2024/04/20
۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
شعری از بوستان سعدی / یکی را تب آمد ز صاحبدلان

شعری از بوستان سعدی / یکی را تب آمد ز صاحبدلان

دوات آنلاین-شعری از بوستان سعدی را درباره قناعت بخوانید:

 

یکی را تب آمد ز صاحبدلان/ کسی گفت شکر بخواه از فلان

 

بگفت ای پسر تلخی مردنم/ به از جور روی ترش بردنم

 

شکر عاقل از دست آن کس نخورد/ که روی از تکبر بر او سرکه کرد

 

مرو از پی هر چه دل خواهدت/ که تمکین تن نور جان کاهدت

 

کند مرد را نفس اماره خوار/ اگر هوشمندی عزیزش مدار

 

اگر هرچه باشد مرادت خوری/ ز دوران بسی نامرادی بری

 

تنور شکم دم به دم تافتن/ مصیبت بود روز نایافتن

 

به تنگی بریزاندت روی رنگ/ چو وقت فراخی کنی معده تنگ

 

کشد مرد پرخواره بار شکم/ وگر در نیابد کشد بار غم

 

شکم بنده بسیار بینی خجل/ شکم پیش من تنگ بهتر که دل

12jav.net

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.