2024/11/22
۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
پیشنهادات ما
مرحوم هاشمی رفسنجانی درباره تقلید صدایش به حمید ماهی صفت چه گفت؟

مرحوم هاشمی رفسنجانی درباره تقلید صدایش به حمید ماهی صفت چه گفت؟

برای روحیه بخشیدن و شاد کردن سیل زدگان شهرم شیراز یک ریال هم دریافت نکردم اما از طرف دیگر برای یکی از آخرین اجراهایم 25 میلیون تومان دریافت کردم.

دوات آنلاین-« تا به حال چه در رسانه و چه از طرف مردم، با لقب ها و نام های زیادی خطاب شده ام. در اوایل فعالیت ام به من «مستربین ایران» می گفتند. همان روزها با این عنوان مخالفت کردم. دلیل اش هم مشخص است، بنده روی وطنم تعصب دارم. دلیلی ندارد نام کمدین دیگری را به من بچسبانند. بعد از آن در برخی از شهرستان هایی که اجرا داشتم، لقب «بمب خنده» را در کنار اسم ام دیدم اما در مجموع دوست دارم من را «حمید» صدا کنند.»

 

این ها بخشی از صحبت های «حمید ماهی صفت» 60 ساله است که تاکید دارد تنها جوکر ایران است و کسانی که مانند او کمدین کار می کنند، ابتکار زیادی را برای خنداندن مردم به خرج نمی دهند و از کارهای او تقلید می کنند. این کمدین مطرح که تا به حال اجراهای زیادی ارائه داده و از محبوبیت خاص خودش برخوردار است، به صراحت بیان می کند: بابت برخی اجراها تا 25 میلیون تومان هم دستمزد دریافت می کنم اما برخی اجراهای خیریه ام به صورت رایگان انجام می شود.

 

با «حمید ماهی صفت» که مصاحبه اش پُر است از شوخی های بامزه، درباره حرفه سختی که نتیجه اش لبخندهای شیرین بر لب مردم است، به گفت و گو نشستیم:

 

تقلید صدا و قدردانی مرحوم هاشمی رفسنجانی

در ابتدای صحبت، نظر ماهی صفت را درباره «استندآپ کمدی» در کشورمان و این که تا چه اندازه این شاخه از طنز جای خود را در جامعه ایرانی باز کرده، می پرسیم. وی براین باور است که صدا و سیما آن طور که باید و شاید به ترویج این هنر نپرداخته و بیان می کند: شاید دلیل اش همان چهارچوب های خاص و خط قرمزهای پررنگ رسانه ملی است که حضور کمدین ها و اجراهای شان را با محدودیت هایی مواجه می کند. البته گروهی از فعالان این حوزه نیز به صورت آزاد فعالیت می کنند که بعضا یک سری قواعد اخلاقی و کلامی را رعایت نمی کنند و ماهیت استندآپ کمدی را زیر سوال می برند و واکنش های منفی در میان افکار عمومی ایجاد می کنند.

 

ماهی صفت در اجراهای فراوانی که داشته، به دفعات سر شوخی را با مسئولان و چهره های سرشناس باز کرده است؛ از سیاسیون بگیرید تا هنرمندان و ورزشکاران. می خواهیم بدانیم تا امروز این کار برای او اسباب دردسر را فراهم نکرده است، کمی فکر می کند و جواب می دهد: در بحث تقلید صدا، بنده چون علاقه زیادی به مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی داشتم، صدای وی را تقلید می کردم و سه ماه قبل از فوت ایشان، نزد او رفتم و از علاقه قلبی ام گفتم و این که حس کمدی ام باعث شده تا صدایش را روی صحنه تقلید کنم که پاسخ ایشان برایم ارزشمند بود. او گفت که تقلید صدایش را شنیده و ایرادی در این کار نمی بیند اما گلایه داشت که برخی هستند که با تقلید صدای او حرف های ناشایست می زنند. خلاصه خیالش را راحت کردم که من از آن جنس نیستم و بابت همان حد و اندازه ساده و معمولی هم حلالیت طلبیدم. اما درباره تقلید صداهای خوانندگان خانم باید بگویم که شاید 20 سال پیش حساسیت هایی وجود داشت اما حالا رفع شده است.

 

 به یک سری خط قرمزها پایبندم

این کمدین در ادامه، از منوچهر نوذری یادی می کند و می گوید: اوایل دهه 70 ملاقاتی با مرحوم منوچهر نوذری داشتم. او در آن دیدار جمله ای را خطاب به من بیان کرد که آن را همه این سال ها آویزه گوشم کرده ام؛«جُک را اول باید پخت، بعد گفت». 90 درصد مطالبی که روی صحنه می گویم، با مضامین مشابهی هم در بین مردم و هم در فضای مجازی بیان می شود. حالا این که چطور مردم با شنیدن این مطالب از دهان ماهی صفت می خندند، به قشنگ تعریف کردن آن و نوع بیانش مربوط می شود و همین من را از بقیه متمایز کرده است. ابتدا به ویرایش جملات طنز می پردازم و مسائل مختلفی را کنار هم می گذارم و در عین حال به یک سری خط قرمزها پایبندم.

