کارگردان سریال گاندو: ماموران امنیتی در آخر سریال به شخصیتی به نام هاشمیان میرسند
این مجموعه تلویزیونی فشارهای غیرمستقیم بر شخصیتها و افرادی دارد که دستی بر آتش دارند و خواسته و ناخواسته درگیر فساد در جامعه و تمامی محورهایی که به نظام ختم شدهاند، میشوند.
دوات آنلاین-سریال گاندو بی شک یکی از خوشساختترین سریالهای سالهای اخیر تلویزیون است که موضوع حساس و مهمی را هم بهعنوان سوژه انتخاب کرده. گفتوگو با جواد افشار کارگردان سریال گاندو را بخوانید:
*سریالهای کمی با موضوع جاسوسی و امنیت ملی در تلویزیون ساخته شده است. آفت اینگونه از سریالها این است که نگاه صفر و صدی در آن لحاظ میشود. پلیسی که صددرصد خوب است حتی در اسم و پوشش و شخصیتهای منفی که همهچیزشان بد است. در «گاندو» اراده بر این بود کلیشههای رایج قبلی شکسته شود و سراغ ساختار جدید بروید؟ در عمل هم همین اتفاق افتاد؟
بله، تا اندازه زیادی، چراکه کشور ما در شرایط و برهه تاریخیای قرار گرفته که منطقه کانون توجه ماجراهاست و خیلی از اتفاقات دنیا در این موضوع نقشآفرینی میکنند، به هر حال طبیعتا خیلی از مسائل سیاسی، نظامی، اقتصادی در آن تاثیر دارد و به همین دلیل این مجموعه و قصه به اتفاقات تاثیرگذار این جوانب برمیگردد. اگر محور مشخصی در ذهن دارید، بیان کنید تا توضیح دهم.
*نگاهی به کارنامه کاری شما نشان میدهد تنوع ژانر زیادی درکارهایتان است. ژانرهای مختلفی را در موضوعات متفاوت و بدون هیچ ترسی تجربه کردید. در موضوعاتی موفق و جسارتا برخی از آثار هم، آنچنان که باید دیده نشد. ولی برایم جالب بود بعد از سریال «آنام» به سراغ سریالی آمدید که میدانیم چه مشکلاتی دارد. از فشارهای بیرونی تا مقابله با کلیشههای رایج در تصویرسازی پلیس و مامور امنیتی.
خیلی سعی کردیم به این نکات توجه کنیم و همین مسائل روز که درموردش حرف زده میشود را نشان دهیم. کسانی هستند که لقب آقازادگی و وابستگی به شخصیتهای بلندپایه نظام دارند که در هر صورت رانتی شامل حالشان میشود یا به هر نحوی دستی بر منابع قدرت و ثروت دارند. طبیعتا پرداختن به این موضوع کار دشواری است، آن هم به جهت حساسیتهایی که وجود دارد و هم اینکه خودتان میدانید ممکن است به خطوط قرمز یا ممیزیهایی ختم شود.
ما تمام تلاشمان این بوده بیشتر در جهت مطالبات مردم حرکت کنیم که این روزها مطالبات بهحقی هم دارند و این مطالبات بهحق در ظاهر و باطن مطالبات خود نظام هم هست. یعنی بهنوعی انگار بیماریای یا غده سرطانیای در درون حکومت و دولت شکل گرفته که همه آن را تحلیل میکنند، ولی خیلیها هم به آن دامن میزنند و خیلیها هم درواقع به قوت گرفتن این غده سرطانی کمک میکنند؛ بنابراین به اعتقاد من، این مجموعه تلویزیونی فشارهای غیرمستقیم بر شخصیتها و افرادی دارد که دستی بر آتش دارند و خواسته و ناخواسته درگیر فساد در جامعه و تمامی محورهایی که به نظام ختم شدهاند، میشوند.
