2024/03/29
۱۴۰۳ جمعه ۱۰ فروردين
پانته آ بهرام، بازیگر نقش افسانه در سریال دلدادگان: افسانه در آخر ضربه‌اش را به کسی که سالها دوستش داشته می‌زند

پانته آ بهرام، بازیگر نقش افسانه در سریال دلدادگان: افسانه در آخر ضربه‌اش را به کسی که سالها دوستش داشته می‌زند

من در این سریال که نقش جوانی ام را خانم کیانی بازی می کند بسیار بدجنس ظاهر می شوم به نحوی که حتی به دخترم هم رحم نمی کنم و او را هم شریک جرمم می کنم. نقش افسانه را دوست دارم چون نسبت به کارهای دیگرم متفاوت است و جذاب.

دوات آنلاین-فصل سوم سریال دلدادگان توانسته مخاطابن زیادی را جذب کند. نقش افسانه با بازی پانته آ بهرام یکی از نقش‌های موثر در این سریال است. گفت‌وگو با بهرام را در این رابطه بخوانید:

 

*چه شد که به بازیگری علاقه‌مند شدید؟

 

 علاقه به بازیگری ذاتی است. اگر علاقه حقیقی باشد، نمی‌توانی از آن فرار کنی و هرچه که دوری کنی، بالاخره در جایی دیگر و در سنی دیگر این علاقه برمی‌گردد. عشق و علاقه‌ام چیز دیگری بود. اگر عشق حقیقی به بازیگری یا هر حرفه و هنر دیگری وجود داشته باشد، انسان را به آن سمت خواهد برد و کلا به نظرم بازیگری مجموعه‌ای از رفتارهای بشری است که انسان را به حد تعالی می‌رساند.

 

*خانم بهرام چرا بیشتر فیلم هایی که بازی

 

می کنید کاراکتر است تا تیپ؟

 

 چون من بازیگر کاراکتر هستم و هیچ‌وقت تیپ بازی نمی‌کنم و به کاراکترهایی که چندگانه هستند و بحث روان‌شناختی در آنها وجود دارد، علاقه زیادی دارم و از بازی در این گونه کاراکترها لذت می‌برم.

 

*آیا در مورد نقش‌تان در سریال " دلدادگان" این مسئله وجود دارد؟

 

بله، قصه و شخصیت‌ها به صورت دراماتیک طراحی شده اند و به مسائل تخصصی بسیار خوب پرداخته و می‌توانم بگویم صحنه‌های اکشن کار تماما براساس اتفاقات واقعی شکل گرفته‌اند.

 

*شما نقش افسانه را در سریال دلدادگان  بازی می کنید. کمی از نقش تان برایمان بگویید؟

 

 من در این سریال که نقش جوانی ام را خانم کیانی بازی می کند بسیار بدجنس ظاهر می شوم به نحوی که حتی به دخترم هم رحم نمی کنم و او را هم شریک جرمم می کنم. نقش افسانه را دوست دارم چون نسبت به کارهای دیگرم متفاوت است و جذاب. افسانه در گذر زمان جنسش عوض می شود و درگیر برخی مشکلات می‌شود که در آخر هم ضربه‌اش را به کسی که سالها دوستش داشته می زند و.....

 

*در این همه مدت حرفه بازیگری، سیر این فعالیت را چگونه ارزیابی می کنید؟

 

روز اولی که من وارد صحنه تئاتر شدم برای من سرچشمه ای بود که سیر جاری شدن این حرفه را به من آموخت. دقیقا سرچشمه ای برای من شد برای جاری شدن. خدا را شکر می کنم که جاری هستم و پویا.

 

*برای شناختن نقش تان در قدم اول ابتدا نقش را می خوانید یا فیلمنامه را؟

 مگر می شود که فقط یک نقش را خواند و تصمیم گرفت. اگر با چنین روالی جلو برویم آن وقت در زمان بازی، بازیگر با نقشش تبدیل به یک جزیره می شود.

 

* آیا گذراندن49 سالگی برای خانمی مثل شما می تواند در انتخاب نقش های متفاوت که بالطبع با بالا رفتن سن به شما پیشنهاد می شود برایتان سخت کند؟ به نظر می رسد شرایط بازیگری برای زنان در هر مدیومی این روزها وجود دارد؟

 

به نظرم فقط به سن یک بازیگر ربط نداشته باشد. به طور عام با نوشتن فیلمنامه شخصیت پردازی ها صورت می گیرد و وقتی متن ها، طرح ها و ایده ها که دستمایه فیلمنامه است در فیلم ها، سریال ها و اساسا آثار نمایشی در چارچوب محدود باشد و از سویی با ممیزی و خط قرمزها در سازمان روبه رو باشیم همه این ها باعث می شود تا موضوعات و قصه محدود شود. بالطبع وقتی موضوع محدود شود،شخصیت پردازی ها محدود خواهد شد و با محدودیت شخصیت پردازی، تعداد کاراکترهایی که باید نقش هایی را به عهده گیرند محدود می شود. نتیجه این است که شخصیت ها مقداری به کلیشه نزدیک می شود که بارها در چارچوب مشخص و معین دیده ایم که البته درباره خانم ها  بیشتر صدق می کند. البته به جز شخصیت های  معدود زن که نوشته شده و موفق بوده است، شخصیت هایی

نزدیک به کلیشه وجود دارند که باعث محدودیت در انتخاب نقش می شوند و باعث می شود تا امثال من کمتر بتوانند کار کنند.

