2024/04/24
۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
طلاق به خاطر حمله سگ خانگی

طلاق به خاطر حمله سگ خانگی

زن جوان می گوید نمی تواند وجود سگ را در خانه تحمل کند و شوهرش می گوید همسرش به حیوان حسادت می کند.

دوات آنلاین -ورود سگ خانگی به خانه لادن و سیروان دردسر بزرگی ایجاد کرد؛ دردسری که زندگی مشترک این زوج را تحت تاثیر قرار داد و آنها را تا پای طلاق کشاند. وقتی این سگ به لادن حمله و او را زخمی کرد، این زوج پایشان به دادگاه خانواده باز شد.

 

درخواست زن جوان

لادن زمانی که مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت درباره ماجرای زندگی اش گفت: چهار سال است با سیروان زندگی می کنم. در این مدت او هر از گاهی میگفت می خواهد سگ بخرد. همیشه هم مخالفت می کردم. چون دوست نداشتم حیوان خانگی داشته باشم. با این حال او حرف خودش را می زد و می گفت یک روز این کار را انجام می دهم. هربار که این حرف را میزد به او می گفتم هر وقت سگ به این خانه آمد، من از اینجا می روم. با این حال سیروان مرتب در مورد سگ می گفت، تا اینکه بالاخره کار خودش را کرد. او یک سگ خرید و به آپارتمان آورد. اما چه سگی. یک سگ وحشی که اهلی نبود. اصلا به درد زندگی در آپارتمان نمی خورد.

 

به او گفتم حداقل این سگ را عوض کن و یک سگ کوچک بخر. ولی باز هم حرف مرا گوش نکرد، تا این که چند روز پیش وقتی به خانه آمدم، قلاده سگ باز بود و به سمت من حمله کرد، تا به خودم آمدم مرا گاز گرفت.

 

از آنجا که هیچ وقت اجازه ندادم به من نزدیک شود، برای همین به سمتم حمله کرد. من آن شب راهی بیمارستان شدم اما ماجرا به همین جا ختم نشد. سیروان باز هم حاضر نشد اشتباهش را بپذیرد. می گفت تو با این سگ بد رفتاری کردی برای همین او به تو حمله کرده است.

 

وقتی این حرفها را شنیدم، خیلی تعجب کردم، شوکه شدم و باور نمی کردم او باز هم کوتاه نیاید و حرف خودش را بزند و یک سگ را به من ترجیح بدهد. آن سگ مرا مجروح کرد اما باز هم شوهرم از آن سگ دفاع کرد. او سگ را به من ترجیح داد. برای همین من هم دیگر نمی خواهم او را ببینم و تصمیم گرفته ام برای همیشه از او جدا شوم.

 

توضیحات شوهر در دادگاه

در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی این زن به یک سگ هم حسادت می کند. من همیشه آرزو داشتم یک سگ خانگی داشته باشم. اما لادن همیشه غر میزد. من هم سعی می کردم به او احترام بگذارم. بعد از چهار سال بالاخره او راضی شد من یک سگ بگیرم. ولی باز هم غر زد که چرا این رنگی خریدی، چرا از این نژاد سگ خریدی. باز هم چیزی نگفتم. تا اینکه یک روز سگم به سمتش رفت، لادن هم شروع کرد به فریاد زدن. همین باعث شد زخمی شود، آن هم یک زخم بسیار سطحی از آن لحظه فقط دارد فریاد می زند و داد و دعوا به راه می اندازد.

 

حاضر نیست لحظه ای کوتاه بیاید، مرتب می گوید همه چیز تقصیر من است، می خواهد مرا تنبیه کند. او خودش راضی شد سگ بگیرم. ولی به دنبال بهانه می گشت که دعوا به راه بیندازد و این سگ را از خانه بیرون کنم.

 

در آخر هم گفت دیگر حاضر نیست در کنار من زندگی کند. برای همین من هم دیگر نمی خواهم در کنار این زن زندگی کنم. او به خاطر یک سگ زندگیمان را نابود کرد.

 

در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.

 

منبع:تپش- جام جم

12jav.net

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.