گفتوگو با مریم شاه ولی بازیگر نقش نوا در سریال دنگ و فنگ روزگار + بیوگرافی
خیلی کوچک بودم که فکر می کردم بازیگر می شوم. از کودکی در دفترچه هدف هایم نوشته بودم که می خواهم در آینده بازیگر شوم.
دوات آنلاین-«مریم شاه ولی» متولد 16 تیر سال 1375 در تهران، دانشجوی مهندسی عمران است. او دوره های بازیگری را در کلاس های آزاد دانشگاه تهران و در کارگاه های سیامک صفری و هومن سیدی گذرانده و از همین طریق وارد عرصه بازیگری شده است. پارادایس علی عطشانی، جوراب شو و پینوکیوی علیرضا محمودزاده و سریال های کیمیای جواد افشار و نفس شیرین سیامک خواجهوند از جمله آثاری هستند که این تازه وارد به سینما و تلویزیون در آن ها در کنار بازیگران حرفه ای و توانا به نقش ها جان بخشیده است. «مریم شاه ولی» با سریال شبانه «دنگ و فنگ روزگار» در نقش «نوا» مهمان قاب شیشه ای است که بازی او در این سریال بهانه گفت و گوی ما با او شد.
- چطور برای بازی در سریال دنگ و فنگ روزگار انتخاب شدید؟
برای شان رزومه، فیزیک و چهره ای که به شخصیت «نوا» بخورد خیلی مهم بود. دستیاران به دنبال چنین فردی بودند و من به دفتر تهیه مراجعه کردم و تست دادم. چون فیزیک و چهره ام نسبت به دیگران به نقش نزدیک تر بود انتخاب شدم.
- وقتی فیلم نامه را خواندید چطور با شخصیت «نوا» همراه شدید و آن را بازی کردید؟
در هر اثری اگر تهیه کننده، نویسنده و کارگردان پشت بازیگر نباشند بازیگر به نتیجه دلخواهش نمی رسد. در جلسات دورخوانی من و کارگردان درباره این شخصیت صحبت می کردیم و تحلیل شخصیت داشتیم تا من به «نوا» رسیدم. همچنین آقای وارسته، یکی از نویسندگان اثر هم برای نزدیک شدن به شخصیت کمک ام کرد. «نوا» شخصیت خوبی بود و برایم جای کار داشت.
- شخصیت «نوا» چقدر به شما نزدیک بود؛ آیا شباهتی به شما داشت؟
تنها وجه مشترک من و نوا شرایط سنی مان بود و از لحاظ ویژگی های شخصیتی خیلی با من متفاوت بود. نوا در خانواده ای ساده و سنتی متولد شده بود. او دختری بود که خودش با توجه به وضعیت مالی و شرایط زندگی شان تلاش می کرد و متکی به خودش بود و شغلی را انتخاب کرده بود که بتواند بیشتر به مردم کمک کند. «نوا» با وجود سن پایینش شخصیت محکمی داشت و حتی او حامی خانواده اش هم بود.
- کارگردان در ارائه نقش تان انعطافپذیر بود؟
معتقدم آقای مزدآبادی یکی از بهترین کارگردان هایی است که یک بازیگر به خصوص در تجربه های اولش می تواند با او کار کند. او بسیار آرام و صبور است و دست بازیگر را باز می گذارد و اجازه می دهد بازیگر بازی خودش را انجام دهد و بعد آن را اصلاح می کند. مزدآبادی همدل و همراه با بازیگر است و وقتی با او کار می کنی حالت خوب است و این خیلی برایم مهم است.
- استقبال مخاطبان و بازخوردها در خصوص سریال و بازی تان چگونه بوده است؟
من در گذشته در چند اثر بازی کرده بودم اما برای «نوا» به عنوان نخستین نقش جدی اصلیام بازخوردهای فوق العاده ای از سوی مردم داشتم. خدا را شکر مردم سریال و شخصیت نوا را دوست دارند و این اتفاق خیلی برایم خوشایند، قشنگ و جذاب است.
- شما در آغاز بازیگری تان با تیمهای خوبی کار کردید که بیشک با آموزههایی که از آن ها کسب کرده اید در ادامه راهتان قویتر، محکمتر و با علم بیشتر جلو میروید. چه آیندهای برای خود ترسیم میکنید؟
هدف هر بازیگری رسیدن به ایده آل هایی است که دوست دارد به آن درجه از بازی که تصور می کند برسد و قطعاً من هم مستثنی نیستم و دوست دارم کارها، نقش ها و اتفاقات بهتری را برای خودم رقم بزنم. تا الان آدم هایی که در کنارشان قرار گرفته ام همگی در کار و زندگی حرفه ای بوده اند و حالم خیلی خوب است. اعتقاد دارم اگر در هر پروژه ای حالم خوب باشد موفقیت نصیب آن پروژه می شود.
تاکنون در کنار بازیگران زیادی کار کرده ام و از هر کدام شان تجربه هایی کسب و سعی کرده ام در هر پروژه ای چشم و گوش باشم و بیشتر ببینم و بیشتر بشنوم تا به آن چه دلم می خواهد برسم.
- با جدیتی که از شما می بینم حتماً میخواهید حرفه بازیگری را دنبال کنید؟
دقیقا همین گونه است. من 5، 6 سال است که به طور حرفه ای در سینما کار می کنم. سعی می کنم بهتر و محکم تر کار کنم و ان شاءا... اتفاقات خوبی رخ دهد.
- چه چیزی در مسیر کاری تان خیلی مهم است؟
برای من این مسئله مهم است که از هر پروژه ای که خداحافظی می کنم عوامل حال شان خوب باشد و این که برداشت های ذهنی هر آدمی که مرا دیده و با من همکلام شده است مثبت باشد و معتقدم هر چقدر انرژی مثبت بدهی به سمت خودت و کارت برمی گردد.
- متولد سال 1375 و در ابتدای کار و جوان هستید. همیشه اولینها برای یک نابازیگر مهم است؛ این که او چگونه به مخاطب معرفی شود. شما چگونه به سینما و تلویزیون معرفی شدید؟
من بازیگری را به صورت تخصصی با گذراندن کلاس های بازیگری در دانشگاه و در کارگاه های سیامک صفری و هومن سیدی آموختم. پروسه انتخاب شدنم برای کارها هم این گونه بود که هر سال پروژه ها برای نقش دختر یا پسر قصه شان تست می گیرند.
یادم می آید که در دانشگاه به دنبال دختری می گشتند تا در فیلم «پارادایس» به کارگردانی علی عطشانی بازی کند و از من تست گرفته شد و عطشانی بعد از دیدن فیلم های تست، مرا انتخاب کرد.
همین طور برای بازی در سریال «کیمیا» تست دادم. معتقدم اگر برای آن چه در ذهنت است تلاش کنی به نتیجه می رسی. 5 سال است که دارم کار می کنم و تا به حالا خیلی تلاش کرده و زحمت کشیده ام.
- فکر می کردید روزی بازیگر شوید؟
بله. خیلی کوچک بودم که فکر می کردم بازیگر می شوم. از کودکی در دفترچه هدف هایم نوشته بودم که می خواهم در آینده بازیگر شوم. دوستان دوران راهنمایی ام برایم می نویسند که خوشحالیم به هدفی که داشتی رسیده ای و من یادم نمی آید چه گفته بودم و این خیلی برایم عجیب است. همیشه در زندگی خواسته ام این بود که بازیگر شوم.
هر فردی که دوست دارد وارد این حرفه شود باید رویایش را دنبال و صبر و تلاش کند.
منبع: خراسانن
12jav.net