2024/11/22
۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
پیشنهادات ما
سوگل خلیق ،بازیگر سریال دلدار: رونا شخصیتی محکم،مستقل و عاشق‌پیشه است

سوگل خلیق ،بازیگر سریال دلدار: رونا شخصیتی محکم،مستقل و عاشق‌پیشه است

از اساس با نگاه سنگین نسبت به زن مطلقه مخالفم! باید منطقی برخورد كنیم و نباید خیلی سریع قضاوت كنیم.

دوات آنلاین-شخصیت رونا در سریال دلدار تاثیر زیادی در پیشبرد داستان دارد و از نقش‌های اصلی و مهم محسوب می‌شود که سوگل خلیق آن را به‌خوبی بازی کرده است. خلیق فارغ‌التحصیل رشته كارگردانی تئاتر است و تئاتر را عاشقانه دوست دارد. گفت‌وگو با این بازیگر را درباره نقش رونا بخوانید:

 

*خانم خلیق! در سریال دلدار نقش یك‌زن مطلقه به نام رونا را بازی كردید. معمولا نگاه مردم به زن مطلقه سنگین است و همین كار شما را سخت‌تر می‌كرد. وقتی قرار شد چنین نقشی را بازی كنید، واكنش و برخوردتان با نقش چگونه بود؟

همه خصوصیات رونا برایم جذاب بود و من را برای ایفای نقش به تفكر و چالش وا می‌داشت. گرچه شخصیت رونا به لحاظ اتفاقاتی كه برایش در زندگی می‌افتد از من دور بود و تجربه‌ای هم نداشتم، اما دلم می‌خواست خودم را به جای رونا بگذارم و درست این نقش را بازی كنم.

همان‌طور كه خودتان هم تاكید كردید نگاه جامعه به زنان مطلقه سنگین است و مردم هم درباره شان قضاوت می‌كنند، بی‌آن‌كه بدانند آن خانم در چه شرایطی مجبور به طلاق شده است. طلاق نباید منجر به متوقف شدن یك زن در جامعه و فعالیت اجتماعی‌اش شود. در مجموع ایفای نقش رونا سخت بود، گرچه می‌دانستم نقش بازی می‌كنم، اما حرف‌هایی كه رونا به خاطر شكست زندگی اولش از دیگر شخصیت‌های قصه می‌شنید، برایم دردناك بود.

 

*شما با چه نگاهی این نقش را بازی كرده‌اید؟

از اساس با این نگاه سنگین نسبت به زن مطلقه مخالفم! باید منطقی برخورد كنیم و نباید خیلی سریع قضاوت كنیم.

 

*برای نقش رونا ما‌به‌ازایی هم داشتید؟

ما‌به‌ازای خاصی نداشتم، اما در نزدیكان دیده بودم خانمی كه بنا به هر دلیلی جدا شده بود. اما رونای قصه دلدار خیلی سنی نداشته كه مجبور به جدایی شده بود. در مجموع بعد از خواندن فیلمنامه و صحبت با كارگردانان به نقش رسیدم.

 

*شخصیت رونا را دوست داشتید؟

بله، خیلی با رونا ارتباط برقرار كردم. با این كه از شخصیت من دور بود.

 

*كدام ویژگی و رفتار رونا شما را برای بازی در سریال دلدار ترغیب كرد؟

رونا دختر محكمی است و علاوه بر مدیریت‌ و استقلالش، در او یك دختر عاشق پیشه هم می‌بینیم كه خیلی جذاب است. شاید در نگاه اول استقلال و عاشق پیشه بودن رونا را در تقابل ببینید.

 

*یعنی فردی كه استقلال داشته باشد، نمی‌تواند عاشق شود؟

نه! منظورم این نیست. شاید اگر سریع و سطحی به فردی نگاه كنیم كه شخصیت محكمی دارد، از او بعید بدانیم عاشق هم شود و این مساله را در تقابل بدانیم. در مجموع رونا ویژگی‌های جذابی داشت كه من را برای بازی ترغیب كرده بود.

