لینکهای دانلود قانونی فیلم سرکوب + نقدی بر اولین تجربه سینمایی رضا گوران
لینکهای دانلود قانونی فلیم سرکوب با مصرف اینترنت نیم بها در این مطلب آمده است و میتوانید نقدی بر این فیلم را نیز بخوانید:
دوات آنلاین-سرکوب اولین فیلم سینمایی رضا گوران است. او با تجربهای که در تئاتر کسب کرده به سینما آمده و سرکوب را ساخته است. لینکهای دانلود قانونی سرکوب در زیر آمده است. ضمن اینکه افشین علیار در جوان آنلاین نقدی بر سرکوب نوشته است که میخوانید:
ورود کارگردان سرکوب از تئاتر به سینما
زمانی که یک کارگردانِ تئاتر به سینما میآید و میخواهد فیلم بسازد تمرکز اولیهاش در ساختار و اجراست به همین دلیل در بعضی از فیلمهای اول چنین فیلمسازانی میزانسن مهمترین عنصری است که به چشم میآید. اغلب هم در اجرا موفق میشوند چراکه کارگردان نمایش اشراف بیشتری به ترکیب و چیدمان دارد.
فیلمهایی که کارگردانهای نمایش آنها را میسازند از حرکات دوربین بیشتری برخوردارند. کارگردان نمایش در درامپردازی مهارت و سلیقه بیشتر یا بهتری دارد و تمامی نکاتی که گفته شد در اولین فیلم سینمایی رضا گوران قابل مشاهده است، اما اینکه تا چه اندازه گوران از عناصر نمایش در سینما استفاده کرده قابل بررسی است. گوران پس از ساختن چند نمایش به سینما آمده تا خودش را محک بزند. وقتی در فیلم متمرکز میشویم ضعفها یا حفرههای داستان مشخص میشوند.
دانلود قانونی فیلم سرکوب
دانلود فیلم سرکوب با کیفیت 480
دانلود فیلم سرکوب با کیفیت 720
دانلود فیلم سرکوب با کیفیت 1080
آسیب در فیلمنامه سرکوب
سرکوب از لحاظِ فیلمنامه آسیب دیده است و این به دلیلِ ذوق فیلمساز در تجربهگرایی سینمایی است. گوران با استفاده از تجربه و مهارت در نمایشسازی فیلمی ساخته مشابه یک نمایش، اما در سرکوب فقط یک قاب وجود دارد و یک تدوین و شمایل کلی فیلم به یک نمایش شباهت دارد. تک لوکیشن بودن فیلم و ایجاد روابط بین شخصیتها قدری قابل توجیه است، اما باید دید که فیلمساز از این پرداختها چه هدفی دارد؟
سه خواهر به همراه یک مادر که فراموشی دارد و یک پرستار در فیلم حضور دارند. قرار است فیلم با این چند شخصیت جلو برود، اما موضوع اصلی فیلم درباره پدر خانواده است که در فیلم حضور ندارد، ما فقط درباره این پدر میشنویم که ظالم بوده و باعث شده این سه خواهر زندگی معمولی نداشته باشند حتی آزار و اذیتهای پدر باعث شده که فرزند پریسا به بیماری اوتیسم مبتلا شود که سرمنشأ آن به استرسهای فراوان پریسا برمیگردد، پروانه و پریا و پریسا حتی زندگی رو به راهی ندارند و نتوانستهاند یک زندگی مستقل و رابطهای محکم را ادامه دهند، آنها تربیت اشتباه و عملکرد خشمناک پدر را مسبب نافرجامی خود در زندگی میدانند و حالا هر کدام به نوعی وارد داستان میشوند و درباره حرف میزنند، پدر غایب است و اگر قرار است به واسطه دیالوگ تبدیل به شخصیت شود باید بیشتر با آن آشنا شویم و احساس همذاتپنداری میان مخاطب با سه خواهر باید رخ دهد، اما گوران برای اینکه موضوع شغل پدر را باز نکند ترجیح داده تعریفها در سطح بماند، به طور مثال ارتباط پریا با یک مرد متأهل دلیل مهمی برای شناخت پدر و نحوه تربیتش نیست.
