گفتوگو محمد نادری:
شخصیتهای «پالت» قابل تعمیم به اجتماع هستند
نادری یکی از شخصیتهای متفاوت کارگردان «پالت» به لحاظ ظاهری است که به واسطه قد بلندش میتواند نقطه مقابل یزدان جیریایی باشد؛ البته در مفهوم نمایش این اتفاق نمیافتد و دیدگاه کارگردان بیشتر به سمت ایجاد تفاوتهای واضح بصری در صحنه است.
دوات آنلاین-محمد نادری، یکی از بازیگران نمایش پالت است که پیش از این در چند اثر تلویزیونی ازجمله سریال «معمای شاه» به ایفای نقش پرداخته و در نمایشهای برنامه «دورهمی» نیز حضور داشته است.
نادری یکی از شخصیتهای متفاوت کارگردان «پالت» به لحاظ ظاهری است که به واسطه قد بلندش میتواند نقطه مقابل یزدان جیریایی باشد؛ البته در مفهوم نمایش این اتفاق نمیافتد و دیدگاه کارگردان بیشتر به سمت ایجاد تفاوتهای واضح بصری در صحنه است.
محمد نادری از تجربه حضور در تئاتر و بازی در نمایش «پالت» میگوید:
*به نسبت دیگر بازیگران نمایش، شما نقشهای حسیتری را بر عهده دارید که مایههای طنز کمتری را به دوش میکشند، به نظر شما مفاهیمی که در نمایش به آن پرداخته شده، چقدر برای مخاطب لمسشدنی است؟
در این نمایش چند نقش برای من تعریف شده است. ابتدا کاراکتری انتزاعی و بیشناسنامه دارم و در طول نمایش نقش مرشد و راننده آبادانی را هم بازی میکنم. در کل نمایش «پالت» جنبههای روانشناسی از افراد مختلف جامعه را دربر میگیرد. شخصیتهایی که با مراجعه به روانپزشک نمایش را آغاز میکنند و مخاطب اینگونه با آنها آشنا میشود. شخصیتهایی که در عین درونیبودن قابل تعمیم به تمام اجتماع هستند.
*با توجه به فضای انتزاعی و خوابگونه نمایش و تئوریهای روانشناسی و نظریههای فلسفی که در آن خودنمایی میکند، نمایش «پالت» را میتوان از بسیاری آثار در حال اجرا جدا کرد. آیا این تفاوت نگرش و نوع اجرا بود که شما را به همکاری با محمد حاتمی جذب کرد؟
تلاش من این است که در حوزه تئاتر به سراغ نقشهای متفاوت بروم تا تجربه و چالشهای جدیدی برایم به وجود بیاورند. از طرفی کیفیت کلی کار هم مهم است؛ اینکه نمایش بهخودیخود حرفی برای گفتن داشته باشد و مخاطب را جذب کند. در اصل، تماشاگر باید از نمایش لذت ببرد و لازمه این مسئله ایجاد لذت بصری و تجربه یک حس جدید از دیدن نمایش است.
*انگیزه شخصیتان برای حضور در عرصه هنر و نمایش چیست؛ یعنی چرا بازیگری را انتخاب کردید؟
وقتی به این حیطه وارد میشویم، در هر نقش ویژگیهایی وجود دارد که دنیای جدیدی را روبهروی بازیگر قرار میدهد. دنیایی که از ذهن یک نویسنده گذشته و آدمهایی را روایت میکند که ممکن است مابهازای بیرونی داشته باشد یا حتی نداشته باشد. ما در طول یک نمایش با این آدمها زندگی میکنیم. من این کشف و شهود را دوست دارم. آفرینشی در بازیگری و خلق یک شخصیت اتفاق میافتد که البته شاید در خیلی کارها پیش نیاید، حسی ناب است که آدم را از روزمرگی رها میکند.