چه فیلمهایی روی پرده هستند؟
چیدمان فیلمهای اکران شده به گونهای است که در یک بازخوانی اجمالی میتوان گفت تقریباً برای هر سلیقه سینمایی فیلمی موجود است و حق انتخاب نه فقط از حیث کمی و تعدد فیلمها که از حیث مضمونی و ژانر هم مهیا شده و این یعنی هم مخاطب عام یا مخاطب فیلمهای عامه پسند و هم مخاطب خاص که به فیلمهای جدی تری گرایش دارد میتواند کالای مورد نظر خود را از سبد سینما برداشت کند.
دوات آنلاین-پرده سینماها بار دیگر عناوین تازهای از فیلمها را به روی خود دید و در فصل پاییز که به فصل طلایی اکران هم معروف است رونق بیشتری به گیشه داده شد. چیدمان فیلمهای اکران شده به گونهای است که در یک بازخوانی اجمالی میتوان گفت تقریباً برای هر سلیقه سینمایی فیلمی موجود است و حق انتخاب نه فقط از حیث کمی و تعدد فیلمها که از حیث مضمونی و ژانر هم مهیا شده و این یعنی هم مخاطب عام یا مخاطب فیلمهای عامه پسند و هم مخاطب خاص که به فیلمهای جدی تری گرایش دارد میتواند کالای مورد نظر خود را از سبد سینما برداشت کند.
از عنوان متفاوت تا حاشیههای متفاوت فیلمهای عام پسند
اگرچه به نظر میرسد سطح فیلمهای عام پسند که غالباً کمدی هستند گاهی هموزن با یک فیلم اجتماعی که در سالن بغلی اکران میشود نیست. حتی عنوان یکی از این فیلمها بسیار عجیب است و به نظر میرسد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا سازمان سینمایی باید سختگیری بیشتری نسبت به نامگذاری فیلمها داشته باشد. حتی ممکن است فیلمی از حیث ساختار سینمایی خیلی ضعیف نباشد اما عنوان پیش پا افتاده و گاه سخیفی که برای آن انتخاب میشود ممکن است مخاطب را پس زده و انگیزه تماشای آن را کاهش دهد. مثلاً به این عنوان دقت کنید واااااای آمپول!
فیلمی که ظاهراً به کودکان و نوجوانان هم اختصاص دارد و موضوع آن این است که خانواده آمپولچی که تولیدکننده آمپول هستند با وحشت فرزندانشان از آمپول مواجه میشوند؛ولی در نهایت ورزش فوتبال و انتخاب برای ردههای قهرمانی به کمک فرزندانشان میآید. البته در کنار این فیلم با کمدی دیگری هم مواجه هستیم به نام لس آنجلس- تهران که در یک فضای فانتزی- کمدی قصه خود را تعریف میکند و حضور پرویز پرستویی در چند نقش مختلف و بازگشت او به فیلم کمدی پس از سال ها نقش مهمی در جذب مخاطب و فروش بالای فیلم داشته هرچند مخاطب چندان راضی از سینما برنمی گردد و فیلم نتوانسته در خلق موقعیت کمیک چندان موفق باشد. در واقع حجم و شیوه کمیک قصه با انتظار مخاطب هموزن نبوده و با توجه به رنگ و لعاب فیلم و بازیگرانی که در آن نقش آفرینی کردهاند همچنین نوع و روایت تبلیغات فیلم، توقع مخاطب برآورده نمیشود. تبلیغات مکتوب این فیلم هم در نوع خود جالب است.
به این جمله که برای خلاصه فیلم آمده دقت کنید: «با کلمات زیر جمله بسازید: (دو نمره) موسیوی فرانسوی، تابلوی نقاشی، استندآپ کمدی، اینستاگرام، فحش رکیک، هاهاها، پیرزن موتورسوارِ تکچرخزن، داف وطنی، عشق خارجی، خونه مادربزرگه، درود بر شرف آریاییت!» فیلم هم تقریباً چنین وضعی دارد. انگار برخی مفاهیم و موقعیتهای متنوع کنار هم چیده شده اما نمیتوان از آنها یک جمله ساخت. این اتفاق بیش از هر چیز درباره فیلم خانم یایا رخ داده که حتی با اعتراض مخاطبان در صفحات مجازی کارگردان فیلم هم مواجه شده. فیلمی که با حضور حمید فرخنژاد و رضا عطاران به کارگردانی عبدالرضا کاهانی تولید شده و این تصور را در ذهن مخاطب دامن زده که با یک فیلم کمدی روبهرو هستند اما فیلم نه تنها هیچ نشانی از کمدی ندارد که ظاهراً مخاطب با قصه آن هم نتوانسته ارتباط برقرار کند. اگرچه در تبلیغ فیلم بر سردر سینماها هم آمده که این فیلم خنده دار نیست اما حضور دو بازیگری که نماد کمدی هستند موجب شده تا مخاطب انتظار یک فیلم خنده دار را داشته باشد. این فیلم داستان دو باجناق است که پس از فوت پدر زنشان راه او را پى گرفته و به بهانه تجارت در چین گریزى هم به پاتایا می زنند اما رویارویى آنها با دوست قدیمى همه چیز را به هم می زند.
