طلاق زوج سالخورده بهخاطر تلفن
مرد مسن میگوید زنش به تلفنش جواب نمیدهد و به همین دلیل میخواهد او را طلاق بدهد.
دوات آنلاین-زن و مرد سالخورده پس از سالها زندگی مشترك و با داشتن فرزند و نوه، تصمیم به جدایی گرفتند. آنها هفته گذشته برای ارائه دادخواست طلاق خود راهی دادگاه خانواده شدند و انگیزه خود از این جدایی را دعوا بر سر جواب ندادن به تلفن همراه اعلام كردند.
مرد میانسال وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت درباره ماجرای زندگیشان چنین گفت: 30 سال است كه با حمیده زندگی میكنم. صاحب دو فرزند و چهار نوه هستیم. هر دو فرزندمان هم ازدواج كردهاند. از وقتی فرزندانمان ازدواج كردند و رفتند، دعوا و درگیریهای من و حمیده هم شروع شد. سر هرچیزی بهانه میگرفت و دعوا به راه میانداخت. همیشه با هم جر و بحث میكردیم. چند بار فرزندانمان آمدند و ما را با هم آشتی دادند، ولی زندگی من و حمیده هیچوقت درست نشد تا اینكه چند روز پیش دعوا و درگیری شدیدی بین ما سر گرفت. آن هم بر سر تلفنهمراه؛ ماجرا از این قرار بود كه حمیده یك روز صبح از خانه بیرون رفت.
چند ساعت گذشت و هرچه با تلفنهمراهش تماس گرفتم، جواب نداد. خیلی نگران شدم. حتی با فرزندانمان هم تماس گرفتم و آنها هم نتوانستند با مادرشان ارتباط برقرار كنند. تا اینكه چند ساعت بعد حمیده به خانه برگشت و گفت گوشیاش روی حالت بی صدا بوده و تماسها را نشنیده است. خیلی عصبی شدم. چون این اولین بار نبود كه حمیده جواب تلفنهمراهش را نمیداد. همیشه گوشی را با خودش میبرد، اما كسی نمیتوانست با او ارتباط برقرار كند. چون همیشه گوشی را داخل كیفش میگذاشت و هیچوقت صدای زنگ تلفنش را نمیشنید. حتی وقتی در خانه هم بود باز هم جواب نمیداد. همیشه به او میگفتم پس چرا تلفن همراه داری؛ آن را بفروش. اما قبول نمیكرد. بارها سر این موضوع با او دعوایم شده بود، ولی اهمیت نمیدهد. با خودش نمیگوید ممكن است خانوادهام نگرانم شوند.
وقتی بیرون است، حتی یك بار به تلفن همراهش نگاه هم نمیكند. این بار وقتی چند ساعت ما را نگران كرد دیگر نتوانستم تحمل كنم. داد و فریاد به راه انداختم و حمیده هم از خانه قهر كرد. دو سه هفته به خانه برنگشت. تا اینكه در نهایت تصمیم گرفتیم از هم جدا شویم.
در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم مردی عصبی بود. از وقتی پیر شده بداخلاقتر هم شده است. به همه چیز گیر میدهد و سر هر موضوعی دعوا به راه میاندازد. تا اینكه چند وقت پیش سر اینكه تلفن همراهم را جواب ندادم، چنان دعوایی به راه انداخت كه دیگر نتوانستم او را تحمل كنم. از خانه بیرون آمدم. شوهرم به خاطر همین مساله، وقتی از بیرون به خانه برگشتم سرم فریاد كشید و كلی بد و بیراه گفت. هرچه سعی كردم او را آرام كنم فایدهای نداشت.
مرتب توهین میكرد و حتی وسایل خانه را هم میشكست. دیگر طاقت نیاوردم. رفتار شوهرم همیشه با من بد بوده و باید توهینها و فریادهایش را تحمل میكردم. صبر و طاقت من هم اندازهای دارد. همان زمان تصمیم گرفتم از خانه بروم و دیگر به آنجا نروم. تحمل كردن شوهرم برایم غیرممكن شده است. این بار تصمیم گرفتم آزاد شوم و برای خودم زندگی كنم تا حداقل به آرامش برسم.
در پایان نیز قاضی سعی كرد این زوج را از جدایی منصرف كند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موكول كرد.
منبع: جام جم
12jav.net