 

*شما در سریال "عاشقانه" هم خوب درخشیدید. این سریال را چگونه ارزیابی می کنید؟

 

سریال "عاشقانه" یک ژانر اجتماعی و بسیارزیبا بود که من در آن سریال نقش ریحانه را بازی کردم. بازیگران موفق و بنامی هم بودند که توانستند به خوب از کار در آمدن این سریال کمک کنند. یک مجموعه

 

١5 قسمتی بود که برای پخش از شبکه نمایش خانگی تولید شد  وبه دل خیلی از بیننده ها هم نشست و من برگ برنده را فیلمنامه نویس این فیلم می دانم که بسیار عالی پیش رفت. خوشبختانه کسانی که در این سریال ایفای نقش کردند غالبا یا از دوستان من یا منوچهر هادی بودند و ما مشکلی در ایجاد ارتباط گرفتن و هماهنگی با آنها نداشتیم.

 

* وقتی کارنامه تان را که مرور می کنیممی بینیم بیشتر انتخاب هایتان زن هایی اند که مدام با خودشان در کشکمش اند. همه چیز درونی است و آنچه که بیرون دیده می شود تنها سطح ماجراست.چرا؟

 

یکی از جذابیت های بزرگ بازیگری برای من مواجهه با چالش برای درک یک شخصیت است. برای همین، شخصیت های چندوجهی، خاکستری، حتی مرموز برایم جذابیت بسیاری دارند. شخصیت سطحی احتیاج به بازی ندارد.

 

* پس از گذشت این همه سال فعالیت هنری آیا به جایگاهی که برای خود در نظر گرفته بودید، رسیدید؟

 

جایگاهی که الان دارم خیلی کوچک‌تر از جایی است که باید باشد. شانس در حرفه ما خیلی تاثیر دارد، البته نه در دوره‌ فعلی که کار و فعالیت‌های هنری آلوده خیلی چیزها شده که مهم‌ترین آنها آلودگی مالی و اقتصادی است. آن‌ چیزی که باعث شده من به آن ببالم و افتخار کنم این است که از خانواده‌ای که هیچ ربطی به هنر نداشتند وارد حرفه هنر شدم، با هیچ باند و گروه هنری رابطه ندارم و تا اینجای کار فقط مدیون پشتکار و تلاش خودم هستم. از همان ابتدا یاد گرفتم که با معنای واقعی هنر مسیرم را پیدا کرده و جایگاهم را تثبیت کنم.

 

* سریال دلدادگان در حال پخش است. در این مدت مشغول بازی در فیلم و یا سریالی شده اید؟

 

فعلا که نه مشغول بازی در هیچ کاری نیستم. اما پیشنهاداتی شده که در حال مطالعه فیلمنامه هستم.

 

* جذابیت قصه و نقش هم برای شما مرموز بودن این کاراکتر بود؟

 

می توانم بگویم که در این سریال آن چیزی را که مخاطب می بیند، هنوز همه واقعیت نیست و آن چیزی نیست که در حقیقت وجود دارد. بنابراین من زیاد نمی توانم درباره سریال و نقشم حرفی بزنم. چون کوچکترین اشاره من داستان را لو می دهد.

 

* این جزء ویژگی های این سریال است؟

 

بله مخاطب اگر همچنان همراه شخصیت ها باشد، مدام غافلگیر می شود و همه چیز آن گونه نیست که دیده می شود. قصه سریال "دلدادگان" آنقدر گره و پیچیدگی دارد که هر توضیحی درباره نقش، متضمن آن است که گره جدیدی باز شود؛ لذا ترجیحم این است که درباره نقشم صحبتی نکنم، اما به هر حال همین متفاوت و خاص بودن آن برایم از هر موضوعی مهم‌تر است و این‌که بستری مناسب فراهم بود برای آن‌که مخاطب با کاری متفاوت‌تر از آنچه تا به حال از پانته آ بهرام دیده است مواجه شود.

 

*به هر حال به عنوان مخاطب، سریال را دنبال کردن هم به نوع خود جذابیت دارد. قبول دارید؟

 

 به هر حال من کارهایی را که بازی می کنم، سعی  می کنم خودم به عنوان بیننده کار را دنبال کنم.

 

*معمولا اغلب بازیگران می گویند که حتی سریال هایی را که خودشان بازی می کنند هم تماشا نمی کنند.

 

 اما من سعی می کنم که حتما مخاطب سریال های خودم باشم تا بتوانم به نقاط ضعف و قوت کار پی ببرم و فکر می کنم بازیگر باید به عنوان بیننده هم پیگیر سریال خودش باشد.

