کد خبر : 136772 تاریخ : ۱۳۹۷ چهارشنبه ۱۹ دي - 06:52
امروز با حافظ/ برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز حافظ در غزل 265 خود از نرسیدن به معشوق گلایه دارد و می‌گوید با این‌که آماده جانفشانی هم هست اما خبری از یار نیست. این غزل را بخوانید:

دوات آنلاین-حافظ در غزل 265 خود از نرسیدن به معشوق گلایه دارد و می‌گوید با این‌که آماده جانفشانی هم هست اما خبری از یار نیست. این غزل را بخوانید:

 

برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز/ بر امید جام لعلت دردی آشامم هنوز

 

روز اول رفت دینم در سر زلفین تو/ تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز

 

ساقیا یک جرعه‌ای زان آب آتشگون که من/ در میان پختگان عشق او خامم هنوز

 

از خطا گفتم شبی زلف تو را مشک ختن/ می‌زند هر لحظه تیغی مو بر اندامم هنوز

 

پرتو روی تو تا در خلوتم دید آفتاب/ می‌رود چون سایه هر دم بر در و بامم هنوز

 

نام من رفته‌ست روزی بر لب جانان به سهو/ اهل دل را بوی جان می‌آید از نامم هنوز

 

در ازل داده‌ست ما را ساقی لعل لبت/ جرعه جامی که من مدهوش آن جامم هنوز

 

ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان/ جان به غم‌هایش سپردم نیست آرامم هنوز

 

در قلم آورد حافظ قصه لعل لبش/ آب حیوان می‌رود هر دم ز اقلامم هنوز

12jav.net