2024/03/28
۱۴۰۳ پنج شنبه ۹ فروردين
کارگردان سریال بچه مهندس توضیح داد: آخر بچه مهندس خیلی جذاب است

کارگردان سریال بچه مهندس توضیح داد: آخر بچه مهندس خیلی جذاب است

جواد با دیگر بچه ها فرق می کند. آموزه های او در دوران کودکی تفاوت دارد. به همین دلیل نامش بچه مهندس است، چون بیشتر از بقیه می داند

دوات آنلاین-فصل دوم سریال بچه مهندس بسیار مورد توجه قرار گرفته است و مخاطبان آن را با حساسیت دنبال می‌کنند تا بدانند بالاخره سرنوشت جواد جوادی چه می‌شود. جام جم درباره این سریال با کارگردان آن گفت‌وگو کرده است که می‌خوانید:

 

  • ساخت فصل دوم از يك مجموعه پرمخاطب، کار راحتی نیست، زیرا ضمن حفظ مخاطب قدیمی، باید بیننده جدید هم جذب می گردید. با توجه به این که از ابتدا می‌دانستید قرار است فصل دو و سه هم بسازید، نگران این موضوع نبودید شاید نتوانید محبوبیت فصل یك را به دست بیاورید؟

واقعیت این است نگرانی داشتیم، زیرا حضور بچه های خردسال در فصل یك منجر به جذابیت های کار شده بود. مسلما رفتارهای واکنش ها و مواجهه خردسالان در مقابل مشکلات خیلی جذاب است، اما این امتیاز را در فصل دو نداشتیم. به قول معروف، دیگر خبری از شیرین زبانی بچه های خردسال نبود. البته تمركز قصه سریال بچه مهندس هم روی زندگی شخصیت داستان با نام جواد جوادی بود. به هرحال دل به دریا زديم و فاز دو را ساختیم. از سوی دیگر نگرانی برای فصل سه هم وجود دارد، چون جنس کار با توجه به مقطع زندگی جواد که در جوانی به سر می برد. تفاوت دارد ولی در مجموع معتقدم تولید فصل دو که فاز میانی کار بود، سخت تر است چون نوجواني مقطع حساس است.

 

  •  الان که خودتان هم بیننده کار هستید فکر میکنید موفقیت فصل یک را تکرار کرده اید؟

اجازه بدهید پخش فصل دوم تمام شود تا ببینیم نظر مخاطبان چیست، اما اگر نظر شخصی ام را بخواهید باید بگویم راضی ام.

 

  • من به عنوان مخاطب، فصل یك سریال را خیلی دوست داشتم و همان طور که تاکید کردید حضور بچه های خردسال باعث شده بود کار نمك وشیرینی خاصی داشته باشد. به همین دلیل، این توقع می رفت فصل دوم شیرین باشد. گرچه جنس فصل دوم به خاطر ورود جواد به مقطع نوجوانی اش متفاوت بوده اما مخاطب انتظار داشت دیالوگ ها در این فصل هم شیرین باشد، اما این اتفاق نیفتاده است؟

بخشی از این شیرینی به ادای دیالوگ ها برمی گردد. وقتي يك بچه پنج ساله يك جمله ساده هم می گوید برای همه شیرین است، اما وقتی این جمله را فردی بزرگسال بگوید دیگر جذابیتی ندارد. از سوی دیگر عکس العمل های بچه های خردسال هم جالب است. مثلا در فصل یك جواد فانوس می ساخت یا پرورشگاه را آتش می زد. مسلما وقتی بزرگسال این رفتارها را انجام بدهد دیگر جذابیتی ندارد. پس قبول کنید بخشی از این جذابیت مختص این سن است، حال در فصل دوم اتفاقاتی برای زندگی جواد مي افتد که موتور اصلی داستان است. از سوی دیگر سریال بچه مهندس، ملودرام است. یعنی غم پنهانی در کل روایت قصه وجود دارد، بچه ای که سعی می کند روی پایش بایستد، اما اتفاقاتی سر راه می افتد که باید مقابله کند. ما در آینده به این مقاوم سازی نیاز داریم تا جواد یاد بگیرد به قول معروف گلیم خودش را بیرون بکشد بنابراین در قصه فاز دو گره هایی طراحی کردیم و مشکلاتی در مسیر زندگی جواد قرار داده ایم.

