کد خبر : 136823 تاریخ : ۱۳۹۷ جمعه ۲۱ دي - 07:49
انتقام‌گیری غیراخلاقی از زن مطلقه گریه امانش را بریده بود و با کلمه های بریده بریده می گفت آبرویم در شهر رفت، اگر برادرانم بفهمند خون به پا می شود.

دوات آنلاین-زن جوانی که قربانی یک انتقام‌گیری اینترنتی شده است وقتی برای طرح شکایت به پلیس فتای استان خراسان جنوبی مراجعه کرد داستان زندگی‌اش را تعریف کرد.

 

 گریه امانش را بریده بود و با کلمه های بریده بریده می گفت آبرویم در شهر رفت، اگر برادرانم بفهمند خون به پا می شود.

 

از زندگی اول خود خیری ندیدم، شوهرم به دلیل سوءظنی که داشت همیشه مرا به باد کتک می گرفت تا جایی که کاسه صبرم لبریز شد و زمان زیادی طول نکشید که مهر طلاق در اوج جوانی بر شناسنامه ام حک شد.

 

روزهای سخت زندگی ام رو به پایان بود که در فضای سایبری با مردی که خانمش را طلاق داده بود آشنا شدم. اوایل همه گفت و گوهای ما در همان شبکه های اجتماعی انجام می شد اما کم کم صحبت ها به فضای حقیقی کشید و این ارتباط ادامه داشت تا این که طرف مقابل برای خواستگاری از من اقدام کرد اما پدرم چون از ازدواج اول من ضربه خورده بود راضی نمی شد و خانواده او هم چنین شرایطی را داشتند تا این که رضایت دادند چند ماه نامزد باشیم و اگر هر دو خانواده به تفاهم رسیدند تاریخ مراسم خواستگاری را اعلام کنند.

 

او که هنوز از آبروریزی که برایش در فضای مجازی رخ داده بود نگران بود و دستانش می لرزید ادامه داد: نمی دانم چه شد بعد از یک ماه گیر دادن هایش شروع شد، حتی چند بار دست به رویم بلند کرد.

 

سه ماه که گذشت خودم به خانواده ام اعلام کردم که او مرد زندگی نیست و باید نخ این ارتباط را از همین جا برید و او هم با پاسخ منفی پدرم رو به رو شد.

 

زن جوان گفت: زمان زیادی نگذشت که یکی از اقوام مادری ام در شرایطی که داستان زندگی ام را به طور کامل می دانست به خواستگاری ام آمد و پس از انجام تحقیقات توسط پدر و برادرانم؛ جواب مثبت گرفت، مراسمی برگزار شد و زندگی مشترکمان را آغاز کردیم اما یک هفته نگذشته بود که یک روز صبح در یک گروه دورهمی شبکه اجتماعی عکس های خصوصی ام یکی پس از دیگری منتشر شد.

 

در حالی که بسیار نگران شده بودم به حریم خصوصی فرد انتشار دهنده پیام دادم که شما؟ او پاسخ داد؛ سروش. با دیدن نام او دنیا روی سرم خراب شد.

 

 خواهش و التماس کردم که عکس هایم را در اختیارم قرار دهد چون ازدواج کرده ام اما او حاضر به این کار نشد.

 

نمی دانستم باید چه کار کنم که صدای زنگ پیام گوشی رشته افکارم را پاره کرد. نازنین، به شرطی عکس ها را در اختیار تو قرار می دهم که با من ارتباط داشته باشی و ...!

 

 پدر و مادرم را در جریان قرار دادم و با کمک آن ها شکایتی تنظیم کردم و برای پیگیری به این جا آمدم، شما کمک کنید که آبرویم بیش از این نرود و به زندگی من آسیبی وارد نشود.

12jav.net