انیمیشن و سینمای دفاع مقدس یک سهم در سبد اکران
در میان فیلمهای روی پرده با یک انیمیشن هم مواجه هستیم که روایتگر روزهای سخت زندگی مردی به نام «ریان» است که خشکسالی تاب و توانش را بریده و روزگار را بر او و خانوادهاش سخت کرده است. نکته جالبی که درباره این انیمیشن وجود دارد و میتوان آن را مصداق خلاقیت و نوآوری در ساخت پویانمایی دانست شبیهسازی بازیگران در قالب کاراکترهای انیمیشنی است. به این معنا که شمایل شخصیتهای فیلم بازیگران واقعی هستند از جمله امین زندگانی، رحیم نوروزی، محمد شیرخانلو و.... به نظر میرسد این تمهید هوشمندانه میتواند مخاطب ایرانی را که اغلب اهل تماشای انیمیشن در سینما نیست به تماشای انیمیشن در سینماها راغب کند.
به غیر از ژانر کمدی و انیمیشن با یک فیلم مربوط به سینمای دفاع مقدس هم روبهرو هستیم که یکی از تأثیرگذارترین فیلمهای در حال اکران است. همه آنهایی که قبلاً فیلمهای محمد باشه آهنگر را دیدهاند و با نگاه متفاوت او نسبت به مقوله جنگ و آدمهای جنگ آشنا هستند قطعاً از تماشای این فیلم لذت خواهند برد. سرو زیر آب گواه و شاهدی بر این مدعاست که هنوز هم ناگفتههایی از جنگ برای روایتهای سینمایی وجود دارد. این گواه نه صرفاً در پرداخت به سوژههای تازه که در زاویه دید متفاوت و بازنمایی واقعیتهایی از جنگ است که یا کمتر به آن پرداخته شده یا روایت ضعیفی از آن ارائه شده است. «سرو زیر آب» فارغ از نگاه متفاوتش به قصه جنگ و آدم هایش سرشار از واقعیتهای تأویل پذیری است که در عین پرداخت مستقیم به سوژه میتوان مفاهیم متعددی از جمله حضور اقلیتهای دینی در جنگ و سهم آنان در دفاع از میهن، بازنمایی فرهنگ و جغرافیای فرهنگی ایران، مردم شناختی فرهنگی و روانشناسی آسیبهای جنگ و در نهایت هویت طلبی برساخته از تجربه جنگ را هم در منظومه معنایی آن رصد و صورت بندی کرد. از این رو «سرو زیر آب» را نمیتوان صرفاً یک فیلم درباره جنگ دانست که ردپای زندگی و جاری بودن آن هم در پس آن قابل رؤیت و ردیابی است.«سرو زیر آب» را میتوان سنتزی از «ملکه» و «فرزند خاک» دانست که لحنی شاعرانه نیز به خود میگیرد.
اکران نوید بخش برای دوستداران سینمای اجتماعی
به همه علاقهمندان سینمای اجتماعی باید نوید داد که به تماشای فیلم آستیگمات بروند. فیلم آستیگمات از جمله بازماندگان مهجور جشنواره فجر سال گذشته به حساب میآید که به دلایلی نتوانست در جشنواره به نمایش درآید و چه بسا اگر این فیلم اکران میشد شاهد تغییراتی در سیمرغهای سال گذشته بودیم. مجید رضا مصطفوی از تجربیات قبلیاش در فیلمسازی به درستی بهره برده و توانسته یک فیلم اجتماعی را در کارنامه خود ثبت کند. فیلمی که با جسارت و قدرت روابط انسانی افراد جامعه را روایت میکند. آستیگمات بازیگران خوبی را هم کنار هم جمع کرده است. محسن کیایی، مهتاب نصیرپور، باران کوثری، هادی حجازیفر، حسین پاکدل، سیامک صفری، بهنوش بختیاری و نیکی کریمی از جمله بازیگران این فیلم هستند. قصه آستیگمات از این قرار است که مردی بعد از جدایی چند ساله از خانواده برگشته و میخواهد خانهاش را از زن و پسر و عروس و نوهاش پس بگیرد. پسرش که در زیرزمین خانه زالو پرورش میدهد و میخواهد از این راه ثروتی بهم بزند، سعی میکند زن و مرد را آشتی دهد تا در خانه بمانند، اما مادرش میخواهد با مردی دیگر ازدواج کند.در این بین نوۀ زن هم در مدرسه برای معلمش مشکلاتی به وجود میآورد که کل زندگی اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. هم خانواده پسر و هم خانواده معلم به خاطر این موضوع بهم میریزد.
اما این روزها فیلم دیگری روی پرده است که مورد توجه منتقدان سینمایی هم قرار گرفته و آنها تماشای این فیلم را به دیگران توصیه میکنند؛ گرگ بازی به کارگردانی عباس نظام دوست. فیلمی که میتوان آن را ذیل ژانر اجتماعی- معمایی قرار داد.«گرگبازی» روایت کننده داستان چند دوست قدیمی است که یک شب در خانه موروثی یکیشان جمع میشوند که با ورود مهمانان تازه وارد به جمع، ماجراهای عجیبی رخ میدهد. علی مصفا، هانیه توسلی، نگار جواهریان، سهیلا گلستانی، سعید چنگیزیان از جمله بازیگران این فیلم هستند.
نگاهی اجمالی به فیلمهای در حال اکران نشان میدهد تقریباً برای هر سلیقهای فیلمی در حال نمایش است. اگر مخاطب عمومی را هم لحاظ نکنیم دست کم دو سه فیلم قابل تأمل برای علاقهمندان جدی سینما در حال نمایش است که قطعاً تماشای آنها در هوای دلچسب پاییزی لذت بخش خواهد بود.
منبع: ایران
12jav.net