البته طرح بحث مفاسد اقتصادی، بخشی از این سریال است و مهمتر از آن بحث ایجاد شبکههای جاسوسی است که به هر حال درکشور درحال توطئه و فضاسازی هستند و پیامش هم کوچکترشدن سفره اقتصادی کشورمان است و فشارها هم روزبهروز بهواسطه تحریمها بیشتر میشود. ما سعی کردیم در این مجموعه در جهت آگاهی و آشنایی مردم با متدهای جاسوسی تا اندازهای ریزنمایی کنیم که مردم بتوانند درک بهتر و بیشتری داشته باشند.
*راجع به تنوع ژانرهای مختلفی هم که انتخاب میکنید، توضیح دهید.
من خیلی نگران این تنوع نیستم. هر بار که احساس میکنم قصهای جذابیتهای لازم را دارد و میتواند برای مردم مفید باشد، آن را شروع میکنم. مثلا آثار طنز و کمدی را هم سالها پیش تجربه کردم، ولی احساسم این بود شاید هنری میخواهد و برای کسانی است که توانایی و ذوق بیشتری دارند و آن را رها کردم و فعالیت زیادی هم در این زمینه نکردم. بیشتر کارهای جدی، درام، ملودرامهای خانوادگی و اجتماعی مدنظرم بود. حالا این کار مقداری فضای سیاسی و ژانر ضد جاسوسی داشت که در کشورمان هم خیلی کم به آن پرداخته شده است. خوشحالم بعد از سالها که تلویزیون این عرصه را خالی کرده بود، ما توانستیم قدمی برداریم.
*چیزی که تاکنون از سریال دیدیم، همنشینی موضوع جاسوسی با آقازادههاست. یعنی ارتباطی از سریال که قرار است بین این دو قشر برقرار شود یا خطراتی که دو قشر میتوانند برای کشور داشته باشند.
بله، همانطور که اشاره کردید هردو نفر آنها میتوانند خطرآفرین باشند، به دلیل اینکه در دنیا با صراحت اعلام شده است ما درگیر جنگی اقتصادی هستیم و این دروغ نیست بلکه واقعیت است و این جنگ اقتصادی محورهای متفاوتی برای نبرد دارد. یکی از این محورهای جدی و اساسی، مسائل جاسوسی است که بتوانند از طریق چنین رویکردی، پشتوانه اقتصادی، رویکردهای اقتصادی، فعالیتها و چرخه اقتصادی کشور را از طریق شبکههای جاسوسی رصد و آسیبشناسی کنند و بتوانند نقاط ضعف را تهدید کرده و از همان نقاط ضربه بزنند. این مهمترین خط داستانی سریال (گاندو) است که از طریق ایجاد شبکههای جاسوسی، نقاط ضعف اقتصادی کشور را شناسایی کنند و به بنیه اقتصادی ما ضربه بزنند.
*چقدر به کارگیری کاراکترهایی مثل جیسون رضاییان و آقازادهای که به طرز عجیبی شبیه یکی از چهرههای مشهور اینستاگرامی است، برای جذابشدن روایت شما طراحی شده است؟
کلا در سریالهای ژانر جاسوسی این پازلها هستند که تشکیلدهنده درام میشوند و ممکن است خیلی از آدمها ارتباطی به هم نداشته باشند. شبکهها و پازلهای جاسوسی ممکن است الزاما هیچ خط ارتباطی یا سرنخی با هم نداشته باشند، ولی همگی یک هدف و مسیر را طی میکنند.
در این قضایای جاسوسی، برخی وقایع مثل قطعات پازل هستند که در ظاهر بیربط بهنظر میرسند، ولی به کمک بچههای باهوش امنیتی که عمدتا جوان و مستعدند، به سرنخهایی میرسیم که میتوانند این قطعات پازل را کنار هم بچینند و ما در قصه «گاندو» شبکه گستردهای را نشان دادیم که در انتها به شخصیتی به نام «هاشمیان» ختم خواهد شد.
*بعد از قسمت اول شما واکنشی راجعبه بحث آقازادگی و این مسائل نداشتید؟ ممکن است قسمتهایی از سریال حذف یا سانسور شود؟
امیدوارم چنین اتفاقی نیفتد.
