گفتوگو با عباس غزالی، بازیگر نقش رضا در سریال مینو: سریال مینو پر از اتفاق و ماجرا است
نقش رضا در سریال مینو یکی از نقشهای کلیدی است که عباس غزالی آن را بازی کرده است. گفت و گو با غزالی را درباره این سریال بخوانید:
دوات آنلاین-نقش رضا در سریال مینو یکی از نقشهای کلیدی است که عباس غزالی آن را بازی کرده است. گفت و گو با غزالی را درباره این سریال بخوانید:
- مجموعه مینو بعد از مجموعه وضعیت سفید یکی از سنگین ترین پروژه هایی بوده که در آن حضور داشتند. این طور نیست؟
مینو عاشقانه ای است در بطن محاصره ۴۹ روزه خرمشهر و از يك طرف مایه های تاریخی کار که باید اتفاقاتی در نزديك به چهار دهه قبل را نمایش دهد و از طرف دیگرمایه های جنگ باعث شد کار پرزحمت و پرچالشی باشد. اين يك افتخار در تاریخ ایران است که مردم خرمشهردقیقا ۴۹ روز در برابر نیروهای بعثی مقاومت کردند و سریال مینو این مقاومت را به تصویر می کشد. داستان مینو از يك طرف روایتگر روایتی عاشقانه است و از طرف دیگر از اواسط سریال وارد مقوله جنگ و مقاومت مردمی خواهیم شد که پر است از جذابیت.
- نقش خودتان هم که در اینجا محوری است و درگیرودار يك درام عشقی
نقش محوری داستان مینو را به عهده داشته ام و درام عشقی داستان هم با حضور کاراکتر من شکل می گیرد. بعد از مدت ها دوری از تلویزیون، هم به لحاظ فیلمنامه و هم شخصیت و هم گروه تولید با مجموعه استانداردی روبه رو بودم. مینو هرچند در دل بحران های جنگ روایت می شود اما يك كار گرم و به شدت دوست داشتنی است.
- منتقدان مجموعه های تلویزیونی تأکید بیش از حد بر دیالوگ به جای اکت را پاشنه آشیل بخش عمده سریال ها میدانند. سریال مینو انگار بیشتر از حرافی به سمت کنشگری رفته است.
خوشبختانه مینو پر از اتفاق و ماجراست و برخلاف سریال های مشابه به جای آن که چند قسمت ابتدایی را صرف معرفی کاراکترها کند از همان قسمت های آغازین به دل اتفاقات می زند و از طريق بروز اتفاقات است که آدمها را می شناسیم و متوجه ارتباطاتشان با یکدیگر می شویم. این سیکل پراتفاق بودن در سریال ادامه می یابد و در نقاط اوج سریال هم دوز اتفاقات است که بالا می رود. اصلا این که قبول کردم در این سریال بازی کنم همین فضای فیلم نامه پرکنش آن بود؛ چون ابدا دلم نمی خواهد درگیر کارهایی شوم که حرفی تازه برای گفتن ندارند.
- مهدی پوروزیری کارگردان سریال مینو را چطور دیدید؟ همکاری با ایشان سخت بود یا آسان؟
وقتی کارگردان بداند از بازیگر چه می خواهد و وقتی بازیگر بداند نقشش از او چه می خواهد، قطعا حتی دشوارترین پروسه های تولید هم آسان می شود. پوروزیری کارگردانی است کاربلد، با انگیزه و بسیار جسور که به نظرم بعدا از او بیشتر خواهیم شنید و خواهد توانست در مدیوم هایی جز تلویزیون هم جلب توجه کند.
- بجز مجموعه مینو اخیرا در دو فیلم هم ایفای نقش کرده اید؛ یکی من یوسفم مادر و دیگری شب لرزه/پریسا. کدام یک از این دو فیلم امکان جلب نظر مخاطبان را دارد؟
شخصا برای ایفای نقش در هر دو فیلم انرژی کافی گذاشتم و اصلا هم به این فکر نمیکنم کدام به جشنواره می رسد. مهم این است مخاطب، فیلم ها را درست ببیند و با نقشم ارتباط برقرار کند. «من یوسفم مادر فیلمی است با روایتی از جنگ عراق با حال و هوای خاص؛ زاویه دید فیلم به جنگ از منظری خاص است. شب لرزه با لحنی رئالیستی درباره يك معضل اجتماعی سخن می گوید؛ معضلی به نام اسیدپاشی که در این سالها مدام درباره اش شنیده ایم. اسیدپاشی معضل یا شاید بهتر است بگویم یك بیماری مهلك است که باید برای درمانش از طريق ارائه محصولات آسيب شناسانه کار فرهنگی شود.