 

*شما باید نقش یك زن مطلقه را بازی می‌كردید، در حالی كه خودتان هنوز ازدواج نكرده اید. البته یك بازیگر نباید همه نقش‌هایش را از قبل تجربه كرده باشد، اما به هر حال شاید ازدواج می‌كردید بیشتر می‌توانستید با رونا ارتباط برقرار كنید؟

من هم با این صحبت موافق هستم كه نباید همه نقش‌ها را از قبل تجربه كرده باشیم. اما دلم می‌خواهد نقش‌هایی را بازی كنم كه از شخصیت خودم دور باشد، چون این طور بیشتر من را به تفكر و چالش برای ایفای نقش دعوت می‌كند. قضاوت با مردم است كه من تا چه میزان توانسته‌ام نقش رونا را درست خلق كنم، اما این اطمینان را می‌دهم كه همه تلاش و انرژی‌ام را برای نقش گذاشته ام. البته نه تنها من، بلكه همه عوامل این تلاش را داشتند.

 

*واكنش‌های پدر، برادر، آرش، مادر آرش و... نسبت به رونا باعث می‌شود تا او را در موقعیت‌های عجیب و غریب قرار بدهد، اما جالب است كه شما به عنوان خالق رونا بازی گل درشتی ندارید، حتی وقتی رونا عصبانی می‌شود، باز هم رفتارهای اوراكت نمی‌بینیم و همیشه آرامش خاصی در چهره‌اش است، آیا این مساله تعمدی بود؟

نظر برادران محمودی هم این‌طور بود كه رونا خیلی رفتارهایی با هیجان بالا نداشته باشد و بخشی دیگر هم خواسته خودم به عنوان سوگل خلیق بود. به هر حال رونا در موقعیت‌های مختلفی كه قرار می‌گیرد، مدیریت بحران دارد. شخصا هم این طور هستم كه وقتی تلخ‌ترین و عجیب‌ترین اتفاق در زندگی ام افتاده و با این كه از درون متلاشی شدم، اما بیرون انتقال ندادم. گرچه رفتارهای درونگرا ضربه می‌زند، اما از شلوغ بازی فراری هستم! به همین دلیل ترجیح دادم كه رفتارهای اوراكت نداشته باشم.

 

*فكر نمی‌كردید شاید با انتقادی در این باره رو‌به‌رو شوید؟

شاید بعضی بگویند رونا بی‌حس و بی‌حال است، اما این طوری بودن رونا را دوست داشتم و برایم جذاب بود. ضمن این‌كه قبول كنید رونا یك فرد حامی و مستقل است، به همین دلیل رفتارهای شلوغ بازی در مواقع بحران با شخصیت او همخوانی نداشت.

 

*برخی اعتقاد دارند شما این نقش را بی‌حس و حال بازی كردید، اما من عقیده دارم كه آرامش زیادی در مواقع بحران در چهره تان دیده می‌شود؟

من رونا را طوری بازی نكردم كه خنثی باشد، بلكه دلم می‌خواست مدیریت بحران او در موقعیت‌های سخت مشخص شود كه نشأت‌گرفته از روحیات او بود. من هنگام ایفای نقش اصلا بی‌حس و بی‌حال یا خنثی نبودم.

 

*همه بازیگران قبل از رفتن جلو دوربین، معیارهایی برای نقش دارند كه شامل كارگردان، دیگر بازیگران، متن و... می‌شود. شما چه اتفاقی در رونا دیدید؟

مهم‌ترین جذابیتی كه سریال دلدار برایم داشت، كار كردن با برادران محمودی بود. ضمن این‌كه نمونه روناها در جامعه به‌ویژه در تهران زیاد است. دختران مستقل و محكم. رونا عجیب و غریب نیست. او عادی است و واكنش‌های او را در شرایط ویژه می‌بینیم.

