2024/11/21
۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر
پیشنهادات ما
جوانی که با جیب خالی دور دنیا سفر می‌کند

جوانی که با جیب خالی دور دنیا سفر می‌کند

جوانی که با جیب خالی دور دنیا سفر می‌کند

دوات آنلاین-سه سال قبل سعید به‌عنوان یک کوهنورد حرفه‌ای می‌خواست به سهند صعود کند اما صبح با درد قلب از خواب بیدار شد. نمی‌توانست دستش را تکان بدهد. در اوج آمادگی ناتوان شده بود. درد که تمامی نداشت مدت‌ها با او همراه شد تا اینکه مسیر زندگی‌اش را تغییر داد. حالا سه سال است این جوان 33 ساله از بین همه پیشه‌ها و فعالیت‌ها، سفر را انتخاب کرده و قصد دارد در آینده‌ای نزدیک دور دنیا را با فروش دست سازه‌هایش بگردد. درآمد سعید شهریاری از ساختن زیور‌آلات و فروش آنها به مردم شهر و روستاهایی تأمین می‌شود که به آنجا سفر می‌کند. زندگی‌اش همانی شده که همیشه دلش می‌خواسته. برای همین میهمان روزنامه ایران است تا از سبک زندگی متفاوتش برای جوان‌هایی بگوید که مدت‌ها است منتظر تغییر نشسته‌اند.

 

اینطور که از حرف‌هایش برمی‌آید تا چند سال قبل دوست قدیمی یا صمیمی نداشته چراکه به‌دلیل شغل پدرش هرچند سال یکبار در یکی از شهرهای ایران زندگی کرده‌اند اما از وقتی کوهنوردی را شروع کرد کوه شد بهترین دوستش، برای همین می‌گوید: «من به کوه و لذت دیدن طبیعت اعتیاد پیدا کرده بودم. مدتی که به‌خاطر دردهای ناشناخته نمی‌توانستم کوهنوردی کنم کلافه بودم تا اینکه با زوجی آشنا شدم که با هزینه کم سفر می‌کردند. این شد که به سرم زد کار آنها را دنبال کنم تا باز لذت دیدن را تجربه کنم. البته تا قبل از اولین سفر باورم نمی‌شد بتوانم با هزینه اندک از پس یک سفر چند ده روزه بربیایم ولی شد. من در سفر 32روزه‌ام به شهرهای جنوب و جنوب شرق ایران که یک شروع طوفانی بود فقط 300 هزارتومان هزینه کردم.»

 

سال گذشته هم که اولین سفرش به خارج از ایران را تجربه کرد، هزینه سفر سه ماهه‌اش به گرجستان، ارمنستان و ترکیه شد 2 هزار دلار. البته بخشی از این پول را برای خرید لباس گرم و تلفن همراهش که سرقت شده بود صرف کرد. امسال هم که به‌دلیل برگزاری جام جهانی نیاز به ویزا نداشت نزدیک به 50 روز در روسیه و گرجستان ماند، بازی‌های جام جهانی را از نزدیک دید، در بازارچه‌های محلی و بین المللی که به بهانه جام جهانی برگزار شده بود هم فقط به اندازه تأمین هزینه هر روزش شرکت کرد و بیشتر وقتش رابه دیدن و لذت بردن گذراند.

 

در دنیا به افرادی شبیه سعید می‌گویند TRAVELER با توریست فرق دارند زیرا با کمترین هزینه به سفر می‌روند و هدف‌شان فقط لذت بردن از محیط اطراف، آشنا شدن با موقعیت‌هایی که نمی‌شناسند و ارتباط گرفتن با تازه‌هاست. سعید که بعد از دیپلم، مدتی به‌عنوان ویزیتور و بعد هم مشاور املاک کار کرده بود، سماجت و تحمل نه شنیدن را خوب یاد گرفته بود و از اینکه شاید در طول سفر به سبک یک مسافر، چندان مورد قبول اطرافیانش قرار نگیرد، نگران نبود. همین طور اگر کسی کمکش نکند، متوجه دغدغه‌هایش به‌عنوان یک مسافر نشوند یا اتفاق‌هایی از این دست.

 

«درست است آدرنالین و لذت دیدن در سفر بسیار پررنگ‌تر از کوهستان است اما نمی‌توانستم بی‌خیال درآمد بشوم از طرفی نمی‌خواستم مثل خیلی‌ها یک شغل ثابت داشته باشم و آخر هر ماه را بگذارم برای سفر، می‌خواستم در سفر زندگی و کار کنم. چون مطمئن بودم زیورآلات برای هرکسی جذابیت دارد با دوستم که توی این کار سررشته داشت صحبت کردم. کوله‌ام را بستم و رفتم خانه‌اش. تا صبح کار را از او یاد گرفتم و راهی سفر شدم. در آن سفر استقبال زیادی از کارم نشد، اما من انرژی خوبی گرفتم.»

