چه کنیم تا قاتل نشویم؟
بیشتر اتفاقات تلخ معمولاً از تنشهای ساده شروع میشود، بهعنوان مثال بر سر جای پارک خودرو با راننده دیگری اختلاف پیدا میکنید به وی تذکر میدهید اما طرف مقابل با تندی برخورد میکند. صحبت آرام آرام تبدیل به مشاجره و گاهی اوقات ناخواسته به جنایت ختم میشود.
دوات آنلاین-بیشتر اتفاقات تلخ معمولاً از تنشهای ساده شروع میشود، بهعنوان مثال بر سر جای پارک خودرو با راننده دیگری اختلاف پیدا میکنید به وی تذکر میدهید اما طرف مقابل با تندی برخورد میکند. صحبت آرام آرام تبدیل به مشاجره و گاهی اوقات ناخواسته به جنایت ختم میشود.
برای شروع مشاجرهها لازم نیست یک پدیده مهمی رخ داده باشد. گاهی از موضوعات کم اهمیتی شروع میشود اما چرا این صحبتها و گلایهها به مشاجره تبدیل میشود؟ در کشورهایی که فرهنگ گفتوگو و مذاکره ضعیف است، از کودکی یعنی در خانواده و مدرسه مهارت مذاکره و گفتوگو به کودکان منتقل نشده است و در نوجوانی این فرهنگ تقویت نشده؛ در جوانی در افراد نهادینه نشده و در بزرگسالی تجربه و به دیگران هم منتقل نشده است، در این جوامع بیدلیل صدایشان را بلند میکنند و بیدلیل از کلمات رکیک برای بیان منظورها استفاده میکنند و اینها باعث میشود به مشاجره برسند و خشم به وجود میآید. خیلیها مهارت کنترل خشم را نیز ندارند و نمیدانند که خشمشان را چگونه فرو بنشانند. کسی که بدهکاری دارد، این برایش یک مشکل محسوب میشود که برای حل آن باید راهکار مناسب پیدا کند. اما گاهی برای حل این مسأله دست به دامن رباخواران میشویم. با ربا گرفتن نه تنها مشکلات حل نمیشود بلکه در سررسید زمان پرداخت ما میبینیم که مشکلمان چند برابر شده است.
در مدارس قبل از آموزش جدول ضرب، علوم و جغرافی باید مهارت گفتوگو، کنترل خشم، نه گفتن محترمانه و حل مشکلات را به دانشآموز یاد دهیم. آموزش و پرورش ما به جای اینکه مهارت محور باشد و مهارتهای زندگی را به ما یاد بدهد یک سری معلوماتی را که در آینده ممکن است هیچ به درد نخورد آموزش میدهد. البته استثنا همیشه وجود دارد و آدمهایی هم در جامعه پیدا میشوند که مشکلات روحی و روانی دارند. خطر تبدیل شدن این تنشهای عادی به مشاجرات و جنایت گاهی ناشی از وضعیت روحی و روانی است که در بعضی از افراد وجود دارد.
ما نباید غافل شویم و فراموش کنیم که برابر اعلام رسمی انجمن روانشناسی ایران حدود یک سوم مردم ایران درجات خفیف و گاهی هم بالایی از بیماریهای خلقی و شخصیتی و روانی دارند. آمار ابتلا به افسردگی در ایران حدود 35 درصد است. پس باید بدانیم برخی از افرادی که ما با آنها مباحثه میکنیم آدمهای عادی و متعادلی از نظر روحی و روانی نیستند که باید خیلی مراقب باشیم تا دچار مشکلات جبرانناپذیر نشویم.
منبع: ایران/ دکتر محمد نسل -جرم شناس
12jav.net