گفتوگو با علی اعطا، عضو منتخب شورای شهر تهران درباره مدیریت شهری
گریز از برنامهگریزی به برنامهمحوری
انتخاب شهردار نخستین و مهمترین اولویت کاری شورای دوره پنجم است؛ بههمیندلیل پیشنویس نظامنامهای برای انتخاب شهردار تهیه شده است که در چند جلسه آتی منتخبان شورای پنجم نهایی خواهد شد. در این نظامنامه به دو مقوله سازوکار معرفی کاندیداها و معیارهای انتخابات شهردار توجه شده است.
دوات آنلاین-این روزها بازار سخنگفتن، نقدکردن و برنامهدادن برای مدیریت شهری داغ است. بیشتر، فضای نقد وجود دارد و تلاش میشود براساس این نقدها، راهکارهایی نیز ارائه شود. نیروهای تازهنفسی برای شورای شهر تهران انتخاب شدهاند که ایده و تفکر جدیدی دارند. اولویتها و برنامههای شورای شهر تهران هم در مسیر تغییر جدی قرار گرفته است. سالهاست مدیریت شورای شهر تهران که دیگر نهال نوپایی نیست، از سوی گروه و تفکر خاصی هدایت میشود؛ اما شوراییهای جدید، ایدههای تازهای دارند و قطعا اولویتهایی جدید. برای جویاشدن از برخی اولویتهای شورای پنجم با یکی از منتخبان شورای پنجم شهر تهران به گفتوگو نشستیم. «علی اعطا» جدی سخن میگوید و برای هر مسئله، حرف دارد. در این گفتوگو چند دغدغه این عضو آتی شورای شهر تهران مطرح میشود.
مدیریت شهر تهران بهگفته اعضای شورای بعدی و برخی کارشناسان و منتقدان مدیریت کنونی شهری، در چند سال آینده با مسائل و مشکلات متعددی روبهرو خواهد بود. اولویتها و برنامههای اصلی اعضای دور پنجم شورای شهر تهران برای مواجهه با این مشکلات چیست؟
انتخاب شهردار نخستین و مهمترین اولویت کاری شورای دوره پنجم است؛ بههمیندلیل پیشنویس نظامنامهای برای انتخاب شهردار تهیه شده است که در چند جلسه آتی منتخبان شورای پنجم نهایی خواهد شد. در این نظامنامه به دو مقوله سازوکار معرفی کاندیداها و معیارهای انتخابات شهردار توجه شده است. درحالحاضر ممکن است کاندیداهای متعددی از سوی احزاب، گروههای سیاسی، شخصیتها، رسانهها و… بهعنوان شهردار معرفی شوند، بههمیندلیل باید ما اعضای منتخب شورای پنجم تهران سازوکار روشن و قابل دفاعی برای معرفی و انتخاب شهردار داشته باشیم؛ اما فارغ از این موضوع معتقدم باید شهردار علاوه بر داشتن یکسری ویژگیهای عمومی که در نظامنامه مطرح خواهد شد، ویژگیهای دیگری داشته باشد که مهمترین آن شناخت شهر تهران و مسائل مدیریت شهری است. شهردار آینده باید از شهر و مسائل آن شناخت عمیقی داشته باشد. ممکن است افرادی مطرح شوند که در مقاطع مختلف مدیران موفقی بودهاند؛ اما بهاندازه کافی از شهر و مسائل حوزه مدیریت شهری شناخت نداشته باشند؛ بنابراین اینکه فردی در مقطعی و پستی مدیر موفقی بوده، شرط لازم است؛ اما کافی نیست.
با طرح نظر شخصی خودتان برای داشتن تجربه از مدیریت کلان شهری، محسن هاشمی بهعنوان یکی از گزینههای اصلی برای انتخاب شهردار آینده مطرح میشود، آیا این موضوع را تأیید میکنید؟
من چنین منظوری ندارم. قرار نیست کسی از شورای شهر تهران انصراف دهد و خارج شود. نظر غالب در میان منتخبان این است که مردم به ما رأی دادهاند و احترام به آرای مردم ایجاب میکند در شورای شهر تهران حضور داشته باشیم و من شناخت شهر و حوزه مدیریت شهری را بهعنوان یک معیار ذکر کردم که میتواند مصادیق مختلفی داشته باشد. شکافی در شورا وجود ندارد و اگر اختلاف نظری مطرح میشود، مربوط به بیرون مجموعه است. آقای هاشمی هم بهروشنی گفتهاند که تابع نظر جمع هستند. برای خروج از شورای پنجم بهمنظور کاندیداتوری شهرداری تهران ابتدا استعفا از شورا نیاز است و در نهایت برای شهردارشدن نیز شورا باید رأی اعتماد بدهد؛ یعنی در دو مرحله شورا باید رأی بدهد و نظر مساعد داشته باشد و به نظر میرسد شورا با استعفا و خروج افراد موافق نیست.
