دوات آنلاین-شعری پندآموز از بوستان سعدی را بخوانید:
جوانی سر از رای مادر بتافت/ دل دردمندش به آذر بتافت
چو بیچاره شد پیشش آورد مهد/ که ای سست مهر فراموش عهد
نه گریان و درمانده بودی و خرد/ که شبها ز دست تو خوابم نبرد؟
نه در مهد نیروی حالت نبود/ مگس راندن از خود مجالت نبود؟
تو آنی کز آن یک مگس رنجهای/ که امروز سالار و سرپنجهای
به حالی شوی باز در قعر گور/ که نتوانی از خویشتن دفع مور
دگر دیده چون برفروزد چراغ/ چو کرم لحد خورد پیه دماغ؟
چو پوشیده چشمی ببینی که راه/ نداند همی وقت رفتن ز چاه
تو گر شکر کردی که با دیدهای/ وگر نه تو هم چشم پوشیدهای
معلم نیاموختت فهم و رای/ سرشت این صفت در نهادت خدای
گرت منع کردی دل حق نیوش/ حقت عین باطل نبودی به گوش
12jav.net