همسرکشی در ملاقات زندان
در بررسی اولیه مشخص شد مرد جوانی که همسر خود را به قتل رسانده پس از اینکه از مرگ همسرش مطمئن شده اقدام به خودکشی کرده اما قبل از آنکه جانش را از دست بدهد ماموران از راه رسیده و او را نجات داده و به بهداری زندان منتقل کردهاند.
دوات آنلاین-مرد زندانی که آخرین ملاقات با همسرش را به ملاقاتی مرگبار تبدیل کرد در مصاحبه با خبرنگار ما گفت از همسرش متنفر شده بود و به همین خاطر او را کشت.
به گزارش دوات آنلاین ماجرای این قتل که در زمان ملاقات شرعی این مرد زندانی با همسرش رخ داد بعداز ظهر چهارشنبه هفته گذشته به بازپرس کشیک قتل تهران اطلاع د اده شد و بازپرس دشتبان همراه تیم بررسی صحنه قتل پلیس آگاهی و کارشناسان پزشکی قانونی در محل قتل حضور یافت تا تحقیقات در این خصوص را آغاز کند.
در بررسی اولیه مشخص شد مرد جوانی که همسر خود را به قتل رسانده پس از اینکه از مرگ همسرش مطمئن شده اقدام به خودکشی کرده اما قبل از آنکه جانش را از دست بدهد ماموران از راه رسیده و او را نجات داده و به بهداری زندان منتقل کردهاند.
روزگذشته این متهم پس از بهبود نسبی برای بازجویی در مورد این قتل به دادسرای جنایی تهران منتقل شد. این مرد 33 ساله جلسه بازپرسی انگیزه خود از قتل همسرش را تنفر واختلافاتی که داشتند اعلام کرد.
این متهم پس از جلسه بازجویی در گفتوگو با خبرنگار ما در مورد زندگیاش و انگیزه قتل توضیح داد.
- چند سال داری، شغلت چه بوده و چرا زندان بودی؟
متولد 65 هستم، شغلی نداشتم. 5 سال پیش سر معامله مواد مخدر با بیش از یک کیلو هرویین دستگیر شدم و حکم اعدام به من دادند اما بعد عفو خوردم و حکمم به 30 سال حبس تبدیل شد.
سال 85 هم یکبار به خاطر داشتن کراک دستگیر شدم ولی چون مقدارش کم بود بعد 7 ماه آزاد شدم.
از او متنفر بودم، او اصلا به حرفم گوش نمیداد و حتی وقتی به او گفتم که میخواهم طلاقش بدهم مخالفت کرد.
- چرا از همسرت متنفر بودی؟ مثلا چطور به حرفت گوش نمیداد؟
منتفر بودم، من در زندان تلفن داشتم و دائم با من بگو مگو میکرد. بر خلاف میل من خانه را از تهران به شهرستان برد و همه اینها باعث شد که از او متنفر شوم.
- چطورنقشه قتل را طراحی کردی؟
از یک هفته قبل به قتل او فکر کرده بودم، از آذر ماه او را ندیده بودم و با خودم فکر کردم از او بخواهم به ملاقتم بیایید تا خصوصی و در ملاقات شرعی او را ببینم و آن موقع بهترین فرصت است که او را بکشم.
چاقو را در ماشینی که ما را از بند به محل ملاقات شرعی میبرد پیدا کردم اما اگر چاقو هم پیدا نمیشد میخواستم او را خفه کنم.
- سر چه چیزهایی اختلاف داشتید؟ آیا قبلا این اختلافات برایت مهم نبود؟
مسایل خصوصی بود اما مهمترینش این بود که به حرفم گوش نمیداد. قبل از آن چون اعدام داشتم اهمیت نمیدادم اما هفت ماه پیش که عفو خوردم شرایط فرق کرد، اصلا دنبال کارم نبود، این در حالی است که برادرش همجرمم بود.
- چرا با طلاق مخالفت میکرد؟
دلیل مشخصی به من نگفت اما وقتی حکم اعدام داشتم خودش درخواست طلاق داده بود که فامیلها با او صحبت و منصرفش کردند اما بعد که من به او میگفتم طلاق بگیر زیر بار نمیرفت.
- چه مدت بود با همسرت ازدواج کرده بودی؟ بچه داشتید؟
_ حدود 12 سالی میشد و یک پسر 10 ساله داریم.
- آیا از قتل پشیمانی؟ ناراحت نیستی که بچه ات الان نه پدر دارد و نه مادر؟
_ نه پشیمان نیستم، نداشتن آن مادر بهتر است.
12jav.net