 

*برادران محمودی برای ایفای نقش رونا تا چه میزان به شما آزادی عمل می‌دادند؟

كاملا همراه بودند. البته من هم خیلی كنجكاوی نمی‌كردم، اما هر قسمت از دیالوگ‌ها به نظرم بهتر بود طور دیگری باشد، حتما نظرم را می‌گفتم و آنها هم اگر می‌دیدند درست است، پذیرا بودند.

 

*بخش‌هایی از كار را جمشید محمودی كار كرده و بخش‌هایی را نوید محمودی. به هر حال هر فردی ویژگی‌های كاری خودش را دارد، حتی میان برادران و خواهران هم اختلاف نظر وجود دارد. كار كردن با برادران محمودی برایتان سخت نبود؟

واقعیت این است كه بخش عمده كار را با جمشید محمودی كار كردم، ولی با این حال دچار تضاد در مسیر كارگردانی و بازی نشدیم. آن دو خیلی به هم نزدیك فكر و تمام وقت با هم مشورت می‌كردند. فقط در خصوصیات فردی تفاوت‌هایی داشتند، ولی در كار تفاوتی وجود نداشت كه ما را دچار مشكل كند.

 

*پس بازی شما از یكدستی خارج نمی‌شود؟

نه، اصلا. بعید می‌دانم برای كسی هم پیش آمده بود.

 

*معمولا سریال‌های مناسبتی بیشتر دیده می‌شوند. آیا پخش رمضانی هم تاثیری در انتخاب‌تان داشت؟

بله، اما هر موقع از سال برادران محمودی به من پیشنهاد كار بدهند، حتما قبول می‌كنم. به هر حال مردم سریال‌های مناسبتی را بیشتر دنبال می‌كنند.

 

*الان خودتان سریال دلدار را تماشا می‌كنید و آیا دیگر سریال‌های رمضانی را هم می‌بینید و در ذهن‌تان ماراتن مناسبتی بودن شكل می‌گیرد یا نه؟

سریال خودمان را دو سه بار می‌بینم.

 

*یعنی همه تكرارها را دنبال می‌كنید؟

 (با خنده) دوست دارم سریال خودمان را دقیق ببینم. دیگر سریال‌ها را هم جسته و گریخته می‌بینم، اما بیشتر بازی دوستانم را دنبال می‌كنم. به هر حال تماشا كردن كار خودمان را از این لحاظ دوست دارم كه برایم زحمات و نتایج كارمان مهم است.

 

*خودتان راهم نقد می‌كنید؟

بله. خیلی زیاد.

 

*حتی رونا راكه این شب‌ها می‌بینید، نقد خواهید كرد؟

 (با خنده) بله. طوری كه موقع سریال خانواده‌ام به من می‌گویند پاشو پاشو از بس غر می‌زنی! شاید تماشاگر با این دقت نبیند.

 

*پس نسبت به نقد منفی گارد نمی‌گیرید؟

نه، اگر نقدی منطقی باشد، چه ایرادی دارد. اتفاقا به كار من هم كمك می‌كند.

 

*در یكی از مصاحبه‌هایتان گفته بودید باید شرایط خاصی باشد كه بازی در یك سریال را بپذیرید. هنوز هم این عقیده را دارید؟

نمی‌دانم این حرف را زده‌ام یا نه، اما می‌دانم خیلی تصمیم نداشتم الان كار در سریال‌ها را شروع كنم.

 

*چرا؟

راستش همیشه تئاتر برایم اولویت داشته و تصمیم داشتم اگر قرار باشد كار تصویر انجام بدهم، سینما اولویتم باشد، ولی وقتی قرار شد با برادران محمودی كار كنم، دیدم كه شرایط خیلی خوبی است، چون كار با آنها فوق‌العاده است. ضمن این كه دوست داشتم تجربه كار مناسبتی هم داشته باشم.

