گفتوگو با کارگردان “اکسیدان”:
نخواستم مخاطب را به هر قیمتی بخندانم
تازهترین فیلم کمدی که بر پرده سینماهای کشور اکران شده، فیلم «اکسیدان» است. البته استفاده از عبارت همه سینماهای کشور، خیلی درست نیست، چون این فیلم هم مانند برخی آثار سینمایی دیگر به ذائقه مدیران حوزه هنری خوش نیامده و از سوی سینماهای حوزه، تحریم شد.
دوات آنلاین-تازهترین فیلم کمدی که بر پرده سینماهای کشور اکران شده، فیلم «اکسیدان» است. البته استفاده از عبارت همه سینماهای کشور، خیلی درست نیست، چون این فیلم هم مانند برخی آثار سینمایی دیگر به ذائقه مدیران حوزه هنری خوش نیامده و از سوی سینماهای حوزه، تحریم شد. اولین روز اکران «اکسیدان» با چنین حاشیههایی همراه بود؛ اما تهیهکننده و کارگردان فیلم، تقریبا سکوت کردند و مجادلهای در این زمینه نداشتند. بعد از گذشت چند روز از اکران فیلم، منوچهر محمدی، تهیهکننده «اکسیدان»، به اقدامات سلیقهای حوزه هنری در جریان اکران فیلمش واکنش نشان داد و اعلام کرد که امتیاز پخش فیلم در شبکه نمایش خانگی را که پیش از این در قراردادی به حوزه هنری واگذار شده بود، پس گرفته و میخواهد در این زمینه با یک شرکت خصوصی قرارداد منعقد کند. حامد محمدی، کارگردان «اکسیدان» در گفتوگو با «جامعهپویا» در اینباره میگوید: «علاقهای ندارم وارد بحث با دوستان و مدیران حوزه هنری شوم که تصمیم گرفتند فیلم را تحریم کنند؛ فقط میتوانم دعا کنم که به امید خدا تصمیمگیرندگان حوزه هنری در مسیری که به آنها محول شده، حرکت کنند و از تصمیمات سلیقهای بپرهیزند و دلشان برای سینما بسوزد».محمدی همچنین درباره انگیزههای خود برای ساخت فیلم میگوید: «در نگارش فیلمنامه «اکسیدان» این مسئله برای من مهم بود که درحالحاضر شرایط کشور و حال و هوای مردم خیلی سرحال و سرخوش نیست و من فکر کردم کاری که برای مردم میتوانم انجام دهم این است که دو ساعت در سالن سینما فارغ از اتفاقات و مسائل اقتصادی و اجتماعی حال خوبی را برای آنها فراهم کنم که بخندند و بتوانند روز خوبی را بگذرانند».حامد محمدی که نویسندگی آثار موفقی مثل «طلا و مس» و «حوض نقاشی» را در کارنامه دارد، اولین فیلم بلند خود را در سال ۹۲ با نام «فرشتهها با هم میآیند» ساخت و حالا، دومین کار خود را در مقام نویسنده و کارگردان در حال اکران دارد. درباره چگونگی نگارش متن فیلم و موضوعاتی که در فیلمنامه به آن پرداخته شده است، با او به گفتوگو نشستیم که در زیر میخوانید:
ایده فیلمنامه خیلی جالب بود، از چگونگی شکلگیری فیلمنامه برایمان بگویید.
فیلمنامه خیلی ساده شکل گرفت و روند آنچنان پیچیدهای نداشت. راحت به معنای اینکه در عین حال که فکر میکردم یک طرح ساده دارم، وقتی وارد نگارش شدم، فهمیدم کار سختی است.
از این کارهای اصطلاحا «سهل ممتنع» که سادگی دارد؛ اما وقتی وارد آن میشوی با پیچیدگیهای خاص خودش کار را دشوار میکند؛ به همین دلیل هم نگارش فیلمنامه حدود سه ماه زمان برد. مدلهای مختلفی از طرح نوشته شد تا به فیلمنامه نهایی رسیدم؛ البته بخش قابل توجهی از فیلمنامه را حذف کردم چون معلوم بود نمیتواند پروانه بگیرد.