- ایفای نقش يك اسیدپاش در شب لرزه چقدر برایتان چالش برانگیز بود؟
موضوع آن قدر ملتهب است که از نظر روحی بشدت برایم دردناك بود ولی در بازیگری هراتفاق دردناکی همین قدر روح را درگیر می کند. اصولا آدمی هستم که در بازیگری به سختی و رنج کشیدن معتقدم و فکر می کنم اگر رنج یکی شدن با نقش را تحمل نکنم، نقش قابل اعتنایی به جا نخواهد ماند.
- پیرامون اسیدپاشی پیشترهم آثاری تولید شده است: از رستگاری در هشت و بیست دقیقه تا مستانه ولانتوری. آیا شب لرزه حرف تازه ای در زمینه اسیدپاشی دارد؟
همان طور که طرز تلقی از هر بحران دیگری هم می تواند با روایت های مختلف ارائه شود، درباره اسیدپاشی هم هرفرد صاحب ایده ای می تواند محصول هنری خلق کند. روایت شب لرزه روایتی خاص از اسیدپاشی است، بخصوص قصه پیچ در پیچ آن به جلب مخاطب کمک خواهد کرد.
- از جمله بازیگرانی هستید که با رسانه ملی مشهورشدید وهمچنان کار برای این رسانه را ادامه می دهید. جایگاه امروز این رسانه را چطور می بینید؟ اصلا مخاطب رادیو و تلویزیون خودمان هستید؟
صداوسیما جایگاه بسیار مهمی در فضای رسانه ای دارد و معلوم است که مخاطبش باشم اما این نقد را هم به دوستان و همکاران دارم که در سالهای اخیر نتوانسته اند جایگاه درخشانی برای این مدیوم ایجاد کنند. البته نقدم به این معنا نیست که هیچ کس تلاشی برای خوب شدن نکرده؛ اتفاقاهم مدیران و هم زیردستان نسبتا تلاش هایی کرده اند ولی مشکل اصلی که گزینش نیروهای عملیاتی است درست رخ نداده. کار در تلویزیون شوخی نیست. رسانه ملی آدم هایی را می خواهد که ششدانگ بوده و برای آن بیش از هر مدیوم دیگری ارزش قائل باشند. فیلمسازی که در سینما شکست خورده و برای جبران ضرر مالی به تلویزیون می آید معلوم است که نمی تواند محصول قابل اعتنایی تولید کند.
- یعنی فکر میکنید با استخدام کاربلدان، رسانه ملی خواهد توانست رقبای فراوانش را شکست دهد؟
هنوز هم آدم های کاربلد در تلویزیون هستند و اینها هنوز هم برایشان کار با کیفیت کردن مهم است ولی نیاز داریم که بیش از اینها به کاربلدان پروژه دهیم. تعارف که نداریم، در این سال ها برخی همکاران تلویزیون کم کاری هایی داشتند که اگر می خواهیم دوباره به اوج برگردیم باید محصول ارزنده تولید کنیم؛ محصولی که بازیگرانش جرأت دفاع از آن را داشته باشند و به خود ببالند که اسمشان در تیتراژ این مجموعه هاست نه آن که آن قدر محصول بی مایه و ضعیف باشد که حتی عواملش هم با بهانه هایی مانند کمبودهای اقتصادی از زیر بار مسؤوليت بگریزند. تاریخ تلويزيون پر است از امثال حمید نعمت ا... کیانوش عیاری، داوود میرباقری، علی حاتمی، محمدرضا هنرمند و بسیاری دیگر از کارگردانان که کافی است به آنها اعتماد شود تا باز هم محصولات درجه يك برای مخاطبان تولید کنند. این اعتماد را از کاربلدان مان دریغ نکنیم.
منبع: جام جم
12jav.net