به هر حال تعداد مخاطبان تلویزیون زیاد است و خدا را شكر می‌كنم كه تا به امروز به غیر از یكی دو مورد نظرات مثبت گرفتم و این برایم خیلی جذاب بود، اما گاهی متاسفانه در نظر دادن و قضاوت كردن بی‌رحم می‌شویم و بدون در نظر گرفتن همه چیز اظهار نظر می‌كنیم و این اذیت‌كننده است.

 

*نظر بی‌رحمانه‌ای درباره خودتان شنیده‌اید؟

راجع به بازی‌ام، ولی فكر می‌كنم كه نیازی نیست به كسی بگوییم چقدر زشتی!

 

*مگر به شما گفته‌اند زشت هستید؟

بله. البته خدا را شكر بازتاب‌های مثبت داشتم و فقط دو مورد نظر منفی داشتم كه زیر پست دلدار یكی به من گفته بود زشت هستم و با ادبیات بدی هم مطرح كرده و یكی هم گفته بود كه انگار از خواب بیدار شدی و بازی كردی! به نظرم می‌توان نظرات را گفت، اما با ادبیات محترمانه. حتی قرار نیست همدیگر را قانع كنیم، ولی می‌شود بدون پرخاش و تند‌صحبت كردن هم با هم حرف بزنیم و نظرات مان را بگوییم.

 

*اشاره كردید اولویت‌تان تئاتر است، چطور با دستمزد پایین آن كنار آمده‌اید؟ این در حالی است كه جوانان میل بیشتری به دیده شدن دارند و بازیگران جوان دوست دارند هر چه زودتر وارد كار تصویر شوند.

رشته تحصیلی‌ام كارگردانی تئاتر است. با شما موافق هستم دستمزد تئاتر در حدی نیست كه بتوان حتی درباره‌اش صحبت كرد و دیده شدن برای همه جذاب است و من هم مستثنا از این مساله نیستم، اما با این حال تئاتر و روی صحنه بودن حالم را خوب می‌كند و جای همه چیز را می‌گیرد.

 

*بهترین تئاتری كه بازی كردید، چه بوده؟

جذاب‌ترین تجربه‌ام در تئاتر قصه ظهر جمعه محمد مساوات بود. در سینما فیلم‌دو به كارگردانی سهیلا گلستانی را بازی كردم كه نقش‌ام را خیلی دوست داشتم و گروه فوق العاده بودند. در تلویزیون هم سریال دلدار برایم تجربه ارزشمندی است. برای پذیرش نقش هم معیارهایی دارم. فارغ از پیچیدگی‌های نقش نگاه می‌كنم كه آیا از پس نقش می‌توانم به‌خوبی بر بیایم یا نه. هر چه نقش از من دورتر باشد، برایم جذاب‌تر است. در یكی از اپیزودهای سریال محكومین نقش یك دختر دبیرستانی را به‌عهده داشتم كه به لحاظ عاطفی وابستگی زیادی به پدرش داشت، اما او به خاطر مشكلات مالی به زندان افتاد و این دختر تصمیم می‌گیرد با طلبكارهای پدرش صحبت كند. در اولین روز تصویربرداری این كار پدر خودم فوت شد و بعد از سه روز مرخصی سر كار رفتم و نقشم را بازی كردم.

 

*برایتان سخت نبود سه روز بعد از فوت پدرتان سر صحنه بروید و بازی كنید؟

خیلی سخت بود. در منگی عجیبی بودم؛ ولی همین هم به حالم خیلی كمك كرد.

 

*این در حالی است كه مردم دنیای بازیگران را رنگی می‌بینند بدون آن‌كه به مشكلات و سختی‌هایش نگاه كنند؟

بازیگری دنیای ویژه‌ای دارد و بی‌رحم هم است. به عنوان مثال یكی از دوستان ما باید شب در تئاتر فجر نمایشی را اجرا می‌كرد كه همان روز پدرش فوت شد. در هر حالتی كه باشیم باید شب به موقع برای اجرا حاضر شویم. همین نمونه بی‌رحمی این دنیاست.

 

منبع: جام جم

12jav.net

 

پیشنهادات ما
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.