2024/11/24
۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
پیشنهادات ما
پرفروش‌ترین فیلم‌های سینمایی سال 97

پرفروش‌ترین فیلم‌های سینمایی سال 97

در چند سال اخیر سهم کمدی‌ها از اکران بیشتر و بیشتر شده است. به همین نسبت هم در بالای جدول فروش نام فیلم‌های کمدی بیش از گونه‌های دیگر است. همین امسال فیلم کمدی «هزارپا» رکورد فروش را جابجا کرد و نامش در حافظه تاریخی سینمای ایران به ثبت رسید.

دوات آنلاین-در حالی که به جشنواره فیلم فجر نزدیک می‌شویم و سال سینمایی 97 رو به اتمام است تبیان نگاهی انداخته به پرفروش‌ترین‌ها در این سال.

 

در چند سال اخیر سهم کمدی‌ها از اکران بیشتر و بیشتر شده است. به همین نسبت هم در بالای جدول فروش نام فیلم‌های کمدی بیش از گونه‌های دیگر است. همین امسال فیلم کمدی «هزارپا» رکورد فروش را جابجا کرد و نامش در حافظه تاریخی سینمای ایران به ثبت رسید. رتبه دوم جدول فروش امسال هم به یک فیلم کمدی تعلق دارد. بااین‌حال فروش بالا به معنی رضایت مخاطبان از کیفیت فیلم‌های کمدی نیست. کما این‌که در نیمه دوم سال، خیلی از فیلم‌هایی که شانس موفقیت داشتند به دلیل عدم برخورداری از کیفت خوب نتوانستند به فروش معقول برسند.

 

هزارپا/ ابوالحسن داودی

میزان فروش: 37 میلیارد و 942 میلیون تومان

«هزارپا» بازگشت خوش‌یمن ابوالحسن داودی به عرصه کمدی است که رکورد «نهنگ عنبر 2» را شکست و عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای کشورمان را به نام خود سند زد. «هزارپا» یک کمدی به معنای واقعی است؛ قصه دارد، موقعیت‌های کمدی‌اش زیاد است، از شوخی کلامی بهره می‌برد ... داودی در ساخت کمدی صاحب تبحر است اما 18 سال بعد از «نان، عشق و موتور 1000» این ژانر نرفت. قصه «هزارپا» در دهه شصت می‌گذرد و موقعیت‌های کمدی‌اش از دل تضادهای فرهنگی – اجتماعی این دهه عاریت گرفته‌شده است. بااین‌حال شوخی‌ها برای مخاطبی که آن دهه را تجربه نکرده هم ملموس و همراهی برانگیز است.

 

مصادره / مهران احمدی

میزان فروش: 15 میلیارد و 691 میلیون تومان

مهران احمدی در نخستین ساخته خود سراغ یک سوژه ملتهب رفت: داستان یک کارمند سازمان ساواک که بعد از انقلاب گرفتار سوءتفاهم می‌شود و از ایران می‌رود. او قصد بازپس‌گیری اموال خود را دارد و دراین‌بین با موقعیت او شوخی می‌شود. حرف «مصادره» در جهت همدلی است و مهران احمدی برای روایت داستان، لحن کمدی انتخاب کرد؛ یک کمدی سیاه. فیلم در لحظاتی مخاطب را می‌خنداند اما هدف اصلی آن گرفتن لبخند نیست بلکه القای یک منظور است؛ این که همه به خواست خود از وطن نرفته اند و اگر روزگاری با ساواک همکاری می کرده اند از سر اجبار بوده است. پس حالا باید فرصت بازگشت به آن ها داده شود.

 

تگزاس/ مسعود اطیابی

میزان فروش: 14 میلیارد و 424 میلیون تومان

این‌که چند ایرانی در کشور برزیل گرفتار مشکلاتی بشوند و بخواهند خود را از مهلکه نجات دهند، ایده جذابی است. کارگردان اما از پس روایت این داستان کمدی برنمی‌آید و نمی‌تواند موقعیت‌های جذابی خلق کند. مسعود اطیابی برای خلق موقعیت های کمدی از پژمان جمشیدی، سام درخشانی و حمید فرخ نژاد استفاده کرد. این سه نفر یک سال قبل در «خوب، بد، جلف» کنار هم قرار گرفتند که حاصلش موردتوجه واقع شد. اطیابی سراغ این ترکیب امتحان پس داده‌شده رفت؛ در نگاه اول ایرادی در این تصمیم نیست اما اشکال جایی است که کارگردان نتوانسته از این سه استفاده درست کند.حتی می توان گفت حمید فرخ نژاد یکی از بدترین بازی‌های چند سال خود را ارائه کرده است.

 

لونه زنبور/برزو نیک نژاد

میزان فروش: 9 میلیارد و 145 میلیون تومان

«لونه زنبور» کپی فیلم Big Job است. فیلم موقعیت‌های زیادی برای ایجاد تضاد و به‌تبع آن خنده دارد اما کارگردان در شکل دادن به آن‌ها ناموفق عمل می‌کند. حتی پژمان جمشیدی و محسن کیایی به‌عنوان یک زوج و شخصیت‌های پیش برنده داستان، کاراکترهای موفق قبلی خود را تکرار می‌کنند. «لونه زنبور» بضاعت تبدیل به یک کمدی خوش ریتم را داشته است که این بضاعت از بین رفت. فیلم به خاطر ملاحت دو کاراکتر اصلی فروش کرد.