 

علاقه زیادی به ادا بازی داشتم

وی تاکید می کند: خنداندن مردم کار مشکلی است اما این را که در تمام این سال ها توانسته ام کام ملتی را شیرین کنم، ابتدا لطف خدا می دانم و بعد نیاز جامعه به شادی.

 

ماهی صفت در ادامه از اولین باری می گوید که حس کرد می تواند اطرافیانش را بخنداند: « از همان دوران کودکی علاقه زیادی به ادا بازی داشتم و اغلب این اداها رفتاری و گفتاری بود و اطرافیانم را سر ذوق می آورد. کار جالب دیگرم این بود که لطیفه ها را از مجلات جمع آوری می کردم و در دفتری که داشتم و نامش را «لطیفه» گذاشته بودم، می نوشتم.بعدها، در دوران راهنمایی به تئاتر کمدی علاقه پیدا کردم.»

 

ماهی صفت در بخشی از صحبت هایش به سخت ترین اجرایی که داشته اشاره می کند و می گوید: در بهمن ماه 83 پدرم فوت کرد. اتفاقا در همان روز سه اجرا داشتم اما چون خوش قولی برایم مهم است برنامه هایم را بدون کوچک ترین خللی اجرا کردم.

 

دستمزد 25 میلیونی آقای کمدین

حرف به سمت و سوی پیشنهاد بازیگری می رود که ماهی صفت تعریف می کند: در سال 80 در یک نشست خصوصی و دوستانه در تورنتوی کانادا، مسعود کیمیایی کارگردان سینما، نصیحتی به من کرد؛ گفت از حرفه ای که هم اکنون به آن مشغول هستی، خارج نشو. بعدها که شهرتم بیشتر شد، از سینما، تئاتر و حتی از طرف تهیه کنندگان تلویزیون پیشنهاد بازی داشتم اما همه را رد کردم و این موضوع از قضا یک خروجی خوب برایم داشت و آن این که تا امروز، تنها جوکر ایران هستم. فعالان این عرصه اکنون یا خاطره تعریف می کنند یا تقلید صدا اما جوکر نداریم.

 

این کمدین درباره دستمزدهای اجراهایش هم برایمان می گوید: دستمزدها معمولا متفاوت است. برای مثال برای روحیه بخشیدن و شاد کردن سیل زدگان شهرم شیراز یک ریال هم دریافت نکردم اما از طرف دیگر برای یکی از آخرین اجراهایم 25 میلیون تومان دریافت کردم. به بیان بهتر، اجراهایم از رایگان تا سقف 25 میلیون تومان است.

 

سلفی با چغاله بادام

ماهی صفت، نقبی هم به عکس العمل مردم در مواجهه با او در مکان های عمومی می زند و تعریف می کند: مردم هنرمندانشان را دوست دارند، می خواهند با آن ها گپ بزنند و شوخی کنند. من اصلا دوست ندارم در مکان های عمومی یا در زمان اجرا ارتباطم با مردم قطع شود، به خاطر ماهیت شغل ما، مردم تمایل بیشتری به ارتباط گرفتن و گپ و گفت دارند.

 

وی ادامه می دهد: خاطرم هست یک بار در مکان عمومی آقایی با یک پلاستیک چغاله بادام کنارم آمد و گفت: آقای ماهی صفت یک سلفی با من و چغاله بادام هایم می گیری؟ من هم با کمال میل قبول کردم. چندوقت پیش هم در مشهد با خانم و آقایی مشغول صحبت شدیم که خانم به رنگ ست ساعتم و کت و شلوارم واکنش نشان داد که اتفاقا ساعتم با رنگ شال آن خانم یکی بود و فورا ساعتم را باز کردم و به آن خانم هدیه دادم.

 

وی ادامه می دهد: اما آن خاطره ای که هنوز با مرورش اشک شوق می ریزم مربوط به یک اجرا در زندان بوکان است. یکی از مسئولان زندان به عنوان تشکر یک سکه به من هدیه داد که قبول نکردم و درخواست کردم با این سکه یک نفر را آزاد کنند. 10 سال گذشت و در سفر دیگری که به سیرجان داشتم، ناگهان یک پاکبان زحمتکش من را در خیابان در آغوش کشید و گفت: آقای ماهی صفت من همانی هستم که با سکه شما آزاد شدم. او در پایان تاکید می کند: مثبت نگر باشیم. بنده آرزو می کنم که روحیه مثبت و تولید شادی در کشورم رونق بگیرد.

 

منبع: خراسان

12jav.net

 

پیشنهادات ما
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.