 

* شاید به دلیل طولانی بودن سریال، قضاوت کمی زود باشد. اما تا به امروز بازخورد مخاطبان نسبت به سریال "دلدادگان"را چطوردیدید؟

 

در طول این مدت که بازخورد مخاطبان بد نبود. البته برخی از آن‌ها در زمان پخش چند قسمت اول، نسبت به نوع انتخاب بازیگران برای شخصیت‌‌های مختلف قصه اشکال‌هایی می‌گرفتند و انتقاداتی داشتند که البته من به‌شخصه معتقدم انتخاب‌‌ها بسیار هوشمندانه انجام شد. به‌ویژه بازیگرانی که نسبت به بقیه کمتر شناخته‌شده هستند یا برای اولین بار جلوی دوربین رفته‌اند، بسیار خوب ظاهر شدند.

 

* شما در دوره‌ای پا به عرصه تلویزیون گذاشتید که سریال‌ها از کیفیت بالاتری برخوردار بودند. به نظرتان در این سال‌ها تلویزیون چه روندی را طی کرده‌‌ است؟

 

متاسفانه روند مثبتی را طی نکرده‌ایم. در آن زمان شرایط بهتر از الان بود و تلویزیون از سوی مسئولان حمایت می‌شد و با این‌که تعداد شبکه‌‌ها این‌قدر زیاد نبود، اما آثار جذاب و باکیفیت تری به نسبت امروز تولید و پخش می‌شدند. حالا با این‌که توقع داریم با توجه به رقبایی که این رسانه پیدا کرده از جمله ماهواره ها پیشرفتی در این زمینه صورت گیرد، اما هرچه جلوتر می‌رویم شرایط بدتر می‌شود.

 

* منظورتان این است که کارهای خوبی مثل "دلدادگان" هم به همان دلیلی که گفتید دیده نمی شوند؟

 

ببینید من فکر می کنم مردم ما اگر در تلویزیون، سریال خوب با قصه و بازی های خوب ببینند، خودشان هم تمایلی به دیدن سریال های ماهواره ندارند. این یک اصل ثابت شده است که مردم به دنبال سریال های خوب و با کیفیت هستند. اما به دلیل اینکه مدتهاست کار خوب در تلویزیون کمتر ساخته  می شود، تمایلی به دیدن تلویزیون ندارند. سریال خوبی هم مثل "دلدادگان" باید تبلیغات خوبی داشته باشند تا آنهایی هم که از تلویزیون فاصله گرفته اند و  نمی دانند چه کارهایی پخش می شود، باز به این سمت و سو بیایند. من با توجه به تجربیاتی که در این سالها در تلویزیون پیدا کرده ام، اطمینان دارم که اگر در این فضای رقابتی که به وجود آمده، بتواند کارهای خوبی مثل گذشته تولید کند، قطعا مردم ماهواره کمتر تماشا می کنند و ترجیح می دهند سریال هایی را تماشا کنند که داستان و آدم ها و مناسباتش را می شناسند. قصه ها  کاملا با فرهنگ ایرانی همخوانی دارد و بازیگرانش را  می شناسند. اما نمی دانم چرا تلویزیون هیچ تلاشی برای بدست آوردن مخاطب ندارد و علاقه ای هم به بازگشت به روزهای اوج خود ندارد. البته به نسبت سه چهار سال پیش شرایط خیلی بهتر شده و کارهای بهتری هم ساخته می شود.اما این روند از سوی همه شبکه‌‌ها و البته همه مسئولان باید رعایت شود و این اتفاق نیاز به تلاشی جدی دارد. باید محدودیت‌‌هایی که برای تولید سریال‌ها در نظر گرفته شده مورد بررسی قرار گیرد و فضا بازتر شود. باید اجازه دهند فکرها و قصه‌‌های جدید وارد این رسانه شود. مسئولان باید از خطوط قرمز فعلی فاصله بگیرند و اجازه دهند مردم با حقایقی که در پیرامونشان رخ می‌دهد آشنا شوند تا به این ترتیب با آثار تولیدی ارتباط بیشتر و بهتری برقرار کنند.

 

* فکر می کنم شرایط در سینما هم به همین گونه است که مردم کمتر رغبت می کنند به سینما بروند؟

 

به نظرم مشکل سینما این است که یکباره همه تصمیم می گیرند که فیلم کمدی بسازند و یا تصمیم  می گیرند درام بسازند

 

* یعنی طوری که یک موجی در سینما راه می افتد و همه روی آن سوار می شوند؟

 

بله. در صورتی که باید یک برنامه ریزی وجود داشته باشد تا همزمان هم فیلم های کمدی ساخته شود و هم تراژدی و درام و جنگی و…همه این ژانرها نیاز جامعه است و باید در همه زمینه ها فیلم ساخته شود. اما مدتی همه درگیر ساخت فیلم های اجتماعی  می شوند و از بقیه ژانرها غافل می شوند. در صورتی که اصلا خوشایند نیست.  

12jav.net

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.