دوات آنلاین-مردی که با خیانت به همسرش درگیر ماجرایی عجیب شده است وقتی کارش به کلانتری کشید داستان زندگیاش را این گونه تعریف کرد:
تمام بدبختیهایم از آن عروسی شوم شروع شد. به من خیره شده بود و با لبخندهایش دلم را میلرزاند. زن غریبه که میگفتند همکلاسی عروس خانم و از دوستان قدیمی اوست، با چشمهای شیطانیاش مرا اسیر هوا و هوس کرد.
آن شب قرار نبود به این مجلس عروسی برویم. همسرم میگفت چون مهمانی مختلط است، نمیآید. دعوایی راه انداختم و به این بهانه که به احترام برادرم باید در مراسم ازدواج خواهر همسرش شرکت کنم، از خانه بیرون زدم.
دلم پر بود و در مسیر باغ تالار با تکرار این جمله که او عقدهای و حسود و اُمُّل است، با خودم میگفتم چرا همسرم در كارهايي كه دوست دارم، مرا همراهی نمیکند و همیشه ساز مخالف میزند؟!
از شما چه پنهان، در آن مراسم لعنتي دلم را باختم و پس از اختلاطي رو در رو با زن غريبه، شماره تلفنهمراهش را گرفتم. لفظ قلم حرف میزد و میگفت که از شوهرش طلاق گرفته است و یک بچه دارد.
آخر شب و بعد از تمامشدن مجلس عروسی، با دیدن خودروی گرانقیمتش، بیشتر شیفتهاش شدم. نمیدانستم این خودرو مال برادرش است.
از همان شب به بعد تماسهای تلفنی و ارتباط ما در فضای مجازی شروع شد. به من ابراز علاقه میکرد و این در حالی بود که همسرم با نگرانی، حرکات و رفتارم را زیر ذرهبین قرار داده بود. هر روز سؤالپیچم میکرد که کجا میروم و چهکار میکنم.
چهار ماه گذشت. بهطور مخفیانه این زن را به عقد موقت خود درآوردم. او روز اول هیچ نیاز مالی نداشت اما در این مدت تا میتوانست تیغم زد و سرکیسهام کرد.
بازهم دلخوشی پوچی برای خودم ساخته بودم و ادای کسانی را درمیآوردم که یک تکیهگاه عاطفی پیدا کردهاند.
همسرم خیلی سعی میکرد سر از مخفیکاریهایم دربیاورد و مچ مرا بگیرد؛ اما هر موقع میخواست حرفی بزند، دعوا راه میانداختم و یکی - دوبار هم بدجور کتکش زدم.
شرایط به همین منوال میگذشت و من مثل کبک سرم را زیر برف کرده بودم و نمیدانستم در اطرافم چه میگذرد تا اینکه مدت ازدواج موقتمان تمام شد. هفت - هشت میلیون تومان دستی به این زن قرض داده بودم. از او خواستم پولم را پس بدهد. دیگر جواب تلفنم را هم نمیداد. متوجه شدم با مردی در ارتباط است و از شهر خودمان به اینجا آمدهاند. وقتی با دهنکجی او در قبال درخواست پولم روبهرو شدم، دنبالش آمدم و چون خانه یکی از دوستانش را بلد بودم، آنها را پیدا کردم. رفتم پولم را بگیرم که با آن مرد جوان رو در رو شدم. دعوای ما اوج گرفت و به کلانتری آمدیم. من برای حفظ آبرویم، از پولم گذشتم؛ ولی آن زن دستبردار نیست و میگوید بهخاطر مزاحمت، قصد شکایت دارد. برای خودم متأسفم. این پول را از گلوی زن و بچهام زدم.
حالا میفهمم چقدر به همسرم ظلم کردهام. او راست میگفت؛ آدم اگر برای خودش حرمت قائل باشد، هر جایی نمیرود و هر کاری نمیکند.
گفتوگو با كارشناس:
درباره اين ماجرا نظر، يكي از مدرسان مهارتهای زندگي را جويا شديم. «طيبه روغنگر» میگوید: در چنین روابطی، ضعف ايمان تقوا و نداشتن شناخت درست از مسائل ديني و وسوسه شیطان، زمینه ورود اکثر افراد به اینگونه باتلاقهای متعفن را فراهم میسازد؛ همچنانکه رسول اکرم(ص) درباره ارتباط با زن و مرد نامحرم فرمود: "بین زنان و مردان نامحرم جدایی ایجاد کنید تا باهم برخورد و تماس نداشته باشند زیرا هنگامیکه آنان رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و باهم رفتوآمد داشتند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد که درمان نخواهد داشت."
دختر و پسري كه ازدواج میکنند، در آغاز پيوند زناشویی خود متعهد میشوند با یکدیگر در تمامی ابعاد زندگی مشترک، حسن معاشرت و تشریک مساعی داشته باشند. این موضوع میتواند در زمینههای جنسی، عاطفی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و روانی مورد توجه باشد. قصور هریک از اين موارد، میتواند زيرپاگذاشتن پیمان زناشویي باشد و برخی از آنها بهاصطلاح «خیانت» محسوب میشود.
كارشناس ارشد روانشناسی مركز مشاوره آرامش پليس استان خراسانرضوي میافزاید: خیانت همسران به هم، انواع مختلف دارد که مانند یک چرخه عمل میکنند و شامل خیانت عاطفی، اقتصادی، روانی و جنسی است.
وي میگوید: از آنجاییکه روابط نامشروع یکی از مضامین نکوهیده در جامعه و عرف و اعتقادات ديني است، شواهد نشان میدهد خیانت مردان بیشتر از زنان است.
وقتی نیازهای اولیه فرد در زندگی مشترک برطرف نمیشود، بعضی از افراد بهجای یافتن راهحل بهتر و درست، راه را به خطا میروند و بهدلیل ناآگاهي از مهارتهای حل مسئله، به این سمت کشیده میشوند.
روغنگر تأکید میکند: اگر يك زوج جوان در زندگی مشترک برای همدیگر کم نگذارند و با آگاهي از مهارتهای اساسي زندگي و همچنين بالابردن آستانه صبر و تحمل و اطلاع از مهارت تصمیمگیری درست در كنار بهرهمندی از تفكر نقاد، يعني عاقبتاندیشی در هر کار، به زباني ساده به احساسات هم پاسخ دهند، دچار مشکل نخواهند شد.
وي عنوان میکند: راهکارهاي مؤثر در این رابطه، آموزش مهارتهای زندگی، آموزش و افزایش سواد رسانهای به خانوادهها، تقویت نگرش مذهبی و دینی است. همچنین بهترین راهکار هنگام بروز مشكلات و اختلافها كه امري طبيعي در هر زندگي مشترك هستند، مراجعه به يك مشاور متخصص و مشورت با افراد معتمد، آگاه و دانا است كه زوجهای جوان و خانوادهها باید به اين موارد توجه بيشتري داشته باشند.
نويسنده: غلامرضا تديني راد، كارشناس رسانه معاونت اجتماعي پلیس استان خراسانرضوي