2024/03/29
۱۴۰۳ جمعه ۱۰ فروردين
آزار دختر جوان بعد از بیهوشی

آزار دختر جوان بعد از بیهوشی

زمانی که گیج و منگ با سر و وضعی آشفته به خودم آمدم متوجه اصل داستان شدم اما اثری از پسر حیله گر نبود و هراسان و وحشت زده و با حالی خراب راهی خانه مان شدم.

دوات آنلاین-«فریب صحبت های شیک و پوشالی اش را خوردم. نمی دانم برای جبران اشتباهی که کردم چه رفتار و کاری باید انجام دهم، در حقیقت گیج و منگ شده ام. نمی دانم چطور پسر شیطان صفت توانست مرا بازیچه خود قرار دهد»؛ این ها بخشی از صحبت های دختری است که در پی عشق خیالی در دام گناه و پسر هوس ران گیر افتاد.

 

او با چشمانی اشک بار می گوید: ماجرا از روزی آغاز شد که پسری با نگاه هایش مرا شکار کرد. روزی در خیابان منتظر وسیله نقلیه عمومی بودم که پسری مقابلم آمد و با گفتن چند جمله کوتاه باعث شد نگاهم را از روی گوشی بردارم و دل به صحبت هایش ببندم. نمی دانم چه شد که بی اختیار بعد از چند لحظه سوار خودروی او شدم. در مسیر به خودم می گفتم که بعد از چند روز خوش و بش کردن او را رها خواهم کرد  و با این کار حداقل تجربه ارتباط با جنس مخالف برایم باقی می ماند. در مسیر پسر چرب زبان چنان مرا به رگبار الفاظ قشنگ و فریبنده اش بست که اصلاً مجال نداد جواب تمجیدهایش را بدهم و فقط دهانم باز بود و مدام می خندیدم. بعد از آشنایی ابتدایی مدتی از طریق فضای مجازی و به شکل حضوری با او در ارتباط بودم و البته تصمیم داشتم بعد از مدتی در یک فرصت مناسب که هنوز کسی به ماجرا پی نبرده او را کنار بگذارم اما این ها خیال واهی بود چون تا می آمدم از او دل بکنم پایم شل می شد و به خودم می گفتم این آخرین بار است و بعد از آن دوباره در منجلاب گشت و گذار با پسر هوس ران غرق می شدم. وقتی پسر حیله گر توانست اعتمادم را جلب کند نقشه پلیدش را به اجرا گذاشت.

 

 روزی به بهانه آشنایی بیشتر همراه با او وارد خانه ای شدم و بعد از کمی خوش و بش و صرف تنقلات مختلف او یک لیوان شربت به من تعارف کرد و بعد از آن از هوش رفتم و او مرا مورد آزار و اذیت قرار داد.

 

 زمانی که گیج و منگ با سر و وضعی آشفته به خودم آمدم متوجه اصل داستان شدم اما اثری از پسر حیله گر نبود و هراسان و وحشت زده و با حالی خراب راهی خانه مان شدم.

 

بعد از ورودم به خانه اول با مادرم رو به رو شدم و در یک لحظه از شدت ناراحتی زیر گریه زدم و تمام ماجرا را برای او بازگو کردم. مادرم هول کرد و رنگش سفید شد.  بعد از چند روز با مشورت مادرم تصمیم گرفتیم از دست پسر حیله گر شکایت کنیم تا قانون او را به سزای عمل اش برساند، هر چند خودم بیشتر از همه مقصر بودم و با ساده اندیشی ام فرصت سوء استفاده را در اختیار او گذاشتم.  

12jav.net

 

دیدگاه‌ها
بی نام 1398/06/12
نتیجه دوستیهای خیابانی آخرش همینه ...چراباید یه دختر عفیف وباحیا با چندتاحرف پسری فوری دنبالش بره ؟!مقصر خود دختره وگرنه تادختر نخواد کسی حتی نگاه چپم به اونمیکنه

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.