ایده اولیه با آنچه درنهایت ساخته شد، چقدر مطابقت دارد؟
فیلمنامه اولیه را خیلی دوست داشتم؛ اما با مشورتهایی که گرفتم فهمیدم امکان ساختش نیست. از بخشهای حذفشده الان فقط یک سکانس باقی مانده است.
آیا دغدغهای در زمینه مسائل اجتماعی داشتهاید که در نوشتههای شما نمود پیدا کرده است؟
سؤال پیچیدهای است. به هر حال فیلمساز در همه زمینهها مثل طلاق، خیانت، مسائل اجتماعی و … که فیلم میسازد، حتما دغدغه آن مسئله را داشته و ذهنش را درگیر کرده که به این حیطه وارد شده است. زیرا وقتی یک اثر جلوی دوربین میرود و یک گروه برای ساخت آن زحمت میکشند، باید حرفی برای گفتن داشته باشد. حتما آن مسئله دغدغه و موضوع چالشبرانگیز ذهن فیلمساز است که میخواهد آن را ثبت و برای خود ماندگار کند.
امروز پرداختن به مسئله گروهی خاص که در فیلم به آن اشاره شده در سینما و تئاتر ما، هرچند به موضع اصلی فیلمنامه یا نمایشنامه نرسیده؛ اما در جریان داستانها سعی میشود بخشی از مسائل این افراد هم به نمایش گذاشته شود، از دغدغه خودتان برای ورود به این مسئله بگویید.
این قصه میطلبید که وارد این بخش هم بشویم؛ اما مبحثی بود که از زمان نگارش فیلمنامه میدانستم حساسیتهای زیادی را در زمان اکران ایجاد خواهد کرد، ازاینرو سعی کردم با نهایت احتیاط به موضوع نزدیک شوم. البته اصلا خودسانسوری نکردم و بیشتر سعی داشتم کاراکترهایی را طراحی کنم که باورپذیر باشد. در لباس، شکل میزانسنها، مدل گفتوگوها و … سعی کردم باورپذیر بودن القا شود. نخواستم در این بخش به هر قیمتی مخاطب را بخندانم؛ حتی فکر میکنم در این قسمت داستان، مخاطب بیشتر احتیاج داشت که قدری تأمل کند و باید بیشتر از بخش اول قصه فکر میکرد.
اشارات در این بخش پررنگتر است؛ چراکه بههرحال در این زمان فیلم وارد بعد جدیتر داستان شده بود و تلاش کردم در دو سکانس کاری بکنم که مخاطب بیشتر فکر کند و حتی احساساتش تحت تأثیر قرار بگیرد.
بعد از نگارش دو فیلمنامه ملودرام اجتماعی که روایتی نسبتا گزنده از مسائل اجتماعی و انسانی داشتند، چطور به نوشتن اثری با مایههای طنز کشیده شدید؟
به نظر من برای فیلمساز اینکه حتما در یک مسیر حرکت کند، الزامی نیست و قانونی وجود ندارد که مثلا بگوییم یک فیلمساز فقط در مسیر مسایل اجتماعی یا ملودرام حرکت میکند. درحالحاضر اصغر فرهادی فیلمساز درجه یک کشور است، من هم ایشان را دوست دارم. در کارهای فرهادی هم این مسئله مشاهده میشود، او متن فیلم «دایره زنگی» را نوشته است درحالیکه این فیلم با دیگر آثار فرهادی کاملا تفاوت دارد.
در نگارش فیلمنامه «اکسیدان» این موضوع برای من مهم بود که حال و هوای مردم خیلی سرحال و سرخوش نیست و من فکر کردم کاری که میتوانم انجام دهم، این است که دو ساعت در سالن سینما حال خوبی را برای آنها فراهم کنم که بخندند. وظیفه اصلی سینما هم شاید همین باشد؛ نه اینکه حتما مردم را بخنداند؛ اما همین که حال مردم را عوض کند و در عین حال، حرفهایی هم برای گفتن داشته باشد. من هم سعی کردم در حد توان و سواد خودم حرفهایی را با مردم در میان بگذارم.
