اعترافات عامل قتل 3 عضو یک خانواده
دختر 8 ساله وقتی که دید دوست پدرش اقدام به قتل پدر و نامادریاش کرده خواست آنها را نجات دهد اما خودش قربانی شد. اولیایدم برای قاتل درخواست قصاص در ملاءعام کردند.
دوات آنلاین-مرد معتاد که مدعی است اعضای خانواده دوستش را به خاطر توهم کشته در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.
اوایل سال جاری زنی به پلیس گزارش داد که فرزند 7 سالهاش به نام بیتا گم شده است و از پدر او و نامادری اش هم خبری نیست. با توجه به شکایت این زن و شکایت خانواده سایر گمشدگان تحقیقات ماموران در این خصوص آغاز شد.
مادر بیتا به پلیس گفت: من و پدر بیتا سال 92 از هم جدا شدیم و دو سال بعد هر کداممان با فردی دیگر ازدواج کردیم. بیتا با پدرش زندگی می کرد البته سحر نامادری بیتا با او رابطه خوبی داشت و دخترم را اذیت نمیکرد اما من دوست داشتم بچه پیش خودم باشد. ضمن اینکه متوجه شده بودم پدر بیتا احتمالا اعتیاد هم دارد. دو ماه قبل به دادگاه رفتم و درخواست حضانت فرزندم را کردم قاضی به من گفت فصل امتحانات است بهتر است صبر کنی تا فصل امتحانات تمام شود بعد پرونده را بررسی میکنیم و اگر پدر اعتیاد داشته باشد حضانت بیتا را به تو میدهم. چون حرفش منطقی بود من هم قبول کردم. چند روز قبل از این حادثه تعطیلات بود و دخترم پیش من بود با سحر قرار گذاشتم و بچه را به او تحویل دادم و از فردای آن روز دیگر از دخترم و سحر و پدر دخترم خبری ندارم. من به مدرسه دخترم هم رفتم و مدیر گفت بیتا چند روزی هست که به مدرسه نیامده است.
این در حالی بود که خانواده سحر و دانیال هم همین ادعا را مطرح کرده و خواستار رسیدگی به موضوع شدند.
بعد از گفتههای این افراد پلیس تلفن همراه دانیال را مورد بررسی قرار داد و متوجه شد که او آخرین بار با فردی به نام مهدی در تماس بود. ماموران متوجه شدند مهدی فردی مواد فروش است که از مدتی قبل دوستیاش را با دانیال آغاز کرده است.
وقتی مهدی بازداشت شد ابتدا منکر همه چیز شد اما بعد از یک هفته لب به اعتراف گشود و گفت: من دانیال و سحر و بیتا را به باغ مادرم دعوت کرده بودم داشتیم خوش میگذارندیم و میخندیدم. من بیرون رفتم تا غذا بیاورم وقتی برگشتم دانیال به سمت من حمله کرد و گفت تو به زن من نظر داری من نمی دانم او چرا چنین تصوری کرد. من برای دفاع از خودم دانیال را کشتم. سحر و بیتا آنجا بودند سحر فریاد زد و به بیتا گفت که فرار کند و جان خودش را نجات دهد اما بیتا قبول نکرد میخواست پدر و نامادری اش را نجات دهد. او یک آجر برداشت که به سرم من بزند به او گفتم نترس. من خودم پدرت را نجات میدهم. بعد سحر را کشتم و آخر سر هم بیتا را به قتل رساندم.رفتم کمی هروئین کشیدم و بعد اجساد را دفن کردم.
تحت تاثیر مواد بودم
با اعتراف متهم و پیدا شدن اجساد و جمع اوری سایر مدارک کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. روز دوشنبه متهم پای میز محاکمه رفت. اولیایدم هر سه مقتول پرونده درخواست قصاص در ملاءعام برای متهم کردند.
وقتی متهم پای میز محاکمه رفت یکبار دیگر آنچه اتفاق افتادهبود را شرح داد و گفت: من تحت تاثیر مواد مخدر این کار را کردم چون خیلی مواد مصرف کرده بودم بعد از قتل ها هم مواد کشیدم.
قاضی از متهم پرسید چه موادی استفاده کردی؟
متهم گفت: هروئین کشیدم.
قاضی گفت: چرا شیشه مصرف نکردی تو که شیشه هم داشتی؟
متهم گفت: چون هروئین حالم را بهتر میکرد اما شیشه حالم را بدتر میکرد.
قاضی خطاب به متهم گفت: پس تو قوه تشخیص داشتی که چه چیز برایت خوب است بنابراین نمیتوانی بگویی که تحت تاثیر مواد مرتکب قتل شدی؟
متهم به این صحبت قاضی پاسخی نداد.
بعد از گفتههای متهم و وکیل او هیات قضات برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند.
12jav.net