الناز راحت شود.

بعد از این اعترافات پرونده برای محاکمه دو متهم به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه رسیدگی که در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد کیفرخواست علیه متهم خوانده شد. در ادامه اولیای‌دم مقتول در جایگاه قرار گرفته و خواستار صدور حکم قصاص شدند. پدر مقتول گفت همه دارایی فرزندش را برای نوه‌اش گذاشته و بخشی از اموال خودش را هم به نام نوه‌اش خواهد کرد تا زندگی آینده او تامین شود اما برای عروسش و مردی که پسرش را کشته درخواست مجازات دارد.

در ادامه کیوان متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت او اتهام قتل را رد کرد و گفت: من هرچه در دادسرا گفتم اشتباه است. برای اینکه الناز را نجات دهم دروغ گفتم.

این مرد ادعا کرد: من قاتل نیستم البته قبول دارم ما قصد داشتیم سلاح را در ماشین مقتول جاساز کنیم تا پلیس او را بگیرد اما من او را نکشتم حین اینکه سلاح را به سمت ماشینش بردم با حامد درگیر شدم و یکباره یک تیر شلیک شد که به پایش برخورد کرد. بعد از آن من فرار کردم. خانواده الناز در جریان مشکل دخترشان بودند. الناز بعد از بازداشت قول داد آزاد که شد به سراغ خانواده شوهرش برود و رضایت بگیرد. من هم چون الناز بچه داشت قبول کردم به قتل اعتراف کنم.

این اظهارات از سوی الناز رد شد. زن جوان گفت: من این حرفها را قبول ندارم کیوان به من گفت از شوهرم طلاق بگیرم اما من شوهرم را دوست داشتم او سعی می‌کرد من را نسبت به شوهرم بدبین کندو البته تا حدی هم موفق شده‌ بود اما با همه دلخوری ها شوهرم را دوست داشتم. کیوان گفت چون شوهرت اذیتت می‌کند و به تو خیانت می‌کند او را گوشمالی می‌دهیم. گفت تفنگ را در ماشین شوهرم قرار می‌دهد تا پلیس او را بگیرد. نگفته‌ بود قصد کشتن شوهرم را دارم. کیوان خودش ماشین من را پنچر کرد و به من گفت شوهرم را به اتوبان بکشانم. البته من لحظه شلیک را ندیدم چون در ماشین نشسته بودم .

هیات قضات بعد از گفته‌های متهمان و وکلای آنها برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.