بیشتر بخوانید: نگاهی به فیلم سرکوب ساخته رضا گوران؛ قرص سرگیجه فراموش نشود
در یک سکانس پریا در حال گریه کردن است و در اتاق تعداد زیادی زونکن و پرونده به صورت نامنظم چیده شده که باز این معلوم نمیکند شغل پدر چیست! بازپرس است یا مأمور اطلاعات؟
آیا مأمور اطلاعات اجازه انبار کردن این پروندهها را در خانه دارد؟ هر از گاهی دوربین در تنهایی مادر را گیر میآورد و مادر به زبان ترکی دیالوگهایی درباره شوهرش میگوید که منطق این دیالوگها به زبان ترکی مشخص نمیشود، متوجه نمیشویم مادر واقعاً آلزایمر دارد یا خودش را به فراموشی زده است. ارجاع میدهم به سکانسی که مادر خودش را در دستشویی حبس کرده و زمانی که تلفن زنگ میخورد و خبر از مرگ پرویز میدهند، مادر خودش مات و مبهوت بیرون میآید!
این تعلیق وجود دارد که آیا مادر آلزایمر دارد یا نه، دختر کوچک خانواده اساساً کارکردی برای فیلم ندارد جز پیدا کردن مدارک خسرو!
از طرفی دیگر فیلم پس از ۲۰ دقیقه از ریتم میافتد و گوران مسئله صیغه شدن ملیحه را پیش میکشد که اساساً تاثیری در روند فیلم ندارد و جالب است که وقتی پریسا موضوع صیغه شدن ملیحه و پدر را میفهمد به پریا و پروانه نمیگوید که باز هم منطق این نگفتن مشخص نمیشود. در یک سکانس پریسا به ملیحه میگوید که پسرش به بیماری اوتیسم مبتلاست، حضور این بچه در چند سکانس جلوتر چه معنایی دارد؟
زمانی که آقای ابراهیمی هم با یکسری آدم برای جمعآوری پروندهها میآید باز هم شغل پدر معلوم نمیشود و مخاطب دچار حدس و گمان میشود و زمانی که پرونده خسرو پیدا میشود تا حدودی کار پدر رو میشود، اما نه واضح و شفاف، فیلمساز برای اینکه فیلمش دوباره دچار افت ریتم نشود در سکانسهای پایانی مرگ خسرو را پیش میکشد که غافلگیرکننده است، اما توضیحش کافی نیست. سکانس آخر ورود دخترِ ملیحه و بارش باران تمثیل است که با موضوع فیلم مطابقتی ندارد، ترک کردن اهالی خانه میتوانست بهترین پایان برای فیلم باشد.
سرکوب، تجربهای قابل قبول
سرکوب برای یک فیلمساز اولی تجربه قابل قبولی است، اما گوران اگر در فیلمنامه و روند روایی آن تمرکز بیشتری انجام میداد و از ایجاد حفرههای فیلمنامه جلوگیری میکرد و اگر میتوانست به شکلی ملموس به شغل پدر بپردازد، شکل اثر راضیکنندهتر بود، اما محتوای سرکوب تحت تاثیر ذوقزدگیهایی قرار گرفته که باعث نافرجامی اصل ماجرا و سرکوبی کلیت فیلم شده است. ریتم داستان اگر چه کند است، اما تدوین بهرام دهقانی کمک بزرگی به آن کرده، ولی دو ضعف جدی در ساختار دیده میشود؛ یکم: دوربین سرکشی که التهاب بیش از حدی دارد و چرخشها و حرکات اضافیاش منطق قابل قبولی ندارد. دوم: موسیقی متن که در بیشتر نماها شروع به نواختن میکند که کارکردی ندارد. از نکات مهم فیلم میشود به بازیهای بازیگران اشاره کرد که رضا گوران به دلیل سابقه تئاتریاش توانسته به درستی بازی بگیرد.
12jav.net