2024/04/27
۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
آشنایی شوم در جشن تولد

آشنایی شوم در جشن تولد

مادرم به شدت مخالف بود، خانواده عمویم نیز مخالف بودند. اما ما سماجت کردیم. کار به دعوا و تهدید کشید. من و پسر عمويم در برابر بی تفاوتی خانواده های مان ساکت نماندیم و تهدیدهای مان جدی تر شد.

دوات آنلاین-زنی که در زندگی مشترک شکست خورده است وقتی به مرکز مشاوره پلیس استان خراسان رضوی مراجعه کرد داستان زندگی اش را این گونه تعریف کرد:

 

چشم هایش فکرم را حسابی مشغول کرده بود، جلوی آینه می ایستادم و با خودم حرف می زدم. حس عجیبی بود، تمام هوش و حواسم به گوشی تلفن همراهم بود تا پیامی از او ببینم و لحظه شماری می کردم زنگ بزند. اولین بار در آن جشن تولد شوم بود که پسرعمویم را دیدم، چند دقیقه ای با هم صحبت کردیم.

 

با نگاهش دلم را لرزاند، لحن حرف زدنش برایم جذاب بود. بی مقدمه و در همان مراسم به من ابراز عشق و علاقه کرد و خانواده هایمان را به باد ناسزا گرفت که چرا این همه سال ما را از هم دور کرده اند. از آن شب به بعد، ارتباط من و پسرعمویم در فضای مجازی وارد مرحله ای جدید و هیجانی تر شد. می گفت می خواهد دلش را به دریا بزند و مرا از مادرم خواستگاری کند. قسمش دادم درباره حضورم در جشن تولد به کسی چیزی نگوید، چون بدون اطلاع خانواده ام به جشن تولد دختر عمویم رفته بودم.

 

بعد از مرگ پدرم، به خاطر مادرم، با عموها و عمه هایم قطع ارتباط کردیم، مادرم می گفت وقتي آن ها را می بیند حالت خفگی به او دست می دهد.

 

من دخترعمویم را پس از اين همه سال، در فضای مجازی پیدا کردم. به او پیام دادم و بعد هم به جشن تولدش دعوت شدم و برادرش را دیدم  و ... . انگار همه این اتفاقات افتاد تا سرنوشت خودم را این طور خراب و سیاه کنم، پسر عمویم به خواستگاری آمد.

 

مادرم به شدت مخالف بود، خانواده عمویم نیز مخالف بودند. اما ما سماجت کردیم. کار به دعوا و تهدید کشید. من و پسر عمويم در برابر بی تفاوتی خانواده های مان ساکت نماندیم و تهدیدهای مان جدی تر شد.

 

مادرم می ترسید بلایی سر خودم بیاورم، برای همین کوتاه آمد و این ازدواج با وجود مخالفت خانواده عمویم انجام شد. شوهرم می گفت با خانواده اش قطع ارتباط می کند و به هیچ  کس اجازه نخواهد داد در زندگی مشترک مان دخالت کند.

 

البته مادرم از همان روز اول دلهره داشت و می گفت به عاقبت این ازدواج خوش بین نیست. چند ماه از دوران عقد ما گذشت. خانواده عمویم کمی از تب و تاب لجبازی هایشان افتاده بودند و به ظاهر با پسرشان آشتی کردند. حتی به خانه ما آمدند و مادرم نیز با روی باز از آن ها پذیرایی کرد. اما این خانه از پای بست ویران بود و لبخندهای ظاهری در آتش کینه های قدیمی سوخت. کم کم اختلاف هایی بین من و شوهرم به وجود آمد. اختلاف هایی که مسبب آن بزرگترهای مان بودند. یک بار جر و بحث مان اوج گرفت. شوهرم قهر کرد و به خانه پدرش رفت. او حدود یک ماه هیچ خبری از من نگرفت، داشتم دیوانه می شدم. به سراغش رفتم و عذرخواهی کردم. او مرا به خانه رساند.

 

همان روز وقتی می خواستم لباس هایش را داخل ماشين لباسشويي بيندازم یک بسته مشکوک پیدا کردم. از او درباره این بسته توضیح خواستم. سروصدا راه انداخت و از خانه بیرون زد.

 

حالش اصلا خوب نبود. با زن عمویم مشورت کردم. می گفت با دوستان لاابالی رفت و آمد دارد و باید هرچه سریع تر سر خانه و زندگی خودتان بروید تا مسئوليت زندگي او را از دوستانش جدا كند.

 

این مسئله مهم را از مادرم پنهان کردم و به هر بدبختی بود زندگی مشترک خود را آغاز کردیم. چهار ماه از بدترين روزهاي زندگي ام گذشت، فهمیدم با یک معتاد بی مسئولیت که از نظر اخلاقی نیز تعهدی به من ندارد زندگی می کنم.

 

دوباره دعواي مان سرگرفت و او كه رفتار طبيعي نداشت رفت  و گم وگور شد، بعد هم برگشت و گفت: دوستم ندارد.

 

من طلاق گرفتم و چون دچار افسردگی شدید شده بودم به مرکز مشاوره آرامش پلیس خراسان رضوی آمدم، کاش برای مشاوره قبل از ازدواج هم به اینجا می آمدم.

