دلایل پرخوری عصبی چیست
اختلالات خوردن بهطور حیرتآوری در حال افزایش است، در سببشناسی این اختلال برخلاف اکثر اختلالات دیگر، عوامل اجتماعی فرهنگی بیشتر از عوامل روانشناختی و زیستی نقش دارد.
دوات آنلاین-نتایج یک تحقیق داخلی نشان میدهد آموزش تنظیم هیجان و ذهن آگاهی بر بهبود اختلال پرخوری عصبی موثر است و موجب بهبودی در اضطراب افراد مبتلا به پرخوری عصبی میشود، اما در بهبود ادراک نادرست از تصویر بدنی و افسردگی در افراد مبتلا به پرخوری عصبی تاثیری ندارد.
اختلالات خوردن بهطور حیرتآوری در حال افزایش است، در سببشناسی این اختلال برخلاف اکثر اختلالات دیگر، عوامل اجتماعی فرهنگی بیشتر از عوامل روانشناختی و زیستی نقش دارد. پرخوری عصبی از بسیاری جهات نمایانگر شکست تلاشهای بیمار در دستیابی به وضعیت بیاشتهایی عصبی است.هدف بیماران در هر دو اختلال لاغری مفرط است، اما در پراشتهایی عصبی، بیمار در مقایسه با بیماران مبتلا به نوع محدودکننده بیاشتهایی عصبی کمتر میتواند حالت گرسنگی یا گرسنگی شدید را بهصورت پیوسته حفظ کند و در مواردی به پرخوری دست میزند.این پرخوریها سبب حالت وحشتزدگی در فرد میشود، چون فرد فکر میکند خوردن وی از کنترل خارج شده است. ۹۰ تا ۹۵ درصد پرخورهای عصبی که به درمان تن میدهند زن هستند.
در میان زنان از همه بیشتر دختران نوجوان درخطرند. میانه سن شروع برای همه اختلالات خوردن در دامنه ۱۸ تا ۲۱ سالگی است، اما گاهی پرخوری عصبی حتی در ۱۰ سالگی شروع میشود. پرخوری عصبی بعد از ایجاد و در صورت درمان نشدن مزمن میشود.الگوهای متفاوت رشد فیزیکی دختران و پسران در تعامل با عوامل فرهنگی اختلالات خوردن را ایجاد میکنند. دختران بعد از بلوغ عمدتا در قالب بافت چربی اضافه وزن پیدا میکنند درحالیکه پسرها دارای بافت عضلانی و غیرچرب بیشتری میشوند. ازآنجاکه هیکل آرمانی برای پسران در کشورهای غربی هیکل عضلانی و قامت بلند و برای دختران هیکل لاغر پیش از بلوغ است رشد فیزیکی، پسران را به هیکل آرمانی نزدیکتر و دختران را از آن دورتر میکند و به طور کلی نگرانی در مورد تصویر بدن با افزایش سن کم میشود.این بیماران اهمیت یا ارزش خود را تقریبا بهطور کامل برحسب شکل و اندام و وزن خود، مورد قضاوت قرار میدهند. درنتیجه گرفتار افکاری درباره هیکل و وزن خود میشوند و با جدیت تمام از اضافه شدن وزن خود اجتناب میکنند و بسیاری دست به هر تلاشی میزنند تا لاغر بشوند و رفتارهایی مثل رژیم غذایی سختگیرانه، استفراغهای خودخواسته، استفاده نادرست از مدرها و ملینها و ورزشهای سنگین انجام میدهند.
از این رو مجید محمود علیلو(دکتری تخصصی روانشناسی بالینی) و بهارک حیدری اقدم(کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه) پژوهشی با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و ذهن آگاهی بر بهبود نشانههای پرخوری عصبی انجام دادهاند.نتایج پژوهش فوقالذکر نشان داد که آموزش تنظیم هیجان و ذهن آگاهی بر بهبود علائم پرخوری عصبی موثر است و همچنین رابطه معنی داری بین تنظیم هیجانها و پرخوری وجود دارد.
همچنین افراد دچار پرخوری عصبی از عمل خوردن بهعنوان تنظیمکننده هیجانات خود استفاده میکنند که گاهی همین رفتار خود موجب ایجاد اضطراب مضاعف میشود و فرد به رفتارهای جبرانی برای تنظیم هیجانات خود روی میآورد. بنابراین آموزش تنظیم هیجان به این افراد کمک میکند.در تبیین یافتهها میتوان گفت آموزش مهارتهای تنظیم هیجان از طریق افزایش آگاهی نسبت به هیجانها و مهارت کنترل آنها و درنهایت کاهش رنج هیجانی ناشی از آن با ذهن آگاهی، از رفتارهای خودآسیبزنی مانند پرخوری افراطی و رفتارهای جبرانی پس از آن میکاهد و بدین ترتیب علائم بولیمیا(پرخوری عصبی) کاهش مییابد.
همچنین نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان و ذهن آگاهی بر بهبود افسردگی در افراد مبتلا به پرخوری عصبی موثر است و متغیر مداخلهای تاثیری بر افسردگی نداشته است. همانطور که قبلا ذکر شد حدود ۲۰ درصد افراد مبتلا به پرخوری عصبی از افسردگی هم رنج میبرند که احتمالا این افسردگی واکنشی به پرخوری عصبی است.این محققان با اشاره به اینکه شیوه بیان هیجانها و بد تنظیمی آنها موجب تداوم اضطراب میشود، میگویند: اضطراب مشکل هیجانی است که نیازمند پاسخدهی است.
اضطراب در افرادی که مشکل تنظیم هیجانی دارند با رفتارهای دردسرسازی مانند پرخوری پاسخ داده میشود که خود عمل پرخوری موجب اضطراب بیشتر میشود و گاهی برای رهایی از این اضطراب دست به رفتارهای جبرانی میزنند و درنهایت چرخه معیوب ایجاد میشود.آنها میافزایند: با آموزش تنظیم هیجان و رفتارهای مقابلهای صحیح همچنین آموزش کنار آمدن با هیجانها به شکل ذهن آگاهی رفتارهای دردسرساز کاهش مییابد و همانطور که پرخوری بهبود میابد، اضطراب همراه با آن نیز بهبود مییابد.
یافتهها نشان داد که پس از ۱۰ جلسه آموزش تنظیم هیجان و ذهن آگاهی بهطور متوسط علائم پرخوری عصبی ۶۴.۳۳ درصد و تصویر بدنی ۳۹.۶۵ درصد و افسردگی ۳۹.۹۶ درصد و اضطراب ۵۰.۷۶ درصد بهبودیافته و پس از پیگیری یکماهه در علائم پرخوری عصبی به میزان ۵۴.۷۱ درصد، تصویر بدنی درصد، افسردگی ۲۸.۱۷ درصد و اضطراب ۴۵.۴۴ درصد بهبودی مشاهده شد.
این پژوهش در دوره بیست و نهم، شماره دوازدهم مجله پزشکی ارومیه منتشر شده است.
منبع: آرمان
12jav.net