تاریخ/ نخستین شناسنامهها در ایران چگونه صادر شدند
انقلاب مشروطه، نخستین تلنگر را به ذهن مسئولان و دولتمردان، برای انتظام بخشیدن به احوال شخصیه و تلاش برای احصای آمار نفوس مملکت زد. پیش از آن، معمولاً به دستور شاه، سرشماریهایی برای برآورد جمعیت برخی شهرها انجام میگرفت
دوات آنلاین-نخستین شناسنامهها در تاریخ ایران، همان یادداشتهایی بود که پدران و پدربزرگان ما، کنار و گوشه جلد قرآن یا دیوان حافظشان مینوشتند؛ یادداشتهایی که روز و ماه و سال ولادت «نور دیده» را نشان میداد و اگر این یادداشتها گم میشد، نه یادی از ولادت افراد باقی میماند و نه نشانی! قدیمیها چندان به روز تولدشان اهمیت نمیدادند؛ جشن تولد گرفتن، رسمی بود که بعدها، از فرنگ برگشتهها رایج کردند و به دلیل جذابیتی که داشت، به تدریج رایج شد و عمومیت پیدا کرد. اما زندگی آدمها، فقط شامل ولادت و وفات که تاریخ دومی را میشد روی سنگ قبرها پیدا کرد، نمیشد. ازدواج و طلاق هم، به دلیل بار حقوقی و شرعی، بسیار مورد توجه بود و باید جایی ثبت و نگهداری میشد. پدران ما به این دو مورد از احوال شخصیه، بیش از دو مورد اولی، یعنی ولادت و مرگ، توجه می کردند؛ قبالههای ازدواج متعددی که با دست هنرمندان ایرانی نقاشی و تذهیب شده است و امروزه در موزهها، کتابخانهها و مجموعههای شخصی نگهداری میشود، شاهدی بر این ادعاست. با این حال، فکر ایجاد سازمانی که بتواند تمام احوال شخصیه فرد را از تولد تا مرگ، یک جا گردآورد و شناسنامه صادر کند، تا سال 1297 هـ.ش عملی نشد. صد سال پیش، در چنین روزی، سوم دیماه سال 1297، بالاخره نخستین شناسنامه ایرانی صادر شد؛ به همین مناسبت، این روز را، روز ثبت احوال نام گذاری کرده اند.
نخستین احساس نیاز به ثبت احوال
انقلاب مشروطه، نخستین تلنگر را به ذهن مسئولان و دولتمردان، برای انتظام بخشیدن به احوال شخصیه و تلاش برای احصای آمار نفوس مملکت زد. پیش از آن، معمولاً به دستور شاه، سرشماریهایی برای برآورد جمعیت برخی شهرها انجام میگرفت؛ مثلا در سال 1257، با فرمان ناصرالدینشاه، زینالعابدینمیرزای قاجار مسئولیت سرشماری شهر مشهد را عهدهدار شد و جمعیت این شهر را بیش از 53 هزار نفر به دست آورد؛ اما این اقدامات، فقط آمار کلی جمعیت را نشان میداد و به کار حفظ احوال شخصیه آحاد جامعه نمیآمد.
بعدها و به ویژه در جریان انتخابات مجلس شورای ملی، لزوم شناسایی رأیدهندگان برای جلوگیری از تقلب احتمالی، دولت را برآن داشت تا فکری به حال این مسئله کند. به این ترتیب، روز اول مهرماه سال 1297، نظامنامه تأسیس اداره ثبت احوال در هیئت وزیران وقت، به تصویب رسید و در پی آن، اداره «سجل احوال» در وزارت داخله تأسیس شد. البته برخی معتقدند که پیشنهاد تشکیل چنین ادارهای را، نصرتالدوله فیروز، وزیر عدلیه وقت، در سال 1295 و در بحبوحه جنگ جهانی اول و اوضاع نابه سامان کشور، به هیئت وزیران ارائه کرد، اما به دلیل آشفتگی اوضاع، دولت توجهی به آن نکرد و پیشنهاد را مسکوت گذاشت. نظامنامه مذکور، مردم را مکلف میکرد که احوال شخصیه، اعم از ولادت، ازدواج و طلاق خود را در دفتری که اعلام شده بود، ثبت کنند و وارثان و نزدیکان افراد فوت شده نیز، موظف بودند مرگ شخص را به اطلاع این اداره برسانند. کسانی که اقدام به ثبت اطلاعات «سجل» خود میکردند، میتوانستند در محاکم عمومی راحتتر به حق و حقوقشان برسند. الگوی کار اداره «سجل احوال»، اروپایی بود و در ابتدا، فرمهایی که برای درج مشخصات فرد به چاپ میرسید، دقیقاً از روی نمونه اروپایی آن اقتباس شده بود. شاید موضوع نام خانوادگی و ضرورت انتخاب آن هم در همین مرحله به ذهن اولیای امر رسیده باشد.
نخستین قانون، نخستین شناسنامه
یکی از وظایف اداره «سجل احوال» صدور شناسنامه بود. شناسنامه، سندی رسمی محسوب میشد که در آن مشخصات فرد و احوال شخصیه و در یک کلام، هویت او را ثبت کرده بودند. نخستین شناسنامه در بخش 2 تهران، در دی ماه سال 1297، به نام «فاطمه ایرانی» صادر شد. بنابراین، باید نامخانوادگی ایرانی را نخستین نام خانوادگی ثبت شده ایران بدانیم. پس از آنکه بهرهمندی از برخی حقوق شهروندی و اجازه برخی فعالیتهای مالی، منوط به ارائه شناسنامه شد، مردم، مجبور به دریافت شناسنامه و تقاضای نام خانوادگی برای خود شدند. شناسنامه معمولاً تک برگی بود و روی آن، مشخصات هویتی فرد، به همراه یک عکس سه در چهار تمام رخ، درج میشد.
قانون دومی که تشکیلات ثبت احوال را منظمتر کرد، در آخرین ماههای حیات سلسله قاجار، خرداد 1304، به تصویب مجلس شورای ملی رسید. این قانون، تمام اتباع ایران را ملزم به داشتن شناسنامه میکرد. طبق این قانون و قانون بعدی که در سال 1307 به تصویب رسید، مسئولیت جمع آوری آمارها و ثبت احوال شخصیه، برعهده اداره «سجل احوال» گذاشته شد و نام این اداره به اداره «احصائیه و سجل احوال» تغییر کرد. مطابق قانون، مردم بدون شناسنامه نمیتوانستند داراییهای خود را در دفاتر رسمی ثبت کنند. شناسنامههای ابتدایی هم، مانند شناسنامههای امروزی، سندی بود که روی آن مُهرهای مربوط به انتخابات و همچنین، توزیع کوپن و سهمیه ارزاق عمومی درج میشد. با این حال، تا پیش از قانون سال 1307، شناسنامهها فاقد محلی برای درج نام فرزندان و ثبت زمان فوت بود. پس از آن بود که صفحهای در شناسنامه، به این موضوع اختصاص داده شد. قانون سال 1307، در سال 1319 بازنگری و اصلاح شد و به صورت قانون جامعی، با 131 ماده درآمد؛ قانونی که 36 سال پایدار ماند و با وجود برخی ایرادها، تغییر نکرد. شکل ظاهری شناسنامهها، دچار تغییر شد، اما محتوای آن، همان محتوای پیشین بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال 1363 قانون ثبت احوال بازبینی و اصلاح شد و به شکل امروزی درآمد.
منبع: خراسان
12jav.net