زن خانهدار، سردسته باند آدم ربایان
متهم: بشدت پشیمانم آن موقع تازه باردار شده بودم و حالا که حدود هفت ماه است در زندان هستم شوهرم مرا رها کرده و چند روزی هم بیشتر به زمان زایمان من نمانده است.
دوات آنلاین-زنان در جرایم سنگین معمولا تنهایی وارد عمل نمیشوند بلکه سعی میکنند از مردان کمک بگیرند و در واقع آنها را به مجریان نقشه خود تبدیل کنند. نمونه آن زن خانهداری است که سردسته یک باند آدمربایی بود.
ایران در این باره نوشت: زن خانه دار که با همدستی سه پسر جوان توطئه ربودن مردی را طراحی کرده بودند، صبح دیروز در شعبه هفتم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
بهمن پارسال این مرد 43ساله با مراجعه به اداره پلیس در شهریار از دو زن و سه مرد زورگیر شکایت کرد و گفت: با دو دختر جوان در فضای مجازی آشنا شده اما روزی که با آنها قرار ملاقات گذاشتم و سوار ماشینم شدند ناگهان سه پسر جوان هم سوار خودروی من شده و با تهدید چاقو چهارده میلیون تومان از کارت عابربانکم به سرقت بردند. درپی طرح شکایت این مرد، تیم ویژهای از کارآگاهان توانستند 5 متهم این پرونده را دستگیر کنند. صبح دیروز همگی در شعبه هفتم دادگاه کیفری به ریاست قاضی کیخا و با حضور یک مستشار منتقل شدند تا محاکمه شوند.
درآغاز جلسه منشی دادگاه متن کیفرخواست را خواند و سپس شاکی در جایگاه ایستاد و به طرح شکایت پرداخت. آنگاه یکی از متهمان که زنی جوان و باردار بود پشت میز محاکمه ایستاد و در شرح واقعه به قضات گفت: ماجرا از وقتی شروع شد که در یک گروه دوستانه در فضای مجازی با مرد جوانی آشنا شدیم. یکی از پسرها به نام فرید که صدای دخترانه را خیلی خوب تقلید میکرد بهعنوان یک دختر با این مرد طرح دوستی ریخت بعد من از دوستم که لعیا 15ساله بود خواستم با من سر قرار حاضرشود و خود را بهعنوان دختری که فرید صدایش را تقلید میکرد معرفی کند. لعیا طبق نقشه سوار خودروی این مرد شد بعد هم فرهاد و میثم که از اعضای گروه ما بودند در یک فرصت مناسب سوار خودروی گرانقیمت فرامرز شدند و او را با تهدید چاقو به صندلی عقب خودرو کشاندیم و پولهایش را سرقت کردیم. من بشدت پشیمانم آن موقع تازه باردار شده بودم و حالا که حدود هفت ماه است در زندان هستم شوهرم مرا رها کرده و چند روزی هم بیشتر به زمان زایمان من نمانده است. نمیدانم سرنوشت کودکی که قرار است به دنیا بیاورم چه خواهد شد؟ وی در ادامه گفت: من خانه دار بودم ، شوهرم بیکار و بیپول بود، مستأجر بودیم و از مادر بیمارم هم باید نگهداری میکردم. از فقر و نداری تصمیم به این کار گرفتم.
سه پسری که در این ماجرا شرکت داشتند نیز گفتند قبول داریم که از این مرد اخاذی کردیم اما بعد از دستگیری پولهایش را به او پس دادهایم و از او درخواست رضایت داریم تا به خاطر جوانیمان ما را ببخشد. در پایان جلسه قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
12jav.net