 

  • همه ما دوران نوجوانی را سپری کردیم و در این مقطع هم کم اشتباه نداشتیم، اما بازیگر جواد بازی شسته رفته و کلاسه شده ای دارد اما این خامی را در بازی رسول می بینیم. دلیلش چیست؟

جواد با دیگر بچه ها فرق می کند. آموزه های او در دوران کودکی تفاوت دارد. به همین دلیل نامش بچه مهندس است، چون بیشتر از بقیه می داند. قصه در فصل دو از پرورشگاه  خارج می شود. البته جواد هم مثل بقیه نوجوانان بلند پروازی هایی دارد. وقتی سر کار می رود با شهامت به اولین مشتری که تلويزيونش خراب شده می گوید می تواند تلویزیون را درست کند، اما بعد خرابکاری می کند. اما طبیعی است او با دیگر بچه ها فاصله دارد چون کتاب زیاد می خواند و تصورش این است همه این کتاب ها را مومو برایش می فرستد. حتی او برای خودش یک کتابخانه اختصاصی در گوشه ای درست کرده و کتابهای زیادی را صبح و شب مطالعه می کند

 

  • اما بازی جواد گرم نیست و ما شاهد بازی سردی هستیم. در حالی که رسول و دو نوجوان قصه که به خاطر جواد گردنبند را می دزدند بازی شان به گونه ای است که برای مخاطب قابل لمس است. بهتر نبود شاهد بازی گرم و شیرین از جواد بودیم؟

ما می خواستیم بچه های رنگارنگی در قصه داشته باشیم. یعنی هم شرور در قصه باشد هم سر به راه و درسخوان، ضمن این که قصه اجازه نمی داد وارد زندگی دیگر نوجوانان شویم و باید تمرکزمان روی قصه جواد می بود، چون موتور پیش برنده قصه است. بنابراین بیشتر از این زمان نداشتیم که به گذشته بچه های پرورشگاه بپردازیم.

 

  • حسن وارسته، نویسنده فصل دوم است که قبلا کار نوجوان ننوشته؛ در حالی که نوشتن فیلمنامه با موضوع نوجوانان ویژگی‌های خودش را دارد. شما به عنوان کارگردان دستی در فیلمنامه بردید یا نه؟

من هم سینمایی ساخته ام و هم سریال. کارگردان نمی تواند نسبت به فيلمنامه بی تفاوت باشد. مسلما تاثیر می گذارد. نمی دانم آقای وارسته در گذشته فیلمنامه ای با محوریت نوجوانان نوشته یا نه، اما زمانی به ما ملحق شد که فرصت کمی برای نگارش داشتیم، زیرا به فاصله کوتاهی از فصل يك پیش تولید و نگارش فیلمنامه فصل دوم شروع شد و همزمان پیش می رفت و همین کار ما را سخت کرده بود. مسلما اگر فرصت بیشتر بود، ویرایش بیشتری می کردیم یا اتفاقات بیشتری می گذاشتيم، فصل ۳ هم در حال نگارش است. در مجموع نگاه و سلیقه کارگردان در لحن و ادبیات کار تاثیر دارد و من از همکاری با  آقای وارسته، راضی هستم و خوشحال.

 

  • در بخشی از قصه می بینیم جواد تلاش می کند با کارکردن پولی جمع کند تا برای مومو به رسم ادب وتشکر بابت ارسال کتابها و نشان دادن علاقه اش گردنبند بخرد. به نظرتان طرح چنین مسأله‌ای آن هم در يك سریال که بخشی از مخاطبان آن را نوجوانان شکل می دهند، درست است؟ آیا با روانشناسان قبل از طرح موضوع در فیلمنامه صحبت کرده بودید؟