*در قسمت اول که این اتفاق یعنی سانسور یا حذف نیفتاده، درست است؟
ما خیلی مقاومت کردیم این اتفاق نیفتد، ولی موضوع خیلی کمرنگ است. اما امیدوارم تا آخر بتوانیم روی همین ریل حرکت کنیم، چون آنقدر سرنخها و دیالوگها لبه تیغ قرار دارند که با هر کدام آنها ممکن است یکی از شخصیتهای ما سست یا تحلیل شوند و ما امیدواریم که خیلی درگیر این ماجراها نشویم.
*در فیلمنامهنویسی با آرش قادری قبلا کار کرده بودید. سریال «برادر» را با هم ساختید. «برادر» و «گاندو» تفاوتهای زیادی دارند. آیا دنیای ذهنی شما و قادری شبیه هم است یا اینکه آرش قادری طوری مینویسد که شما دوست دارید؟
بله، آرش از دوستان خیلی قدیمی من است و ما هم ذهنیت و هم دیدگاهی نزدیک به هم داریم. نکته دیگر اینکه آنقدر اعتماد بین ما دو نفر شکل گرفته که میتوانیم به هم تکیه کنیم و احیانا نقاط خلأ درام را با یکدیگر تکمیل کنیم و خوشبختانه در دو کاری هم که با آرش داشتیم در یک زمینه با هم حرکت کردیم و فکر میکنم که همکاری خوب و درستی است.
*انتخاب آقای داریوش فرهنگ و کامبیز دیرباز، انتخاب خودتان بود. با توجه به اینکه این دو چهره قبلا نقشهای مشابه را بازی کرده بودند.
اینها طبیعتا جزء هنرپیشههای درجه یک ما هستند، وقتی شما کارنامه آنها را بررسی میکنید، میبینید موفق و خوب عمل کردند و در قالب شخصیتهای جدید آنها را میآورید. البته ناگفته نماند که کامران دیرباز در این مجموعه بازیگر افتخاری است و در فاز بعدی این مجموعه قرار است قهرمان داستان باشد و ما فقط یک معرفی، شروع و پایان از ایشان را در داستان داریم. درباره آقای فرهنگ باید بگویم که وی بازیگر مورد علاقه من بودهاند و دنبال فرصتی بودم نقشی را با ایشان هماهنگ کنم که هم به شخصیت وی نزدیک باشد و هم اقتدار لازمی که ما در این کاراکتر داشتیم را ایفا کند. خوشبختانه فکر میکنم موفقترین انتخاب ما بود که از این انتخاب هم بسیار خوشحال هستیم.
*بخش دوم «گاندو» بلافاصله پخش میشود یا هنوز ساخته نشده؟
احتمالا با فاصله انجام میگیرد، چون قرار است ۱۲ فصل ۳۰ قسمتی باشد که فعلا در حال شروع فیلمبرداری هستیم.
*از بخشهای بعدی چیزی آماده شده است؟
فعلا مشغولیم...
*من سوال دیگری ندارم، نکته پایانی اگر هست، بفرمایید.
نقدهایی صورت گرفته که چرا نیروهای اطلاعاتیمان کم سن و سال هستند؛ اگردوستان یادشان باشد ما در دهه ۶۰، حتی قهرمانهای ۱۸ و ۱۹ ساله هم داشتیم چه برسد به اینکه ما جوانهایی را نشان دادیم که سنشان ۲۱ سال یا بیشتر است. نیروهای امنیتی که در تشکیلات مختلف میبینم واقعا از اینها جوانتر هم بودند که جزء نخبههای سایبری و شبکههای مجازی و مسائل روز هستند و خیلی هم باهوشند که ما از این واقعیت الهام گرفتیم.
نکته دیگر اینکه این قصه یعنی هم اسامی و هم اماکن و شخصیتها براساس داستان واقعی است و اگر کسی تشابهی میبیند باید بهحساب تصادفیبودن و تخیل بگذارد وگرنه اصل داستان واقعی است.
منبع: فرهیختگان
12jav.net