معمای پیدا شدن 2 وارث ناشناس برای یک مقتول

دوات آنلاین-پیدا شدن دو وارث در پرونده قتل زنی که عاملان جنایت آن ناشناخته باقیمانده است، بازپرس ویژه قتل تهران را با معمایی تازه مواجه کرده است.

به گزارش جوان، اوایل بهمن سال ۹۶، مأموران کلانتری ۱۰۶ نامجو از قتل زن میانسالی در منزلش در شرق تهران باخبر شدند.

با اعلام این خبر، بازپرس جنایی همراه تیمی از کارآگاهان به محل حادثه اعزام شدند. تیم جنایی بعد از شکستن قفل در از سوی مأموران آتش نشانی با جسد خون آلود آن زن روبه رو شدند که در پذیرایی خانه اش روی زمین افتاده بود.

آلت قتاله نیز چاقو بود که در محل حادثه کنار جسد قرار داشت، جسد که به خاطر گذشت زمان بوی بدی گرفته بود به دستور بازپرس ویژه قتل به پزشکی قانونی منتقل شد و پرونده با موضوع قتل عمد در دستور کار قرار گرفت.

تحقیقات در این زمینه آغاز شد تا اینکه مأموران با تشخیص هویت زن میانسال دریافتند او پروین نام دارد و دو بار ازدواج کرده است، اما هر دو شوهرش فوت کرده اند به همین خاطر مدتها تنها زندگی می کرده است.

ادعای اولیای دم اولی

در حالیکه تحقیقات برای شناسایی عامل یا عاملان قتل ادامه داشت، پسر ۳۲ ساله‌ای به نام آرمان با مراجعه به اداره پلیس ادعا کرد پسر مقتول است.

او در توضیح به مأموران گفت: «پدر و مادرم بعد از ازدواج با هم اختلاف داشتند تا اینکه من به دنیا آمدم اما پدرم در همان زمان کودکی فوت کرد. مادرم به خاطر اختلافی که با خانواده پدرم داشت مرا به آنها سپرد و بعد از آن هرگز سراغی از من نگرفت، این گذشت تا اینکه بزرگ شدم و وقتی ۲۶ ساله شدم عمه ام ماجرا را برایم تعریف کرد. او به من گفت مادرم سرطان دارد و می خواهد مرا ببیند از مادرم به خاطر اینکه مرا رها کرده بود دلخور بودم اما دلم برایش سوخت و به دیدنش رفتم، دو سالی با او رفت و آمد داشتم و با هم زندگی می کردیم تا اینکه سال ۹۴ با هم اختلاف پیدا کردیم. با او تماسی نداشتم تا اینکه چند روز قبل از مرگش باخبر شدم، حالا به عنوان تنها اولیای دم می خواهم قاتل مادرم را پیدا کنید.»

ادعای اولیای دم دومی

بعد از ثبت اظهارات پسر جوان این بار پسر ۳۰ساله ای به نام شهروز به اداره پلیس رفت و او هم مدعی شد پروین مادر او است. مرد جوان به مأموران گفت: سال ها قبل پدر و مادرم به خاطر اختلافی که با هم داشتند از هم جدا شدند، بعد از طلاق آنها با پدرم زندگی می کردم و هر وقت هم سراغ مادرم را می گرفتم او بهانه های مختلفی می آورد تا اینکه چند سال قبل پدرم بیمار شد و خانه نشین شد. او بیماری سختی گرفته بود و دکترها از او قطع امید کرده بودند، این شد که او قبل از مرگش در مورد راز چند ساله با من صحبت کرد و گفت در این مدت به من دروغ گفته و مادرم زنده است اما آدرس و نشان دقیقی از مادرم نداشت.

پسر جوان ادامه داد: با اطلاعاتی که پدرم به من داده بود تلاش کردم و مادرم را پیدا کردم، مدتی با او زندگی کردم اما با هم اختلاف پیدا کردیم و باعث شد دیگر به دیدنش نروم.

پسر جوان ادامه داد: در این مدت یکی از دوستانم فوت کرد. برای پیدا کردن آدرس قبر او به سایت بهشت زهرا رفتم و در حالیکه اسم دوستم را جست و جو می کردم اسم مادرم به چشمم خورد، شوکه شدم و باورم نمی شد بلافاصله با شماره او تماس گرفتم اما تلفن همراهش خاموش بود. از نگرانی به آدرس خانه اش رفتم که فهمیدم مادرم به قتل رسیده است، حالا به عنوان اولیای دم درخواست دارم قاتل یا قاتلان او را شناسایی کنید.

با معرفی دو پسر جوان به عنوان اولیای دم، بازپرس پرونده دستورات لازم را برای مشخص شدن هویت هر دو پسر جوان را صادر کرد تا اسناد و مدارکی در رابطه با نسبت شان با مقتول ارائه دهند.

همچنین به دستور بازپرس پرونده، مقرر شد هویت پدر و مادر زن میانسال از ثبت احوال استعلام شود تا مشخص شود او چند بار ازدواج کرده و بررسی شود به طور دقیق چند فرزند دارد.