داستان زندگی زنی که بیش از ۳۰۰۰ کودک را در آشویتس به دنیا آورد
شاید اگر استانیسلاوا در اردوگاه نبود و تلاش نمیکرد، بسیاری از مادران حین زایمان جان میباختند و نوزادان نیز از دست میرفتند.
دوات آنلاین-زندان آشویتس یکی از سیاهترین زندانهای تاریخ جنگ جهانی دوم محسوب میشود، بازماندگان این اردوگاه ماجراهایی به شدت رعب انگیز از این زندان روایت میکنند.
با وجود همه سختی ها، شکنجهها و کار اجباری در این اردوگاه زندگی نیز جریان داشت و هر سال نوزادانی در این زندان متولد میشدند. اما برای به دنیا آمدن این نوزادان امکانات بهداشتی و پزشکان متعددی در دسترس نبود. یکی از ماماهای سرشناس این زندان که بعدها به فرشته نجات نوزادان مشهور شد، زنی لهستانی بود به نام استانیسلاوا لسزینسکی.
استانیسلاوا در یک خانواده کاتولیک نجار به دنیا آمد. پدرش وقتی که کودک بود، به ارتش امپراتوری اعزام شد و به ترکمنستان فرستاده شد. مادر او نیز در یک کارخانه کار میکرد و سعی میکرد درامد خود را به شیوهای تنظیم کند که بتواند از پس هزینههای رستادن دخترش به یک مدرسه خصوصی در لهستان بر بیاید.
پس از بازگشت پدرش به لهستان، خانواده آنها برای مدتی کوتاه به برزیل در سال ۱۹۰۸ مهاجرت کردند تا فرصتهای اقتصادی منطقه را بررسی کنند. آنها پس از دو سال بازگشتتند و استانیسلاوا در سال ۱۹۱۴ دبیرستان را تکمیل کرد، در همین زمان بود که جنگ جهانی اول شروع شد. پدرش دوباره عازم سفر شد و او با مادر و دو برادر جوانش تنها ماند. در ۱۷ اکتبر ۱۹۱۶، استانیسلاوا برونیسلاوا لسزینسکی ازدواج کرد.
او در سال ۱۹۱۷ پسرش برونی و دو سال بعد دخترش سیلویا را به دنیا آورد. در سال ۱۹۲۰ خانواده کوچک آنان به ورشو نقل مکان کردند. استانیسلاوا در دانشکده مامایی ثبت نام کرد و در سال ۱۹۲۲ با نمرات عالی مدرک خود را دریافت کرد. او به عنوان ماما در بیمارستانی مشغول به کار شد و صاحب دو پسر دیگر نیز شد.
پس از اشغال لهستان توسط آلمان نازی در آغاز جنگ جهانی دوم، خانواده لسزینسکی مجبور به نقل مکان به محلهای یهودی نشین شدند که توسط دولت اشغالگر نازی ایجاد شده بود. خانواده لسزینسکی سعی کردند با کمک مواد غذایی و اسناد دروغین به یهودیان قحطی زده و گرسنه کمک کنند، اما توسط گشتاپو شناسایی شدند و در نتیجه استانیسلاوا، دخترش و دو پسرش دستگیر شدند، اما همسرش و یکی از پسران او موفق به فرار شدند.
نازیها دو پسر استانیسلاوا را به اردوگاه کار اجباری معادن فرستادند و او و دخترش را به آشویتس منتقل کردند. دختر ۲۴ ساله او یعنی سیلویا در آن زمان دانشجوی پزشکی بود در نتیجه سیلویا و مادرش در بخش بیمارستان اردوگاه به خدمت گرفته شدند. همانجا بود که این دو با دکتر منگله که به سبب جنایات و ازمایشهای وحشتناکش به فرشته مرگ مشهور شده بود ملاقات کردند.
چند سال بعد از آزادی، استانیسلاوا توضیح داد که چگونه منگله از او میخواسته که در آزمایشهایی رعب آور با وی همکاری کند یا نوزادان را در معرض خطر مرگ قرار دهد. استانیسلاوا در طول دوران فعالیت خود بیش از سه هزار نوزاد به دنیا آورد که حدود ۲۵۰۰ نوزاد از بین رفتند. چندصد نوزاد که چشمان آبی داشتند نیز برای طرح اصلاح نژادی هیتلر به آلمان فرستاده شدند. تنها در حدود ۳۰ نوزاد با مراقبتهای مخفیانه استانسلاوا زنده ماندند. مادران هرگز متوجه نشدند که چه اتفاقی برای نوزادشان رخ میدهد. استانیسلاوا در تاریخ ۲۶ ژانویه ۱۹۴۵ آزاد شد.
پس از آزادی او و دخترش، دو پسرش نیز از اردوگاه کار اجباری آزاد شدند و او تا پایان عمر به مامایی مشغول بود. شاید اگر او در اردوگاه نبود و تلاش نمیکرد، بسیاری از مادران حین زایمان جان میباختند و نوزادان نیز از دست میرفتند. در تاریخ ۲۷ ژانویه ۱۹۷۰، استانیسلاوا در جشنی رسمی در ورشو حضور یافت و با زندانیان زن آشویتس و فرزندانشان که در اردوگاه متولد شده بودند دیدار کرد. او چهار سال بعد از دنیا رفت.
منبع: انتخاب
12jav.net