دادگاه خانواده؛ در برابر شوهرم پنهانکاری کردم و رسوا شدم

دوات آنلاین-پنهان کاری زن جوان کار دستش داد و پایش را به دادگاه باز کرد. زن خانه دار که به دور از چشم همسرش از حساب مشترک شان مبلغ زیادی را در اختیار پدرش قرار داده بود تا کاسبی راه بیندازد نمی دانست چه چیزی در انتظارش است. زن نادم و پریشان حال در راهروی دادگاه خانواده درباره ماجرای پنهان کاری اش می گوید: شوهرم کاسب بود و به خاطر مشغله زیادش یک حساب مشترک باز کردیم تا در صورت نیاز خودم به تنهایی بتوانم از آن پول برداشت کنم.

مدتی از این ماجرا گذشت تا این که روزی پدرم خواست کاسبی راه بیندازد اما مبلغ قابل توجهی کم داشت برای همین از من خواست کمک اش کنم به شرطی که همسرم به دلایلی چیزی از موضوع نفهمد. چون پدرم قول داد پولم را در اسرع وقت برمی گرداند بدون اطلاع شوهرم آن را در اختیار او گذاشتم. بعد از گذشت مدتی از این اتفاق شوهرم به خیال این که پول در حساب است به کشیدن چک اقدام کرد ولی من از این ماجرا بی خبر بودم. شخص طلبکار زمانی که برای پاس کردن چک به بانک مراجعه کرد با حساب خالی رو به رو شد برای همین به شدت به همسرم اعتراض و او را متهم به فریبکاری کرد. شوهرم که از این ماجرا شوکه شده بود وقتی دنبال ماجرا را گرفت خیلی زود همه چیز آشکار شد.

 بعد از این اتفاق بین من و همسرم جنگ شدیدی راه افتاد و رابطه مان شکراب شد. وقتی از پدرم خواستم پول قرض گرفته را پس بدهد به خاطر کسادی بازار توانایی انجام چنین کاری را نداشت. همسرم وقتی دید به خاطر پنهان کاری آبروی او را پیش مشتریانش برده ام و از طرفی پدرم هم قصد برگرداندن پول را به این زودی ها ندارد در کمال تعجب از من و پدرم شکایت کرد و درخواست طلاق داد.

بعد از شاکی شدن همسرم هر چه خواهش و ابراز ندامت کردم تا کوتاه بیاید و مدتی وقت بدهد این رسوایی را جمع و جور کنم اما فایده ای نداشت. شوهرم اصرار بر طلاق داشت برای همین به دادگاه آمده ام تا ببینم سرنوشتم در پی ندانم کاری ام به کجا ختم خواهد شد.

منبع: خراسان