 

سعید با یک کوله سبک، مقدار کمی مواد غذایی و لوازم اولیه برای ساخت زیورآلاتش راهی شهرهای مختلف ایران و جهان می‌شود. اگر مسافت طولانی باشد معمولاً مسیر رفت را به‌صورت هوایی و مسیر برگشت را زمینی سفر می‌کند. اما فاصله شهرهای مورد نظرش را زمینی طی می‌کند تا چیزهای بیشتری ببیند، با آدم‌های مختلفی آشنا بشود و تجربه‌های تازه به دست بیاورد. برای تردد بین شهرها هم از راننده‌ها کمک می‌گیرد و مجانی سوار می‌شود: «در هر سفر یک مقوای بزرگ دارم که روی آن با خط مردم همان منطقه، ‌انگلیسی و گاهی هم فارسی می‌نویسم «من به دور دنیا سفر می‌کنم با فروش این وسایل.» این موضوع برای مردم دنیا هم جذابیت و هم اهمیت دارد به این خاطر هم از من خرید می‌کنند اما در ایران هنوز خیلی جا نیفتاده. جدا از این من در سفرهایم به ایران و حتی خارج از ایران فهمیدم مردم ایران از توریست‌های خارجی بیشتر استقبال می‌کنند. بارها شده فرم لباس‌هایم ایرانی‌ها را به شک انداخته و برای خرید جلو آمده‌اند اما وقتی متوجه لهجه ایرانی‌ام شده‌اند پا پس کشیده‌اند. حتی چند وقت قبل در سفرم به گرجستان یک ایرانی که نوشته روی مقوا را خواند گفت همین مانده پول خوشگذرانی تو را من بدهم! به این خاطر تصمیم گرفتم خط فارسی را از روی مقواهایی که با خودم می‌برم پاک کنم.»

 

سعید در سفر برای خودش قوانینی دارد. اول اینکه هدف اصلی‌اش لذت بردن از دیدن است نه کسب درآمد. برای همین به اندازه نیاز یک روز زیور‌آلات درست می‌کند و می‌فروشد. دوم اینکه سعی می‌کند در سفر به مناطق محروم یا کم بضاعت مواد غذایی ضروری‌اش را از مغازه‌های محلی خریداری کند تا کمکی هرچند کوچک به کسب درآمد اهالی آن منطقه کند. قانون سومش این است که اگر فردی توان مالی برای خریدن زیورآلات را نداشت آن را هدیه دهد. چهارم اینکه سعی می‌کند خودش را به بازارچه‌های محلی هرشهر برساند تا بی‌واسطه با مردم آن منطقه که با خود واقعی‌شان به خرید می‌آیند و چانه می‌زنند رو‌به‌رو شود.

 

اوایل که زندگی سعید شد سفر، زیاد می‌شنید که لابد مجرد هستی و بدهکار هم نیستی و برای خودت می‌روی تفریح در صورتی که خودش می‌گوید: «وقتی اولین سفرها را شروع کردم 80 میلیون تومان بدهی داشتم، اما به قول روانشناس‌ها که می‌گویند اگر می‌خواهی از دست شرایط سخت خلاص شوی باید تغییر ایجاد کنی، من سفر را انتخاب کردم تا برای شکست عاطفی و مالی‌ام راه چاره پیدا کنم. الحق که انتخاب درستی بود. در این مدت 50 میلیون تومان از بدهی‌ام را پاس کردم، هزینه همه سفرهایم را درآوردم و این همه شهر و کشور را هم با کمترین هزینه دیدم.»

 

سعید که با فروش زیور‌آلاتش در شهرهای مختلف ایران از روزی 50 تا 500 هزار تومان و در خارج از ایران از 20 تا 50 و گاهی هم 100 دلار فروش داشته، موقع فروش دست سازه‌هایش به خارجی‌ها تخفیف نمی‌دهد: «در تمام دنیا توریست یا مسافر را به‌عنوان منبع درآمد در نظر می‌گیرند درصورتی که در ایران این‌طور نیست. مردم تا یک چشم آبی می‌بینند نمی‌گذارند هیچ هزینه‌ای از جیبش بدهد درصورتی که با وضعیت ارز توی کشور ما، تفریح و خرید برای یک خارجی رقم چندانی نمی‌شود. باید بگذاریم هزینه کنند چون تنها راه کسب درآمد مستقیم همین صنعت توریسم است. خیلی‌هایشان از اینکه به ایران بیایند و مورد میهمان نوازی ایرانی‌ها قرار بگیرند استقبال می‌کنند، در صورتی که مردم کشورهای اروپایی حتی ساده‌ترین غذایشان را هم با یک توریست شریک نمی‌شوند.»

 

سعید بازهم در طول سفرهایش اتفاق‌های خوب و بد را تجربه می‌کند اما خسته نمی‌شود. هدف او خستگی سرش نمی‌شود و دلش می‌خواهد بقیه جوان‌ها هم تجربه‌اش کنند.

 

منبع: ایران

12jav.net

 

پیشنهادات ما
کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.