بله، در این باره جلسات متعددی با مسؤولان سازمان صدا و سیما گذاشتیم. منظورم مسؤولان صدا و سیما نبود، بلکه روان شناسان بود. بله، فکر میکنم این اولین بار است در يك مجموعه تلویزیونی برای پرداختن به مسائل نوجوانان چنین موضوعی مطرح شده و قایل تقدیر هم است. به نظرم باید کارهایی از این دست بیشتر ساخته شود. همه ما این دوران را پشت سر گذاشته ایم و همه می دانیم این دوران مملو از ترس و نگرانی تجربه کردن شهامت و ... است. این موضوعات گریبان نوجوان را می گیرد ما در این سریال نگاهی کردیم به دوستی جواد و مژگان که از کودکی شکل گرفته است، البته پرداخت به چنین موضوعی خیلی سخت بود، زیرا باید مراقب بودیم بدآموزیی نداشته باشد یا شبیه کارهای غربی نشود. ما سعی کردیم سلامت دوستی جواد و مومو را به گونه ای نشان بدهیم تا برای مخاطب قابل لمس باشد و این رابطه را قبول کند. کاری دشوار و در واقع راه رفتن روی لبه تیغ بود.

 

  • ما در این سریال شاهد معضلات اجتماعی هستیم. به عنوان نمونه ژاله ، همبندی گلی، مادر جواد وقتی از زندان آزاد می شود به دنبال خلافکارانی است که باعث شدند گلی به زندان بیفتد. به نظرتان طرح این مسائل در یك سریال که نوجوانان هم مخاطب آن هستند صحیح است؟

ما مخاطب را هدفگذاری نکردیم که فقط نوجوان باشند، بلکه مخاطبان این سریال عام هستند

 

  • يعني نوجوانان را در نظر نگرفتید، در حالي که قهرمان قصه یک نوجوان است؟

ما هم نوجوان را در نظر گرفتیم و هم مخاطب عام از هر قشری را. در کارهای موفق دنياهم شما می بینید چند خط داستانی در یك اثر دنبال می شود. اگر همه قصه به شخصیت محوری جواد خلاصه می شد حوصله مخاطب سر می رفت و برایش خسته کننده می شد بنابراین ما قصه های موازی طراحی کردیم تا مخاطب رمزگشایی کند. این بخش رمزگشایی برای مخاطب اهمیت زیادی دارد. در ضمن این سریال قرار بود در باکس اصلي سریال های شبکه دو پخش شود. به همین دليل ما باید نیاز خانواده ها را برآورده می کردیم و جذابیت هایی در داستان می گذاشتیم. در فصل اول هم این جذابیت ها اعم از بداخلاقی های خانم جاهد، ارتباط جاهد با بابا اسماعیل، صورت زخمی، عشق صديقه و قدرت و ... بود که این بخش های قصه مربوط به نوجوان نمی شد. وقتی سریال ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه شب پخش می شود باید قصه برایش تعليق داشته باشد وگرنه در باکس نوجوان روی آنتن می رفت. بهتر است اجازه بدهید فصل دوم تمام شود و متوجه شوید قصه چه آموزه هایی دارد به عنوان مثال وقتی جواد برای دیدن مومو می رود، مادر خوانده مومو نسبت به حرف جواد واکنش نشان می دهد و می گوید بیخود کردی به دخترمن فکر کردی من آن شب مي خواستم دلشکسته از خانه ما نري، برای همین آن حرف را زدم و ... ما در این قصه اهدافی ترسیم و در مسیر حرکت کردیم.

 

  • بازخوردها را تا امروز چطور ارزیابی می کنید؟

هرروز دلگرم تر می شویم، بازخوردها مثبت است.

 

  • تولید فصل سه را چه زمانی شروع می کنید؟

مراحل فنی فصل دوم تمام شود، تولید فصل سوم را آغاز می کنیم. البته مقدمات را شروع کرده ایم، اما به شکل جدی تا۱۵ روز آینده انجام می شود. امیدوارم مخاطبان از تماشای کارمان لذت ببرند و تا انتها آن را دنبال کنند تا بدانند محصول کار چیست چون فصل گل دادن مجموعه پایان ماجراهاست.

12jav.net

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.