 

سخن کارشناس

 

درباره اين ماجرا نظر يكي از مدرسان مهارت هاي زندگي را جويا شديم. دكتر« حميد نجات » معتقد است:

 

در زندگي هر فرد سه واقعه مهم وجود دارد ، « تولد ، ازدواج و مرگ»، و ازدواج يكي از مراحل مهم زندگي است كه بر خلاف 2 اتفاق ديگر همچون تولد و مرگ كه ما در آن نقشي نداريم در اين مرحله مي توانيم انتخاب گر باشيم.

 

هر فرد در هنگام ازدواج بايد معيارها و ملاك هايي براي انتخاب همسر مناسبِ مدِ نظر خود داشته باشد. اگر به اين ملاك ها و معيارها توجه كافي داشته باشيم ديگر نخواهيم گفت «ازدواج، هندوانه اي سر بسته است» چرا كه با رعايت اصول عقلي و منطقي در كنار توجه به مسائل احساسي و عاطفي و از همه مهم تر با مشاوره هاي قبل از ازدواج، آينده يك پيوند زناشويي تا حدودي مي تواند قابل پيش بيني باشد.

 

در مشاوره هاي قبل از ازدواج تست ها و آزمون هاي شخصيتي وجود دارند كه هر دو طرف بايد به آن پاسخ بدهند و اين پاسخ ها مي توانند فرد را در انتخاب درست راهنمايي كنند.

 

دكتر نجات افزود: در بررسي اين ماجرا نمي خواهيم بگویيم مادر سميه و پدر شوهر و مادر شوهرش مقصر بودند يا او و همسرش، بلكه مي خواهيم بگویيم كه در هر شرايطي اگر افراد به ملاك ها و معيارهاي درست انتخاب همسر دقت كافي داشته باشند تا حدود زيادي از بروز مشكلات بعدي پيشگيري شده وپس از ازدواج نيز در صورت مواجه با اختلاف نظر و سلايق، كه در هر زندگي مشترك طبيعي است، افراد خواهند توانست مديريت صحيح و درستي بر موقعيت هاي خود داشته باشند.

 

اين مدرس دانشگاه تاكيد كرد: يكي از اصول مهم در گام اول انتخاب اين است كه فرد بايد خوب مشاهده كند و حتي از نظر ظاهري نيز طرف مقابل خود را برانداز كرده و سپس وارد مصاحبه و گفت و گو و مرحله آشنايي شود چرا كه در مواردي مي بينيم زوجين پس از گذشت مدتي از زندگي مشترك خود مي گويند من، همسر قد بلند، لاغر، چاق و ...مي خواستم و شريك زندگي ام با خواسته دلم يكي نيست.

 

دكتر نجات، خودشناسي را يكي از اصول مهم در ازدواج موفق دانست و گفت: فرد بايد در مرحله نخست خودش و آرمان ها و اهداف و ارزش هايش را خوب بشناسد، نقشه، ايده و هدف مشخص خود را براي راه زندگي بداند.

 

نكته مهم ديگر اين كه تشابه و تفاوت شخصيتي لازم است، اما نمي توان به صرف اين كه فرد كاملا شبيه من است يا كاملا متفاوت است تن به ازدواج داد و يا از ازدواج صرف نظر كرد.

 

دكتر نجات خاطر نشان كرد: آشنايي با مهارت هاي ارتباطي، كه شامل گوش دادن فعال، پذيرش واقعيت هاي مثبت و منفي و خنثي، پذيرش تفاوت آدم ها، تفاوت نگرش، باورها، عقايد و ارزش ها، مهارت بيان احساسات، مهارت ابراز وجود، مهارت حل مسئله، تفاهم و مذاكره، مهارت تلاش و نگهداري از رابطه عاشقانه و ... مي شود، براي پايداري زندگي مشترك بسيار ضروري هستند.

 

وي توجه به اصل فروتني در زندگي مشترك را نيز مهم برشمرد و افزود: همه ما ضعف هايي داريم و در روابط صميمي مان بيشتر اين ضعف ها را نشان مي دهيم. يكي از معيارهاي ازدواج موفق اين است كه فرد، توانايي پذيرفتن اين كه شريك زندگي اش كامل نيست را داشته باشد، بنابراين هر زماني كه دچار اشتباه شد مي تواند با رعايت اصل صبر و بخشش بر موقعيت هاي هيجاني مديريت كند.

 

اين مدرس مهارت هاي زندگي اظهار داشت: نكته ديگر اين كه، متاسفانه با سرگرمي مفرط زوجين در فضاي مجازي، ممكن است آنها زمان كافي براي همديگر اختصاص ندهند كه اين مسئله نيز در آغاز راه و ادامه مسيرزندگي بسيار حائز اهميت است.

 

وي در ادامه افزود: سميه و پسرعمويش اصل بسيار مهم مكاشفه را ناديده گرفتند، يعني آنها به قصد تحقيق و بررسي از زندگي اجتماعي طرف مقابل خود نيازي به پرسش و جستجو نمي ديدند تا دريابند وجهه اجتماعي طرف مقابل چگونه است.

 

در اين رابطه تحقيق از آشنایان، دوستان، همسايگان و همكاران ضروري است تا از روحيات، اخلاق و كردار فرد با خبر شوند، ضمن آن كه شناسايي دوستان يك فرد مي تواند تا حدودي گوياي شخصيت و منعكس كننده روحيات فرد باشد.

 

نويسنده: غلامرضا تديني راد؛ كارشناس رسانه معاونت اجتماعي پلیس خراسان رضوي

12jav.net

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها
سیف 1397/06/04
یکسریها تو زندگیشون از مهندسی معکوس استفاده میکنن یعنی اول میرن بدبخت میشن بعد میان مشاوره میگیرن

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.