مردی با همدستی زن صیغهای خود به خانه پدر همسر اولش دستبرد زد
قبل از ازدواج با ارغوان یک بار به پول های پدرزنم دستبرد زدم چرا که او مردی نابینا و رمال بود و از این راه پول زیادی به دست می آورد اما بعد از لو رفتن ماجرا پدرزنم به خاطر دخترش مرا بخشید و از شکایتش صرفنظر کرد.
دوات آنلاین-نقشه سرقت را طوری دقیق برنامه ریزی کرده بودم که هیچ گاه احتمال نمی دادم پلیس به سراغ من بیاید اما نمی دانم در کجای این نقشه اشتباه کردم که پلیس مرا به عنوان اولین مظنون پرونده سرقت از منزل پدر زن رمالم دستگیر کرد که من هم مجبور شدم ...
مرد جوانی که به اتهام سرقت ده ها میلیون تومانی و دیگر لوازم از منزل پدرزنش توسط نیروهای تجسس کلانتری سپاد مشهد و با همکاری پلیس آگاهی سرکلانتری سوم دستگیر شده است در حالی که خود را فقط طراح ماجرای سرقت می دانست درباره گذشته خود به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد گفت: از مدت ها قبل در رشته هنرهای تجسمی به ویژه مجسمه سازی فعالیت می کردم تا این که حدود دو سال قبل فعالیت هایم را در زمینه ساخت مجسمه گسترش دادم. این درحالی بود که زن جوانی در ساخت مجسمه ها با من همکاری می کرد و این همکاری موجب آشنایی من و «ارغوان» شد.
او به دلیل زندگی آشفته ای که داشت از همسرش طلاق گرفته بود و برای تامین هزینه های زندگی اش در کار مجسمه سازی فعالیت می کرد خلاصه کار و بارم به شهرستان ها کشید و باید برای ساخت مجسمه به شهرهای دیگر سفر می کردیم. در این میان به خاطر آن که بتوانم در کنار «ارغوان» راحت تر کار کنم یا برای محل اقامت در شهرستان مشکلی نداشته باشیم تصمیم به ازدواج موقت با او گرفتم تا به یکدیگر محرم شویم اما از سوی دیگر باید این موضوع را از همسرم پنهان می کردم تا زندگی ام دچار آشفتگی نشود.
با وجود این همواره از نظر مالی دچار مشکل بودم و نمی توانستم از عهده مخارج سنگین زندگی برآیم به طوری که قبل از ازدواج با ارغوان یک بار به پول های پدرزنم دستبرد زدم چرا که او مردی نابینا و رمال بود و از این راه پول زیادی به دست می آورد اما بعد از لو رفتن ماجرا پدرزنم به خاطر دخترش مرا بخشید و از شکایتش صرفنظر کرد.
این بار نیز در وضعیت اقتصادی خوبی قرار نداشتم و از طرفی به پیشنهاد ارغوان قرار بود یک کارگاه ساخت مجسمه راه اندازی کنیم تا مجبور نشویم برای ساخت مجسمه به شهرستان سفر کنیم این گونه بود که دوباره به فکر سرقت از منزل پدر زنم افتادم. می دانستم او پول های نقد زیادی در منزل نگهداری می کند اما باید نقشه سرقت را طوری طراحی می کردم که این بار به من مشکوک نشود بنابراین ماجرا را با همسر صیغه ای ام در میان گذاشتم و از او کمک خواستم. خلاصه برای دستبرد به منزل پدرزنم نقشه دقیقی طراحی کردم و منتظر فرصت مناسب ماندم تا این که چند روز قبل یکی از بستگان پدرزنم فوت کرد و همه خانواده به مجلس ختم رفتند.
من هم در حالی که همسرم را به همراه خانواده اش به مراسم ختم فرستاده بودم کلید منزل شان را سرقت کردم و آن را به ارغوان دادم چرا که همسایگان به حضور یک زن در آن منطقه مشکوک نمی شدند و ردپایی نیز از من نبود، خلاصه ارغوان در یک فرصت مناسب و با کلیدی که در دست داشت وارد منزل پدرزنم شد و من هم که در مراسم ختم کنار بستگان نزدیک پدرزنم نشسته بودم او را به صورت تلفنی به سوی محل جاسازی پول ها هدایت می کردم بالاخره ارغوان با سرقت حدود 30 میلیون تومان وجه نقد ، انگشتر نقره، ماشین اصلاح و ... به خانه بازگشت و پول ها را به حساب بانکی اش ریخت اما نمی دانم چگونه با اعلام شکایت پدرزنم پلیس اول به سراغ من آمد در حالی که هنگام وقوع سرقت من در مجلس ختم و کنار خانواده همسرم بودم من هم به ناچار در بازجویی ها همسر صیغه ای ام را لو دادم اما کاش ...
شایان ذکر است به دستور سرهنگ عباس زمینی (رئیس کلانتری سپاد مشهد) متهمان با تشکیل پرونده به مراجع قضایی معرفی و روانه زندان شدند.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع: خراسان
12jav.net