کلاهبرداری با طناب دار

دوات آنلاین-از تمساح خلیج و قورباغه مکران که بگذریم بقیه قاچاقچیان موادمخدر القبی برای شهرت رسانه ای ندارند و اگر هم داشته باشند در نهایت واژه سلطان را چسبانده اند به موادی که قاچاق میکنند و مثلا شده‌اند سلطان کوکائین. با فاصله از این کله گنده‌ها که همه چیز را به میل خود تغییر می دهند و دنیا را می گیرند سرانگشتشان، صدها قاچاقچی ریز و ریزتر هستند که حکم اعدام خورده اند و به وسع‌شان تقلا می کنند برای آزادی، بین این همه قاچاقچی زیرتیغ اما عده ای از اعدام ارتزاق میکنند و وعده خاصی می فروشند، آنچنان مطمئن که حباب تشویش می ترکد و امید جوانه می زند وماجرا آغاز می‌شود.

هیچ آماری نیست که نشان دهد اعدامی‌های موادمخدر چند نفرند و ايضا آماری که بگوید قاچاق مواد مخدر تابه حال جان چند نفر را گرفته، بیفزایید به نبود اطلاعات کافی درباره این که تا به حال چند حکم اعدام قلب شده و چند مرگ با طناب دار جایش را به حبس داده است.

سوژه های این گزارش که در موسسات حقوقی بیتوته کرده اند، ولی میگویند خیلی خوب می توانند حکم اعدام را بشکنند و قاچاقچی‌ها را زنده نگه دارند به این شرط که سرکیسه شل شود و مردم کمی دندان روی جگر بگذارند.

وعده های اغواگر

نه دورند نه دور از دسترس. همین جایند، بیخ گوشمان در تهران و همین نیمه شمالی شهر توي فلان سایت و بهمان آگهی که خدمات حقوقی شان شیر مرغ است تا جان آدمیزاد بدون توقف، بدون مانع و تخت گاز به حکم یا شانس یا اقبال شماره ای می گیریم و آن سوی خط مردی که جوان است و بی حال بله‌ای می گوید و حرف خیلی زود می رسد به حکم اعدام يك عزیز که هفته پیش صادر شده و خانواده بی طاقت است از وحشت دیدن او بالای چوبه دار.

میرویم سر جزئیات، درباره يك کیلو شیشه جاساز شده در وانت، این که عزیزمان را در اسلامشهر گرفته اند و دادگاه همان جا تایید کرده که فرجامش اعدام است با طناب دار. مرد چغر است، از آن بد بدن‌های روزگار که تلفنی نم پس نمی دهند و احتیاط میکنند. بغض ولی کارخودش را می کند و تُن بی جان صدا مفید می افتد تا با او برسیم به فاز دوم بحث.

مرد شده است مسؤول دلداری که خیلی وقت است اعدامی‌ها را زیر تیغ نگه می دارند و خیلی وقت ها درعفوهای دوره ای،اعدام ها می شود ابد. بی تابی مان بیشتر می شود، اما ازاین که عزيز قاچاقچی خانواده این همه بلاتکلیفی بکشد به امیدی واهی؛ اینچنین مقاومت مرد می شکند و می آید سرمیز معامله. میگوید باید حکم اعدام را شکست و به این و آن رشوه‌های دندانگیر داد تا مرگ را تبدیل کنند به حبس طولانی.

مرد در تله است، زیر تیغ اعتراف که وقتی شروع می کند به نرمش، عددهای نجومی از دهانش می پرد، نجومی به اندازه پنج میلیارد تومان.

باز شماره ای گرفته می شود، به همان حکم یا شانس یا اقبال، این بار زنی پشت خط است با گاردی باز که مدام میگوید «ما وكيل‌ها» دارد از گیت فرودگاه رد می شود، مکالمه چند باری بریده می  ود، ولی به سالن پرواز که می رسد همان داستان عزیز زیر تیغ برایش نقل می شود فقط با تبديل يك کیلو شیشه به پنج کیلو هروئین و این که دیوان عالی کشور نیز حکم اعدام را تایید کرده.

زن گوش می دهد و از این وضعیت بغرنج باکش نیست، حتی تضمین می دهد حکم اعدام را خواهند شکست و ریز ریز، عفو خواهند گرفت. او می گوید اصلا کارشان رخنه کردن در کمیسیون عفو است و بارها شده آدم های زیرتیغ را به همین روش نجات داده اند. هزینه این همه بی باکی نیز می شود يك ميليارد تومان که سوای دستمزد چند صد میلیونی وکیل است.

وعده های واهی

یادگاری نوشتن روی دیوار این وعده ها می شود حکایت زنی که برای نجات شوهر قاچاقچی اش از اعدام به نرخ‌های چند سال پیش ۲۷۰ میلیون تومان به یکی از همین موسسات حقوقی پول داد و وعده شکستن حکم اعدام گرفت، ولی به گفته آرش دولتشاهی وکیل فعلی اش نه تنها حکم نشکست و مرد اعدام شد بلکه فرد شماره يك آن موسسه نیز که کلاهبردار بود اکنون متواری است.

دولتشاهی میگوید خیلی از موسسات حقوقی که وعده های رنگ به رنگ می فروشند کارشان اغفال مردم است، موسساتی که از جعل سند و کارچاق کنی گرفته تا شرخری از هیچ کدامشان رو گردان نیستند. با این حال کارن روحانی، عضو هیات مدیره کانون وکلای دادگستری ترجیح می دهد همه را به يك چشم نبیند و بگوید هستند موسسات حقوقی که درست و درمان کار می کنند، او اما می گوید کانون وکلا باهمکاری قوه قضاییه درصدد است تا به موسسات حقوقی نظم بدهد تا راه فریب مردم مسدود شود.

روحانی برای واژه فريب که درمورد این موسسات به کار می برد، يك دلیل متقن دارد و آن این که می گوید در حرفه وکالت، هیچ وکیلی حق تضمین نتیجه کار را ندارد و مرجعی که حق اخذ تصمیم در پرونده ها را دارد فقط وفقط دادگاه و دستگاه قضاست.

جواد صادقی، قاضی دادگاه انتظامی قضات نیز که پرونده تخلفات این گروه حقوقدان روی میزش قرار می گیرد به قطعیت می گوید هیچ حکم اعدامی با اعمال نفوذ در مراحل رسیدگی به پرونده شکسته نمی شود مگراین که ویژگی های پرونده طوری باشد که قضات در رسیدگی های بعدی تشخیص دهند متهم مستحق اعدام نیست.

صادقی می گوید ترفندی که برخی موسسات حقوقی از آن بهره می گیرند و به پشتوانه اش از مردم مبالغ کلان میگیرند این است که مطلعند پرونده مورد نظر به سبب ویژگی هایش منجر به صدور حکم اعدام یا تاییدش نمی شود و آن وقت سیرطبیعی پرونده را به توانایی و مهارت خود ربط می دهند.

زنی که پشت خط تلفن بود طوری با حرارت میگفت پول برایش مهم نیست و مهم این است که خون يك انسان روی زمین ریخته نشود که انگار جگرگوشه اش زیر تیغ بود. او خوب تظاهر میکند و نقشش را خوب بلد است و قاضی دادگاه انتظامی قضات به ما میگفت قوه قضاییه باید درباره این کلاهبرداری ها روشنگری کند تا مردم در دام نیفتند و گرفتار نشوند.

منبع: جام جم