2024/04/20
۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
رانندگی با جسد همسر در صندوق عقب خودرو

رانندگی با جسد همسر در صندوق عقب خودرو

در حال رانندگی بودم که با همسرم درگیر شدم. در آن درگیری یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و مقابل چشمان دختر خردسالم همسرم را به قتل رساندم.

دوات آنلاین -مرد جوانی که پس از قتل همسرش در تهران جسد وی را در صندوق عقب گذاشته و تا شهرستان دزفول رانندگی کرده ‌بود به زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه می‌شود.

 

مرد جوان تسلیم شد

به نوشته روزنامه جوان ۱۰ اردیبهشت‌ماه امسال، مردی ۳۴‌ساله به نام پرهام وارد یکی از کلانتری‌های شهرستان دزفول شد و به قتل همسرش اکرم اعتراف کرد. او گفت: «من همسرم را در تهران به قتل رسانده‌ام و جسدش را در صندوق عقب خودرو گذاشته و به اینجا منتقل کرده‌ام.»

 

 مرد جوان ادامه داد: «من ساکن تهران هستم، اما خانواده‌ام در دزفول زندگی می‌کنند. مدتی بود با همسرم اختلاف داشتم تا اینکه روز گذشته در بزرگراه بسیج تهران در حالیکه همسر و فرزند دو ساله‌ام در خودرو نشسته بودند و من هم در حال رانندگی بودم، بار دیگر با همسرم درگیر شدم. در آن درگیری یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و مقابل چشمان دختر خردسالم همسرم را به قتل رساندم.»

 

او در ادامه گفت: «بعد از قتل جسد را داخل صندوق عقب ماشین گذاشتم و راهی دزفول شدم تا قبل از مراجعه به اداره پلیس، فرزندم را به خانواده‌ام بسپارم.»

 

با اقرار‌های مرد جوان، مأموران خودروی وی را بررسی کردند و با تأیید اظهارات آن مرد با جسد زن جوانی روبه‌رو شدند که با ضربات چاقو کشته شده‌بود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی و انجام تحقیقات اولیه بازپرس از آنجائیکه قتل در تهران اتفاق افتاده‌بود، پرونده را به دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع داد.

 

اعترافات مرد همسرکش

پس از آن بود که متهم به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و مقابل بازپرس با اقرار به جرمش در شرح ماجرا گفت: «من و همسرم سال‌۸۴ با هم ازدواج کردیم و صاحب دو دختر ۱۱‌ساله و دو ساله بودیم. ما با هم اختلاف داشتیم، اما این یکسال آخر اختلافمان خیلی شدیدتر شده‌بود، به همین خاطر اکرم بار‌ها مرا تهدید کرده بود که می‌خواهد طلاقش را بگیرد، اما من راضی به جدایی نبودم.»

 

متهم ادامه داد: «ما اهل دزفول بودیم و خانواده‌ام در آنجا ساکن بودند. به همین خاطر تعطیلات عید به دزفول رفتیم و بعد از چند روز همراه همسر و فرزند خردسالم راهی تهران شدیم، اما دختر بزرگم در دزفول ماند. خانواده همسرم در شمال زندگی می‌کردند به همین خاطر به دیدن آن‌ها رفتیم و بعد از چند روز دید و بازدید دوباره به تهران برگشتیم.»

 

متهم در خصوص قتل گفت: «در راه برگشت بودیم که همسرم بار دیگر حرف از جدایی زد و کار به درگیری رسید. با اصرار‌های او بود که عصبانی شدم و گفتم همین الان به دفترخانه می‌رویم و از هم جدا می‌شویم. حوالی اتوبان بسیج بودیم که دنبال دفترخانه می‌گشتم، اما همسرم شروع به فحاشی کرد و یک قرص خورد و با خوردن قرص حالش بد شد. در آن شرایط ناگهان یک چاقوی کوچک از کیفش بیرون آورد و مرا تهدید به مرگ کرد. با دیدن این صحنه کنترل اعصابم را از دست دادم و چاقو را از دستش گرفتم و چند ضربه به او زدم.»

 

متهم در آخر گفت: «دختر خردسالم در صندلی عقب نشسته بود که با دیدن این صحنه شوکه شده‌بود و مدام گریه می‌کرد. نمی‌دانستم با جسد چکار کنم این شد که آنرا داخل صندوق عقب گذاشتم و می‌خواستم خودم را تسلیم پلیس کنم، اما قبل از آن تصمیم گرفتم دخترم را تحول خانواده‌ام بدهم تا سرگردان نشود. راهی دزفول شدم و با برادرم تماس گرفتم. وقتی برادرم آمد ماجرا را برایش تعریف کردم و دخترانم را به او سپردم. سپس نزد پلیس رفتم و ماجرا را تعریف کردم.»

 

با اقرار‌های مردجوان، دختر ۱۱‌ساله آن‌ها مورد بازجویی قرار گرفت. او در توضیح به مأموران گفت: «مدتی قبل مادرم مدام بر سر موضوعات بی‌ارزش پدرم را اذیت می‌کرد. چند بار درباره این موضوع با او صحبت کردم، اما بار آخر عصبانی شد و گفت در این باره دخالت نکنم. مادرم قصد داشت از پدرم جدا شود، اما پدرم راضی به طلاق نبود. از مرگ مادرم ناراحت هستم، اما از پدرم شکایتی ندارم و اعلام گذشت می‌کنم.»

 

با این درخواست، پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات و صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. به این ترتیب متهم به زودی در شعبه دهم دادگاه در وقت رسیدگی از خودش دفاع خواهد کرد.

12jav.net

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.