حاشیه‌های عجیب باشگاه استقلال

دوات آنلاین-استقلال در نقل و انتقالات این فصل به یک تیم نوپا تبدیل شد. تیمی با چهره‌ای جدید، مربی جدید و بازیکنانی که بسیاری از آنها تجربه سنگین فضای استقلال را ندارند در این میان حاشیه‌های عجیب استقلال را رها نمی‌کند.

ایران ورزشی نوشت: سخت است چنین تیمی شروعی توفانی داشته باشد یا در شروع لیگ آنچنان بدرخشد که در کورس قهرمانی قرار بگیرد. اتفاق عجیبی رخ نداده که استقلال با آن کیفیت متوسط عملکردش در نقل و انتقالات، در آغاز لیگ بحران نتیجه‌گیری را باز هم تجربه کند.

اما استقلال فقط دچار بحران نتیجه نیست، بلکه داستان‌های عجیبی را پشت سر می‌گذارد و هربار دچار مسائلی وقتگیر، بی‌مصرف و پردردسر می‌شود. اتفاق آخر و از دست رفتن مهاجم خارجی موضوعی بود که باید خارج از اختیار باشگاه بدانیم.

اگر به مدیریت امیرحسین فتحی انتقادات بسیاری داریم، نباید از فرصت حمله به او در ماجرایی که یک اتفاق نادر در فوتبال ایران محسوب می‌شود، استفاده شود. از او به اندازه کافی درباره بسیاری از تصمیماتش می‌توان انتقاد کرد.

منتقدان این‌روزهای فتحی اغلب مدیرانی از گذشته باشگاه استقلال هستند که یا دیگر دوران مدیریت مدیرانی مثل آنها گذشته و یا خود آنچنان در دوران مدیریت‌شان ناکام یا دچار هیاهوهای پوچ بوده‌اند که عجیب است همواره می‌خواهند در نقش دانای کل اظهارنظر کنند.

عملکرد فتحی بی‌شک انتقادبرانگیز است اما صف کاظم اولیایی، علی فتح‌الله‌زاده و دیگران برای هوار و انتقاد و جوسازی چندان جذابیتی برای کسی ندارد، حتی اگر رسانه‌های بی‌مخاطب آنها دست برندارند.

هیاهوی این‌روزها بر سر برکناری فتحی از مدیریت باشگاه استقلال اگر در انتقاد به عملکرد دوران مدیریت اوست، می‌تواند حرف بیراهی نباشد اما اگر سوءاستفاده از فرصت‌ها برای حذف اوست، چندان اعتباری نمی‌تواند پیدا کند.

باشگاه استقلال هر وقت بخواهد می‌تواند مدیرعاملش را تغییر دهد اما بدترین زمان برای چنین تغییراتی، موقعیت‌هایی است که تحت تأثیر یک جو، شکننده شوند و تصمیم بگیرند.

فتحی نتوانست در نقل و انتقالات معاون ورزشی متخصص یا کمیته فنی متخصصی را به کار بگیرد و در خرید بازیکن هدفمند باشد. او با خطیر که تخصصی هم در این کار نداشت، دچار چالش‌هایی شد و فتحی پس از جدایی خطیر نتوانست آسیب‌های مصاحبه‌های عجیب - و فاش کننده چهره واقعی معاون پیشین استقلال- را کنترل کند.

انتخاب‌های بعد از خطیر برای همکاری در باشگاه و ایجاد ارتباط با استراماچونی، انتقادبرانگیز و بی‌ربط به استقلال بودند. فتحی در تنظیم روابطش با استراماچونی نیز موفق نبود و مجموعه‌ای از این ماجراها دوران اخیر مدیریت او را سؤال‌برانگیز می‌کند. پیش‌تر نیز در نحوه کنار گذاشتن شفر و تصمیماتی دیگر حکایت‌های خوبی به یادمان نمی‌آید اما ناکامی در خرید گری هوپر یا باختن در پرونده سوپرجام مسائلی نیستند که بی‌توجه به سوابق پیشین بتوانند مدیری را بازنده جلوه دهند یا منجر شوند به اینکه مدیریت او را تمام‌شده تلقی کنیم.

فتحی هنوز به ثمره همکاری استراماچونی با استقلال نرسیده است و مدیر جانشین او نیز طبق ریتم همیشگی، چهره‌ای متفاوت با مدیران باشگاه‌های ایرانی نخواهد بود.

برای استقلال مهم‌تر از این هیاهوی اخیر چگونگی بازگشت به لیگ و عملکرد فنی در مسابقات است، همان‌چه انگار باشگاه استقلال و استقلالی‌ها فراموشش کرده‌اند.