به در مقایسه با دیگر آثار طنز اجتماعی، قدرت کمدی کار را چطور ارزیابی میکنید؟
اینکه کار من در میان دیگر آثار کمدی در چه رتبهای قرار میگیرد را درنهایت مردم تعیین میکنند. فیلم در بلندمدت اثر خود را میگذارد که چقدر برد داشته است. بعضی فیلمها تاریخ مصرف دارند و بعضی نه؛ من سعی کردم اگر فیلمم تاریخ مصرف هم دارد، تاریخ مصرف بلندمدتتری داشته باشد.
انتخاب بازیگران چطور صورت گرفت و آیا گزینههای دیگری برای نقشهایتان داشتید؟
روش من این است که وقتی متن را شروع میکنم، زمانی که در طول نگارش فیلمنامه، کاراکترها یکی پس از دیگری طراحی و خلق میشوند، به چند گزینه برای ایفای هر نقش فکر میکنم و به بهترین گزینه میرسم. زمانی که با لپتاپ متن را تایپ میکنم، عکس بازیگرهای مدنظرم را روی صفحه نمایشگر میگذارم و یکی یکی حذف و انتخاب میکنم تا به گزینه اصلی برسم. در «اکسیدان» هم همین کار را کردم و تقریبا به تمام کسانی که فکر میکردم رسیدم؛ طبیعتا در هر کاری من ممکن است به گزینهای فکر کنم و به دلایل مختلف از جمله نپسندیدن فیلمنامه، به توافق نرسیدن برای قرارداد، گرفتاریهای کاری و … موفق به همکاری نشویم.
در جریان نگارش «اکسیدان» اینطور نبود که نقشها را برای بازیگر خاصی بنویسم و به گزینه دیگری فکر نکنم؛ اما جواد عزتی از روزهای اول بهعنوان گزینهای تقریبا قطعی در ذهنم بود. در حقیقت برای نقش «اصلان» فقط به یک گزینه فکر کردم و آن هم جواد عزتی بود.
اگر مایلید درباره انتقادات تند بعضی نهادها و مسائل مربوط به حوزه هنری که در جریان اکران، فیلم را به حاشیه کشاند، صحبت کنید.
علاقه ندارم وارد بحث با دوستان و مدیران حوزه هنری شوم که تصمیم گرفتند فیلم را تحریم کنند؛ فقط میتوانم دعا کنم که به امید خدا تصمیمگیرندگان حوزه هنری از تصمیمات سلیقهای بپرهیزند و دلشان برای سینما بسوزد. با وجود عصبانیتی که از اتفاقات اخیر دارم، با آرامش صحبت میکنم.
چه برنامهای برای اکران فیلم در فضای بینالمللی دارید؟
هر فیلمی که ساخته میشود، قطعا بازتابهای کلیتر آن بسیار مهم است؛ اما من از ابتدا نیتم این بود که برای مخاطب داخلی و ایران فیلم بسازم و اصلا به جشنوارههای خارجی فکر نکردم.
گاهی میشنویم فیلمی با توجه به سیاستهای فلان جشنواره ساخته شده و… اما من هیچوقت به این مسئله فکر نکردم و اصلا سردر نمیآورم که چرا باید با چنین هدفی یک فیلم ساخته شود. به هر حال، فیلمی که از ایران به هر شکلی به جشنوارههای خارجی راه پیدا کند، زحمت زیادی کشیده و چون پرچم ایران را در کشورهای دیگر برافراشته میکند، قطعا باید از آن فیلمساز قدردانی شود. برای «اکسیدان» هم اگر چنین فرصتی فراهم شود، بسیار خوشحال میشوم.
12jav.net