دوات آنلاین-غزلی زیبا از دیوان شمس مولانا را بخوانید:
چشم تو ناز میکند ناز جهان تو را رسد/ حسن و نمک تو را بود ناز دگر که را رسد
چشم تو ناز میکند لعل تو داد میدهد/ کشتن و حشر بندگان لاجرم از خدا رسد
چشم کشید خنجری لعل نمود شکری/ بو که میان کش مکش هدیه به آشنا رسد
سلطنتست و سروری خوبی و بنده پروری/ و آنچ بگفت ناید آن کز تو به جان عطا رسد
نطق عطاردانهام مستی بیکرانهام/ گر نبود ز خوان تو راتبه از کجا رسد
چرخ سجود میکند خرقه کبود میکند/ چرخ زنان چو صوفیان چونک ز تو صلا رسد
جز تو خلیفه خدا کیست بگو به دور ما/ سجده کند ملک تو را چون ملک از سما رسد
دولت خاکیان نگر کز ملکند پاکتر/ پرورش این چنین بود کز بر شاه ما رسد
سر مکش از چنین سری کید تاج از آن سرش/ کبر مکن بر آن کسی کز سوی کبریا رسد
نقد الست میرسد دست به دست میرسد/ زود بکن بلی بلی ور نکنی بلا رسد
من که خریده ویم پرده دریده ویم/ رگ به رگ مرا از او لطف جدا جدا رسد
گر به تمام مستمی راز غمش بگفتمی/ گفت تمام چون شکر زان مه خوش لقا رسد
12jav.net