فرجام خونین عشق ممنوع زن متاهل

دوات آنلاین-رابطه مخفیانه زن جوان با مرد مجرد چنان عمیق شد که نقشه قتل شوهرش را طراحی و با همدستی دو نفر اجرا کرد. این زن و دو متهم دیگر پرونده دیروز در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند.

به گزارش دوات آنلاین فروردین ماه یک سال قبل خبر گم شدن مرد جوانی به نام نیما به ماموران داده شد. آنها باخبر شدند همسر نیما بعد از گم شدن او موضوع را مخفی کرده و به پلیس چیزی نگفته‌ است به همین دلیل به او ظنین شدند تا اینکه این زن مورد بازجویی قرار گرفت. او سرانجام اعتراف کرد و گفت: من مدتهابود که با همسرم مشکل داشتم و به همین خاطر با فردی به نام کامبیز برای کشتن او دست به یکی کردیم و کامبیز و دوستش نیما را به قتل رساندند.

سه متهم بازداشت شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند. آنها هر سه به اتهام خود اعتراف و جزئیات را بیان کردند.

پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه رسیدگی که در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برگزا شد ابتدا کیفرخواست علیه متهمان خوانده‌شد و با توجه به اینکه اولیای‌دم صغیر بودند معاون قوه‌قضاییه از سوی آنها درخواست قصاص کرد.

در ادامه کامبیز به عنوان متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: نیما به خاطر کار ما کشته شد اما قرار نبود قتلی اتفاق بیفتد. او گفت: من و مینا مدتها بود که با هم رابطه داشتیم و من عاشقش شده‌ بودم تا اینکه متوجه شدم او شوهر دارد اما برای من خیلی دیر شده‌ بود چون عاشق مینا شده‌ بودم. مینا به دلیل اختلافات شدیدی که با شوهرش داشت می‌خواست او را از سر راه بردارد و به همین خاطر پیشنهاد قتل را داد. شب حادثه به بهانه بیماری به همراه شوهرش از خانه خارج شد و بعد هم جایی با من قرار گذاشت. من هم موضوع را به دوستم گفتم البته نگفتم که می‌خواهیم کسی را بکشیم و گفتم کاری دارم و از او خواستم که بیاید مهران آمد و گفتم می‌خواهم کسی را گوشمالی بدهم بعد هم به‌عنوان مسافرکش نیما و مینا را سوار ماشین کردیم و به سایت زباله اطراف خاتون‌آباد بردیم و در آنجا با کش دست و پایش را بستیم و با اضافی کش هم دور گردنش را بستیم و بعد هم من با سنگ چند ضربه به سرش زدم. قصدمان تنبیه بود و اصلا نمی‌خواستیم او را بکشیم.

در ادامه متهم ردیف دوم در جایگاه قرار گرفت مهران گفت: من از ماجرای آدم‌ربایی و کاری که کامبیز می‌خواست بکند اصلا خبر نداشتم و فکر می‌کردم قرار است یک گوشمالی ساده باشد در موضوع آدم‌ربایی هم من نقشی نداشتم. به نیما گفتیم سوار شو او هم بدون مقاومت سوار شد. بعد هم به سمت سایت زباله رفتیم و کامبیز او را به قتل رساند.

در ادامه مینا متهم ردیف سوم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من هیچ نقشی در قتل نداشتم و در جریان موضوع هم نبودم البته با کامبیز رابطه داشتم دوستش نداشتم اما آنقدر تنها و بی‌پناه بودم که با او رابطه برقرار کردم و بعد از آن هم که فهمید شوهر دارم تصمیم گرفت نیما را بکشد. نیما من را خیلی کتک می‌زد. خیلی اذیت می‌کرد. او یک بار از خانه رفت و دوسال نیامد. با این حال من راضی به مرگ نیما نبودم و هیچ حرفی هم درباره اینکه شوهرم را بکشند. نگفتم.

در این هنگام قاضی به متهم گفت پیامک‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد تو از کامبیز خواستی شوهرت را بکشد. متهم جواب داد: من سواد ندارم و همسرم یا دختر خواهرشوهرم متن پیامها را برایم می‌فرستادند و احتمالا آنها چنین کاری کردند.

متهم گفت: من هرچه اعتراف کردم به خاطر ترس بود و درخواست دارم اعترافات مرحله بازپرسی را در نظر نگیرید.

در ادامه جلسه رسیدگی برای بررسی اتهام زنای محصنه کامبیز و مینا غیر علنی شد و هر دو متهم اتهام را رد کردند. با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.