 

لس‌آنجلس تهران/ تینا پاکروان

میزان فروش: 7 میلیارد و 175 میلیون تومان

«لس‌آنجلس تهران» ازجمله فیلم‌های پرحاشیه در فصل پاییز است. این فیلم به دلیل برخورداری از تیزرهای جذاب توقع‌ها را بالابرده بود. کیفیت فیلم اما به مذاق خیلی‌ها خوش نیامد و به همین خاطر در فضای مجازی انتقادهای فراوانی نصیبش شد. اصولاً ساخت کمدی فانتزی کار سختی است و به همین خاطر، نمونه موفق در ایران کم سراغ داریم. ضعف بزرگ «لس‌آنجلس تهران» ناتوانی درگرفتن خنده از مخاطب است.

 

مارموز/ کمال تبریزی

میزان فروش: 5 میلیارد و 189 میلیون تومان

«مارموز» موضوعی سیاسی– اجتماعی دارد و به‌طور مشخص با اتفاقات اخیر کشورمان شوخی کرده است. سوژه فیلم تکراری است و بدتر این‌که کارگردان نتوانسته حرف تازه‌ای بزند. برخی در سالن به شوخی‌های «مارموز» می‌خندند ولی واقعیت این است که این کمدی فاصله زیادی از کارهای فیلمساز شاخصی چون کمال تبریزی دارد.

 

خجالت نکش/ رضا مقصودی

میزان فروش: 5 میلیارد و 560 میلیون تومان

رضا مقصودی سال‌ها در سینمای ما فیلمنامه نوشت که حاصلش فیلم‌های موفقی چون «لیلی با من است» و «شیدا» است. او سال پیش پشت دوربین ایستاد و «خجالت نکش» را به‌عنوان اولین فیلم خود کارگردانی کرد. فیلم رضا مقصودی ایراد زیاد دارد و هرگز به‌پای فیلمنامه های درخشانش پیشین او نمی‌رسد ولی یک کمدی قابل‌قبول برای یک کارگردان اول محسوب می‌شود. بزرگ‌ترین ایراد آن طولانی شدن یک موقعیت مرکزی است که بیننده را خسته می‌کند.

 

لازانیا/حسین قناعت

میزان فروش: 4 میلیارد و 136 میلیون تومان

داستان «لازانیا» روی ایده تکراری زن پوشی استوارشده است. قصه طوری پیش می‌رود که یک مرد (یوسف صیادی) مجبور می‌شود به هیبت زنانه دربیاید. نتیجه این‌که کاراکتر جواد رضویان دل‌بسته او می‌شود! کمدی «لازانیا» بر همین اساس پی‌ریزی شده و برخی مخاطبان در لحظاتی به موقعیت‌های به وجود آمده می‌خندند. فیلم اما ضعف‌های زیادی دارد؛ از بازی بد جواد رضویان، بهنوش بختیاری، یوسف صیادی تا شوخی‌هایی سطحی که گاه و بی گاه از زبان کاراکترهای فیلم صادر می‌شود.

 

قانون مورفی/ رامبد جوان

میزان فروش: 3 میلیارد و 964 میلیون تومان

فیلم رامبد جوان بعد از دو هفته به فروشی نزدیک به چهار میلیارد تومان دست‌یافته است و حتماً فروش آن بیشتر خواهد شد. جوان برخلاف کمدی‌های قبلی‌اش سراغ ساختار اکشن رفته و در این مسیر، راه سیال بودن ذهن را باز گذاشته است. برخی مخاطبان از صحنه‌های اکشن و تعقیب و گریز «قانون مورفی» به‌عنوان یک امتیاز یاد می‌کنند و عده‌ای این تعدد را نقطه‌ ضعف می‌دانند. نظر میانه‌ای هم هست که می‌گوید فیلم جدید جوان ازنظر ساختار اثری متفاوت میان کمدی‌های سینمای ایران است اما فیلمنامه به قدرت کارگردانی نمی‌رسد؛ این دسته مدل «ورود آقایان ممنوع» را از جوان طلب می‌کنند. عمده انتقادها به «قانون مورفی» استفاده از رقص، شوخی دوپهلو و توهم زدن است.

 

کلمبوس/هاتف علیمردانی

میزان فروش: 3 میلیارد و 890 میلیون تومان

بعد از تماشای فیلم «کلمبوس» بعضی‌ها معتقدند سرشان کلاه رفته. دلیل آن‌ یک تیزر خوش ریتم است که هم ترامپ در آن وجود دارد و هم گاف تورقوزآبادی نتانیاهو. در فیلم اما فقط اشاره‌ای کوتاه به انتخابات آمریکا می‌شود و خبری از تورقوزآباد نیست. شروع فیلم کمدی است اما لحن فیلم در میانه داستان عوض می‌شود. این اتفاق مخاطبان را با پرسشی مواجه می‌کند که فیلم کمدی است یا جدی؟ آن‌ها به امید فراغت به سینما می‌آیند اما با فیلمی دوپاره مواجه می‌شوند.

12jav.net

 

پیشنهادات ما
کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.