مردی پدرش را تکه تکه کرد
من پدرم را دوست نداشتم اما قصد کشتن او را هم نداشتم آن روز نتوانستم خودم را کنترل کنم.
دوات آنلاین-پسری که به خاطر بدرفتاری پدرش در دوران کودکی با او درگیر شده و وی را به قتل رساندهاست روز چهارشنبه جزئیاتی از قتل خشن پدرش را در دادگاه توضیح داد.
به گزارش دوات آنلاین یک سال قبل مردی به پلیس گزارش داد برادرش پدرش را به قتل رسانده است. او از ماموران خواست به خانهاش بروند. با حضور پلیس در خانه، متهم به قتل بازداشت شد و جسد تکه تکه شده پدر وی نیز به پزشکی قانونی انتقال یافت.
این پروندهبا اعتراف متهم و شکایت اولیای دم برای رسیدگی به شعبه 8 دادگاه کیفری استان تهران فرستادهشد. متهم روز چهارشنبه پای میز محاکمه رفت. در ابتدای جلسه رسیدگی کیفرخواست علیه او خوانده شد و سپس اولیایدم در جایگاه قرار گرفتند آنها گفتند به دلیل اینکه قاتل برادرشان است درخواستی برای قصاص او ندارند اما از دادگاه میخواهند حبس طولانی مدت برای او درنظر بگیرد.
برادر بزرگ مقتول گفت: پدر من مرد بداخلاقی بود و ما را اذیت میکرد اما لایق چنین مرگی نبود. ما پدرمان را دوست داشتیم و وقتی مفقود شد دنبال او میگشتیم تا اینکه متوجه شدیم برادرمان قاتل اوست. برادرم آبروی ما را بردهاست. مادرمان روزهای سختی را میگذارند. آنقدر ناراحت است که در آستانه نابینایی قرار گرفته است وما نمیخواهیم رنج دیگری به دردهایش اضافه شود.
سپس نوبت به متهم رسید. او اتهاماتش را قبول کرد و گفت: من 40 سال از دست پدرم سختی کشیدم او مرد بداخلاق و خسیسی بود. وقتی مریض میشدیم پول نمیداد به دکتر یا بیمارستان برویم. وقتی بزرگ شدیم هر کسی برای خودش شغلی پیدا کرد. برادرانم کار میکردند و خرج خانه را میدادند من اما هرگز نتوانستم کارهای پدرم را فراموش کنم .کارهایی که او با من کرد باعث شد زندگیام تباه شود. به سمت اعتیاد رفتم. من 20 سال از عمرم را به جرم سرقت و مصرف مواد مخدر در زندان گذارندم. هیچ شغلی نداشتم و خانوادهام هزینهام را میدادند. روز حادثه من از پدرم پول خواستم طبق معمول فحاشی کرد و پول نداد. آن روز برادرانم سرکار رفتند و خواهرم مادرم را که بیمار بود به بیمارستان برد. وقتی با پدرم تنها شدم دوباره سراغ او رفتم و گفتم پول لازم دارم. نداد و دعوا کردیم. او به من حمله کرد و من هم با شمشیر ضربهای به او زدم و او را کشتم. بعد جسد را به انباری بردم و در چهار روز هر وقت خانه خلوت بود جسد را با اره مثله میکردم. میخواستم جسد را بیرون ببرم و هرکدام را یک طرف بیندازم اما در آخرین روز برادر کوچکم فهمید و گفت میداند من پدرم را کشتم و خواست که واقعیت را بگویم و بعد هم پلیس را خبر کرد.
متهم در بیان آخرین دفاعیاتش گفت: زندگی من به خاطر رفتارهای پدرم خراب شد و از بین رفت و به یک فرد مجرم تبدیل شدم . من پدرم را دوست نداشتم اما قصد کشتن او را هم نداشتم آن روز نتوانستم خودم را کنترل کنم.
بعد از گفتههای متهم و وکیل مدافع او هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
حکم این متهم هنوز صادر نشده اما به نظر شما چه عواملی بیش از همه در این جنایت نقش دارند؟ آیا اعتیاد متهم باعث این قتل شد؟ رفتارهای نادرست مقتول باعث شد چنین قتلی به وقوع بپیوندد؟ یا ...
12jav.net