نقد سریال مینو ؛عاشقانهای پرآشوب
غزالی به واسطه بازی اش در این سریال و نقشی که ایفا کرده، توانسته از همان ابتدا مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و عده بسیاری با او همذات پنداری کنند. به خصوص در سکانس هایی که با احساسات رضا درگیر است و در تلاش است تا ماهیت حقیقی عماد را بر همگان نمایان کند، مخاطب حق را به او می دهد
دوات آنلاین-شبکه یک مدتی است که اقدام به پخش سریالی با عنوان «مینو» به کارگردانی امیر پوروزیری کرده است. کارگردانی که پیش از این هم مجموعه مستند داستانی «در محاصره» را به تهیه کنندگی مهدی همایونفر ساخته است. این کارگردان در مجموعه مستند داستانی «در محاصره» نیز بیش از اینکه روی جنگ و التهابات کشور مانور بدهد، به روابط انسانی و زندگی آدمها پرداخته بود. اتفاقی که برای سریال مینو هم افتاد و بیشتر از اینکه بخواهد سریالی با حال و هوای جنگ و دفاع مقدس و التهابات پس از انقلاب را بسازد، تمرکزش را در نگارش و اجرا روی روابط انسانی گذاشته است. بیننده در سریال مینو با داستان عاشقانه پرستاری به همین نام با پسر عمه اش رضا روبروست. از طرفی یک جاسوس عراقی به نام عماد هم دل به مینو می بندد و حال برای انجام ماموریتی که برای آن به ایران آمده دچار تردید و دودلی می شود.
به تصویر کشیدن روابط عاطفی و انسانی آدم ها و دلبستگی شان و تلاشی که برای رسیدن به خواسته هایشان می کنند، درونمایه این سریال را شکل می دهد. ضمن اینکه بیننده با مثلث عاشقانه رضا، مینو و عماد روبروست که می تواند یکی از نکات جذاب سریال برای مخاطب باشد. بیننده در ابتدای داستان مدام با ابراز علاقه و احساسات رضا به دختر دایی اش مینو روبرو می شود که ازدواج نا موفقی داشته و صاحب یک پسر ۱۰- ۱۲ ساله است. از طرفی پدر مینو با این وصلت مخالف است و اتفاقی که شب خواستگاری برای رضا می افتد باعث می شود که پدر مینو روی این تصمیم مصمم تر شود. اما با اتفاقی که برای ایمان فرزند مینو در انبار گمرک می افتد و همه رضا را مسبب این اتفاق می دانند، داستان وارد فاز جدیدی می شود. از طرفی عماد جاسوس عراقی نیز با نجات دادن فرزند او سعی دارد خودش را به پرستار جوان نزدیک تر کند که البته بر سر دوراهی عشق و وظیفه قرار می گیرد. بیننده با اتفاقاتی که در ابتدای داستان برای عماد می افتد و حتی قتل مرد پرنده باز در کارخانه متروکه و نحوه کشتن او به این نتیجه می رسد که با چه فرد جانی و منفی و قاتلی روبروست که هیچ چیزی برایش مهم نیست و بویی از انسانیت نبرده است.
همین طور زمانی که پسرعمویش خالد را به طرز فجیعی به قتل می رساند. در صورتی که در دیالوگ هایی که این دو با هم ردو بدل می کنند، بیننده متوجه می شود که چه ارتباط برادرانه و صمیمی با هم دارند. حتی در شب پیش از عملیات تروریستی بیمارستان، عماد و خالد سکانس مشترکی دارند که نشان از نگرانی عماد نسبت به پسرعمویش و صمیمت این دو دارد. اما وقتی با سکانس قتل خالد توسط عماد روبرو می شود، این شخصیت را کاملا منفور می بیند. اما عماد چهره دیگری هم دارد که در رویارویی با مینو به مخاطب ارائه می دهد. ذهن و قلب عماد به قدری درگیر پرستار جوان شده است که برای نجات جانش از یک حادثه تروریسیتی جلوگیری می کند. ابعاد مختلفی که در شخصیت این کاراکتر وجود دارد، هم برای سلمان فرخنده به عنوان بازیگر این نقش جذابیت دارد و هم برای مخاطبی که داستان را دنبال می کند. فرخنده که جزو بازیگرانی است که در زمینه تئاتر بیشتر از سینما و تلویزیون فعالیت داشته، از طرفی یکی از نویسندگان این سریال هم هست، توانسته بازی قابل قبولی را در قالب این نقش ارائه بدهد.
