کد خبر : 138470 تاریخ : ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۸ اسفند - 06:36
امروز با حافظ/ سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست/ عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی

دوات آنلاین-غزل شماره 470 حافظ را به احتمال زیاد قبلا هم بارها خوانده‌اید. این شعر را یک بار دیگر بخوانید:

 

سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی/ دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی

 

چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو/ ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی

 

زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت/ صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی

 

سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل/ شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی

 

در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست/ ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی

 

اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست/ رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی‌غمی

 

آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست/ عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی

 

خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم/ کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی

 

گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق/ کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی

12jav.net