دوات آنلاین-غزل شماره 277 حافظ یکی از معروفترین اشعار او است. این غزل را یک بار دیگر بخوانید:
فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش/ گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند/ خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
جای آن است که خون موج زند در دل لعل/ زین تغابن که خزف میشکند بازارش
بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود/ این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
ای که در کوچه معشوقه ما میگذری/ بر حذر باش که سر میشکند دیوارش
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست/ هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل/ جانب عشق عزیز است فرومگذارش
صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه/ به دو جام دگر آشفته شود دستارش
دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود/ نازپرورد وصال است مجو آزارش