عباس غزالی ایفاگر نقش جوان عاشق پیشه ای به نام رضا هم که مدتی است در هیچ سریالی حضور نداشته، با ایفای این کاراکتر در سریال مینو توانسته اتفاق خوشایندی را که در سریال «وضعیت سفید» برایش افتاد، در این سریال هم تکرار کند. غزالی جزو بازیگرانی است که علی رغم اینکه جوان است، اما عطش دیده شدن ندارد و به دنبال نقش های خاصی است که بتواند آن را در رزومه کاری اش ماندگار کند. غزالی به واسطه بازی اش در این سریال و نقشی که ایفا کرده، توانسته از همان ابتدا مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و عده بسیاری با او همذات پنداری کنند. به خصوص در سکانس هایی که با احساسات رضا درگیر است و در تلاش است تا ماهیت حقیقی عماد را بر همگان نمایان کند، مخاطب حق را به او می دهد. اما در این میان مهدیه نساج که ایفاگر نقش اصلی سریال است، جزو چهره هایی است که کمتر مخاطب از او و بازی اش ذهنیت دارد و همین نکته باعث می شود که عده ای از مخاطبان او را در قالب این نقش بپذیرند و دوست داشته باشند و عده ای هم نطر منفی روی بازی او. مهدیه نساج که در این سریال نقش مینو را ایفا می کند و محوریت داستان این شخصیت است، پیش از این در سریال «آسپرین» حضور داشت و جزو چهره های جدید عرصه سریال های تلویزیونی است. گرچه هنوز بازی خاصی تا اینجای داستان ارائه نداده است و برای قضاوت زود است، اما با توجه به بازی اش در سریال قبلی می توان خوش بین بود که اتفاقات جذاب تری در بازی اش در قسمت های آتی رخ خواهد داد.
البته در سکانس آتش سوزی و اتفاقاتی که برای فرزندش می افتد، تلاشش را کرد تا بتواند بازی قابل قبولی را ارائه داده و به نوعی مخاطب را با خود همراه کند. اما آنطور که کارگردان این سریال در گفت و گو با بانی فیلم بیان کرد قرار است اتفاقات عجیب و جذابی در قسمت های آینده بیفتد که از همین رو باید منتظر بود و دید که این بازیگر در رویارویی با اتفاقات جدید چه بازی ارائه خواهد داد. فارغ از بازی ها و حضور برخی پیشکسوتان این عرصه از جمله محمود پاک نیت، سیاوش طهمورث و پروانه معصومی یکی از ویژگی های این سریال چهره های جدیدی است که بیننده در این سریال با آنها روبروست. جدید نه از نظر اینکه بازیگران تازه واردی باشند، بلکه چهره هایی که کمتر در سریال های تلویزیونی دیده است که همین می تواند یکی از نکات مثبت سریال باشد. گرچه در کنار بازی ها، داستان سریال و شیوه کارگردانی و اجرا نیز جزو اتفاقات جدید تلویزیونی است که مخاطب با آنها روبروست. گرچه این سریال هم مانند کارهای دیگری که از تلویزیون شاهد هستیم، دارای نقاط ضعفی است که به عوامل بسیاری از جمله بودجه برمی گردد. از جمله تداعی فضای دهه ۵۰ و اوایل انقلاب در کلیت سریال و نحوه پوشش و گریم خانم ها و برخی مواردی از این دست که به هر حال کار راحتی نیست.
آن هم بازسازی دهه ای که ۴ دهه از آن می گذرد. با این حال سریال مینو را می توان کار سرگرم کننده ای دانست که تا حدودی توانسته مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند. ضمن اینکه کارگردان سعی کرده از شعاری بودن و برخی دیالوگ های شعاری در سریال پرهیز کند و یک داستان ساده و روابط ساده ای را برای مخاطب خود روایت کند. گرچه پخش این سریال پس از سریال کم مخاطب «نجوا» می تواند تاثیرات نه چندان مطلوبی روی مخاطب بگذارد، اما تا اینجا هم اتفاقات خوبی برایش رقم خورده است. باید منتظر بود و دید که در قسمت های آتی و با وعده ای که کارگردان این کار داده، تا چه حد به یک کار پرمخاطب و ماندگار تلویزیونی تبدیل خواهد شد.
منبع: بانی فیلم- زینب علیپور
12jav.net