2024/04/24
۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
امروز با حافظ/ ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است

امروز با حافظ/ ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است

دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی است/ سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است

دوات آنلاین-حافظ در غزل 54 خود می‌گوید چشمانش از دوری یار از گریه به خون نشسته است. این غزل را بخوانید:

 

ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است/ ببین که در طلبت حال مردمان چون است

 

به یاد لعل تو و چشم مست میگونت/ ز جام غم می لعلی که می‌خورم خون است

 

ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو/ اگر طلوع کند طالعم همایون است

 

حکایت لب شیرین کلام فرهاد است/ شکنج طره لیلی مقام مجنون است

 

دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی است/ سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است

 

ز دور باده به جان راحتی رسان ساقی/ که رنج خاطرم از جور دور گردون است

 

از آن دمی که ز چشمم برفت رود عزیز/ کنار دامن من همچو رود جیحون است

 

چگونه شاد شود اندرون غمگینم/ به اختیار که از اختیار بیرون است

 

ز بیخودی طلب یار می‌کند حافظ/ چو مفلسی که طلبکار گنج قارون است

12jav.net

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.