دوات آنلاین-معماهای فصل سوم سریال دلدادگان هنوز حل نشده و حدس‌های زیادی در این باره می‌توان زد. یکی از حدس‌ها درباره امیر است.

احتمالی که وجود دارد این است که امیر مامور پلیس باشد و با نقشه قبلی وارد شرکت افسانه شده باشد تا از خلافکارهای او مطلع شود. اگر این طور باشد تماس تلفنی مخفیانه‌ای که امیر داشت و به کسی گفته بود زودتر و قبل از این‌که حدیث او را پای سفره عقد بنشاند کاری بکند، توجیه می‌شود.

از طرفی این احتمال وجود دارد که عنایت همان نادر باشد که هویت خود را تغییر داده است. اگر دقت کرده باشید افسانه در رستوران به عنایت می گوید چقدر شبیه نادر حرف می‌زند و وقتی از او می‌پرسد آیا ناراحت نمی‌شود که او تا این حد از نادر صحبت می‌کند، عنایت جواب می‌دهد اگر او را هم به اندازه نادر دوست داشته باشد ناراحت نمی‌شود.

به هر حال هنوز هیچ چیز معلوم نیست. در این میان برخی بینندگان نظراتی درباره پایان این سریال دارند و حدس‌هایی زده‌اند که می‌خوانید:

سعید نوشته است: هنوزم کاملا مطمئن نمیشه گفت نادر مرده. چون سر قبر هم که رفت اسم کس دیگه ای بود. ممکنه حبس بهش خورده باشه و تا الان مثلا زندان باشه‌. این امیر هم خودش یک نقشه هایی داره برای اینها وگرنه انقدر برای عقد دست دست نمی‌کرد

الهام جوادزاده نوشته: یک نفر میمیره نمیدونم کیه

مخاطب دیگری نظر داده است: به نظرم امیر پلیس است. مالک هم عنایت یک کاری میکنه که سکته میکنه و میمیره امیر همون سهیل هست.

بیننده دیگری معتقد است: چون اول سریال تیترستاد مبارزه با مواد مخدرتقدیم میکند هست نتیجه میگیرم افسانه وعنایت وهمکاراش ،یکیشون باید بمیره مگه الکیه؟ باید سرانجام موادمخدری بد باشه. بعد ازاون امیر زخمی میشه ولی زنده میمونه وبعد حدیث زایمان میکنه وپارسا مثل فیلم هندیها براش گل میبرد وحامد به کمپ میرود البته حامد قبل کمپ توکما میرود. مگر الکیه چیزش نشود؟ بدآموزی دارد اگر چیزیش نشه. مالک هم چندروزی بیمارستان هست وبعد همه دورهم وهمه چیز عالی هست هاتف هم یا دیوونه میشه یا فلج یا میمیره. خدا کند با این پیش بینی روسفید بشم ،البته این بهترین سریال بود که تاحالا دیدم

روشنک نوشته است: هاتف امیر را میکشه. افسانه میفهمه امیر پسرش بوده برای همین هاتف رو میکشه و ارغوانم دیوونه میشه

مریم نوشته است: نادر زنده است عنایت چون توی همون لحظه اول عاشق افسانه میشه، الکی میگه نادر را کشتند.

حدیث نظر داده است: هاتف اگه ارغوان را میخواست ولش نمیکرد که دختره نابود بشه. بعدش امیر سهم ارغوان نیست چون برادرشه این مادر ارغوان چقدر آدم بدی است که این را  میدونه ولی نمیگه. میخواد بذاره سرعقد بگه تا مالک دق کنه.