به نظر شما، بعد از انتخاب شهردار، اعضای شورای شهر تهران در دور پنجم باید به چه مسائلی توجه ویژه داشته باشند؟
تعریف و تنظیم نسبت شهردار آتی با شورای شهر تهران بسیار اهمیت دارد. چگونگی تعامل شهردار با مجموعهای بهعنوان شورای شهر که رأی مردم را دارد و وظیفه سیاستگذاری، تدوین برنامه و بودجه و نظارت بر عهده آن گذاشته شده است، اهمیت جدی دارد. بدون شک شهردار آتی باید با شورا تعامل مناسبی داشته باشد و این اولویت اصلی ما در انتخاب شهردار است و غیر از این برای ما پذیرفتنی نیست.
بعد از این مسئله برنامهمحوربودن مدیریت شهری و شهردار آینده اهمیت بالایی دارد، زیرا همواره شهر تهران از این محل آسیب دیده که این آسیبدیدگی در ۱۲ سال گذشته پررنگتر بوده است. مدیریت شهری کنونی نهتنها برنامهمحور نیست، بلکه برنامهگریز است، بههمیندلیل با انبوهی از اقداماتی مواجه هستیم که در هیچ طرح و برنامه و مصوبهای مطلقا پیشبینی نشده و تصمیمات خلقالساعه مجموعه اجرائی مدیریت شهری بوده است، بارزترین مثال آن نیز پروژه پل صدر است که در هیچکدام از اسناد مصوبه مدیریت شهری وجود ندارد. این مسائل نشان میدهد مدیریت اجرائی شهر تهران برنامهمحور نبوده است. بدون شک اگر میخواهیم به سمتی حرکت کنیم که مجموعه اقدامات مدیریت شهری مبتنی بر خرد جمعی و کارشناسی باشد، چارهای نداریم جز اینکه در چارچوب طرح و برنامه حرکت کنیم. ازاینرو باید فردی را بهعنوان شهردار آینده تهران انتخاب کنیم که برنامهمحوری را بپذیرد و بر این باور نباشد که شهرداری بهتنهایی میتواند تصمیمهای بزرگی برای شهر بگیرد.
براساس گفته تعدادی از اعضای کنونی شورای شهر تهران و حتی منتخبان دور پنجم و کارشناسان، شهردار بعدی تهران در تأمین اعتبارات مالی لازم با مشکل مواجه خواهد شد، زیرا در چند سال گذشته فروش بیرویه تراکم را شاهد بودیم و فضای ساختوساز در چند سال آینده بسیار محدود و اندک خواهد بود. منتخبان برای حل این معضل نیز برنامهریزی داشتهاند و آیا به این موضوع پرداختهاند؟
موضوع مهمی است؛ متأسفانه شهرداریها به عوارض ناشی از ساختوساز بهشدت وابسته شدهاند و درحالحاضر بهدلیل رکود ساختوساز و اشباعشدن تهران از پروژههای بزرگمقیاس، درآمدهای شهرداری کاهش یافته است. بههمیندلیل باید در جهت افزایش درآمدهای پایدار حرکت کنیم و در این مسیر از دولت و مجلس بخواهیم لایحه درآمدهای پایدار شهرداری زودتر به جمعبندی برسد. همچنین در بحث تخصیص و توزیع عوارض ناشی از مالیات بر ارزش افزوده به کلانشهرها، مشکلاتی وجود دارد که باید در قانون اصلاح شود؛ اما تازمانیکه درباره تأمین منابع درآمدی پایدار محدودیت داریم، شهرداری نباید ولخرجیهای خارج از چارچوب انجام دهد و باید تلاش شود که شهر به این میزان پرهزینه اداره نشود، چه در حوزه تعریف پروژههای غیرضروری و چه هزینههای دیگر. نکته مهم دیگر این است که شهر پتانسیلهای زیادی دارد؛ محل درآمد، فقط فروش داراییهای شهر یا عوارض ناشی از ساختوساز نیست. مدیریت شهری آینده باید تغییر گرایش بدهد و پتانسیلهای طبیعی و پتانسیلهای فرهنگی و تاریخی را به منبع درآمدی مؤثرتری تبدیل کند. این مسیری است که تاکنون شهرداری به آن سمت حرکت نکرده؛ اما این تغییر رویکرد میتواند برای شهر ارزش افزوده ایجاد کند.
12jav.net